پایه های ایدئولوژی اسلامی در پرتو قرآن و سنت

«عمل به شریعت در پرتو ایمان به تقدیر»

«عمل به شریعت در پرتو ایمان به تقدیر»

۵۸- شریعت برای ما روشن است. خداوند آن را برای ما بندگان به این دلیل وضع کرده تا اعمال خودمان را فقط در چهارچوب آن و طبق اصول و ضوابطی که تعیین کرده انجام دهیم. تقدیر جزو مغیبات بوده و از چشم و درک ما پنهان است. خداوند ما را امر کرده که به آن ایمان بیاوریم زیرا تقدیر از مقتضیات کمال علم و اراده باری تعالی است و علم و اراده هردو از صفات پروردگار است. پس تقدیر در دایرۀ اعتقادات است و شریعت در دایرۀ عمل. لذا بر ما لازم است که به شریعت عمل کنیم و به اسباب مشروع آن توسل بجوئیم و همزمان به تقدیر الهی ایمان داشته باشیم که جز آنچه ذات حکیم و توانایش مقدر کرده انجام نخواهد گرفت، پس کسی که سعادت در تقدیرش باشد اسباب آن برایش آسان می‌گردد و کسی که بدبختی نصیبش شده باشد اسباب آن برایش آسان می‌گردد. زیرا در حدیث حضرت علی ابن ابی طالبسآمده است که گفت: (برای تشییع جنازه‌ای در بقیع غرقد بودیم پیامبر خدا جدر حالی‌که عصای باریکی بدست داشتند، تشریف آوردند، ابتدا سرشان را پایین کردند، و بفکر فرو رفتند و با نوک عصا شروع به کاویدن زمین کردند و سپس فرمودند:

«مَا مِنْكُمْ مِنْ أَحَدٍ مَا مِنْ نَفْسٍ مَنْفُوسَةٍ إِلاَّ وَقَدْ كَتَبَ اللَّهُ مَكَانَهَا مِنَ الْجَنَّةِ وَالنَّارِ وَإِلاَّ وَقَدْ كُتِبَتْ شَقِيَّةً أَوْ سَعِيدَةً»[۳۴]. «هیچ کس از شما نیست هیچ نفس جانداری نیست مگر اینکه جایگاهش در بهشت یا دوزخ نوشته شده است، و اینکه خوش‌بخت است یا بدبخت». مردی گفت: ای رسول خدا، پس آیا به همان تقدیرمان اکتفاء نکنیم و عمل را ترک ننمائیم کسی که از میان ما جزو خوش‌بختان باشد بسوی خوش‌بختی خواهد رفت و کسی که از اهل بدبختی باشد بسوی بدبختی؟ فرمود: «اعْمَلُوا فَكُلٌّ مُيَسَّرٌ: أَمَّا أَهْلُ السَّعَادَةِ فَيُيَسَّرُونَ لِعَمَلِ أَهْلِ السَّعَادَةِ وَأَمَّا أَهْلُ الشَّقَاوَةِ فَيُيَسَّرُونَ لِعَمَلِ أَهْلِ الشَّقَاوَةِ». تلاش کنید که هر کسی برای چیزی توفیق داده شده است: اما اهل سعادت و خوشبختی به عمل اهل سعادت و خوشبختی توفیق داده می‌شوند و اهل شقاوت و بدبختی به عمل اهل شقاوت و بدبختی توفیق داده می‌شوند.

سپس این آیه را تلاوت فرمود: ﴿فَأَمَّا مَنۡ أَعۡطَىٰ وَٱتَّقَىٰ ٥ وَصَدَّقَ بِٱلۡحُسۡنَىٰ ٦ فَسَنُيَسِّرُهُۥ لِلۡيُسۡرَىٰ ٧ وَأَمَّا مَنۢ بَخِلَ وَٱسۡتَغۡنَىٰ ٨ وَكَذَّبَ بِٱلۡحُسۡنَىٰ ٩ فَسَنُيَسِّرُهُۥ لِلۡعُسۡرَىٰ ١٠[اللیل: ۵-۱۰][۳۵]. «پس هرکس عطا کرد و پرهیزگاری پیشه نمود و پاداش نیکو را باور داشت راه رسیدن به بهشت را برای وی آسان خواهیم کرد و اما کسی که بخل ورزید و استغناء پیشه کرده و پاداش نیکو را دروغ پنداشت راه رسیدن به دوزخ را برای وی آسان خواهیم کرد».

و از حضرت أبوهریرهسروایت شده که رسول خدا جفرمودند: «الْمُؤْمِنُ الْقَوِىُّ خَيْرٌ وَأَحَبُّ إِلَى اللَّهِ مِنَ الْمُؤْمِنِ الضَّعِيفِ، وَفِى كُلٍّ خَيْرٌ، احْرِصْ عَلَى مَا يَنْفَعُكَ وَاسْتَعِنْ بِاللَّهِ وَلاَ تَعْجِزْ، وَإِنْ أَصَابَكَ شَىْءٌ فَلاَ تَقُلْ: لَوْ أَنِّى فَعَلْتُ كَانَ كَذَا وَكَذَا. وَلَكِنْ قُلْ: قَدَّرَ اللَّهُ وَمَا شَاءَ فَعَلَ، فَإِنَّ لَوْ تَفْتَحُ عَمَلَ الشَّيْطَانِ»[۳۶]. «مؤمن قوی در نزد خدا بهتر و محبوبتر از مؤمن ضعیف است، و در هردو خیر است، بر آنچه به تو نفع می‌رساند حریص باش و از خدا استعانت بجوی و عاجز مشو. و اگر به مصیبتی گرفتار آمدی مگو: اگر فلان کار را می‌کردم چنین و چنان می‌شد. بلکه بگو: «قَدَّرَ اللَّهُ وَمَا شَاءَ فَعَلَ»خدا مقدر کرده و آنچه بخواهد می‌کند، زیرا که «لو» یا «اگر» راه شیطان را باز می‌کند».

۵٩- برای گشودن راه بسوی گناهان نمی‌توان «تقدیر» را دستاویز قرار داد، زیرا حجت خداوند بر خلقش قائم است، و خداوند ایشان را قدرت و اختیار داده است، و شریعت به روشنی این قضیه را مطرح کرده است. ارشاد باری تعالی است که:

﴿وَقَالُواْ لَوۡ شَآءَ ٱلرَّحۡمَٰنُ مَا عَبَدۡنَٰهُمۗ مَّا لَهُم بِذَٰلِكَ مِنۡ عِلۡمٍۖ إِنۡ هُمۡ إِلَّا يَخۡرُصُونَ ٢٠[الزخرف: ۲۰].

«مشرکان گفتند: اگر پروردگار بخشنده می‌خواست ما فرشتگان و بتان را پرستش نمی‌کردیم برای این ادعای باطل‌شان هیچ مستند علمی ندارند آنان دروغگویانی بیش نیستند».

[۳۴] متفق علیه. [۳۵] متفق علیه. [۳۶] صحیح مسلم حدیث شماره (۲۶۶۴).