از آداب دعا
۱- این که دعا را با حمد و سپاس و ستایش خدا و درود بر پیامبرجشروع کرده و به پایان برساند.
پیامبر جبه کسی که قبل از درود فرستادن بر او، در دعا کردن عجله فرمود: «عجلتَ أَيُّهَا الْمُصَلِّي، إِذَاِ صَلَّيْتَ فَقَعَدْتَ فَاحْمَدِ اللهَ بِمَا هُوَ أَهْلُهُ وَصَلِّ عَلَيَّ، ثُمَّ ادْعُهُ»ای نمازگزار! عجله کردی. هرگاه برای نماز خواندن نشستی، خدا را به آنچه سزاوار است ستایش کن و برمن درود بفرست، سپس خدا را دعا کن.
و به کسی که خدا را ستایش نمود و بر او درود فرستاد، فرمود: «أَيُّهَا الْمُصَلِّي ادْعُ تُجَبْ» [۱۳]ای نمازگزار! دعا کن که دعایت اجابت میشود.
۲- در دعا و خواهش از خداوند، عزم و اراده کند.
رسول اللهجفرمودند: «إِذَا دَعَا أَحَدُكُمْ فَلْيَعْزِمِ الْمَسْأَلَةَ، وَلاَ يَقُولَنَّ: اللّهُمَّ إِنْ شِئْتَ فَأَعْطِنِي، فَإِنَّهُ لاَ مُسْتَكْرِهَ لَهُ» [۱۴]هریک از شما دعا کرد، در دعا کردن عزم و اراده کند ونباید بگوید: خدایا! اگر خواستی به من بده؛ زیرا خواهش تو، برای خداوند ناپسند نیست.
۳- در اجابت دعا عجله نکند.
پیامبرجفرمودند: «يستجابُ لأَحَدِكُمْ مَا لَمْ يَعْجَلْ، يَقُولُ: دَعَوْتُ فَلَمْ يُستَجَبْ لِي» [۱۵]دعای آن یک از شما قبول میشود که عجله نکند و نگوید: دعا کردم ولی مستجاب نشد.
۴- در دعا سجع (سخن با قافیه) نگوید یعنی با تکلف دعا نکند و صدای خود را بلند نکند. و در تفسیر تعدی و تجاوز در دعا، در این آیهی سجع گفته شده است:
﴿ٱدۡعُواْ رَبَّكُمۡ تَضَرُّعٗا وَخُفۡيَةًۚ إِنَّهُۥ لَا يُحِبُّ ٱلۡمُعۡتَدِينَ ٥٥﴾[الأعراف:۵۵].
«خداوند میفرماید: خدای خود را با تضرع و زاری بخوانید که خدا هرگز ستمکاران و تجاوزکنندگان را دوست ندارد».
ابن عباسببه عکرمه/گفت: «... فَانُظرِ السَّجْعَ مِنَ الدُّعَاءِ فَاجْتَنِبْهُ، فَإِنِّي عَهِدتُّ رَسُولَ اللهِ جوَأَصْحَابَهُ لا يَفْعَلُونَ إِلاَّ ذَلِكَ» [۱۶]بنگر و از سجع در دعا دوری کن؛ زیرا عهد من با رسول الله جو اصحاب او چنین بود، که از سجع دوری مىکردند.
۵- در حال دعا رو به قبله بودن همراه با بلند کردن دو دست، به خصوص در دعای طلب باران.
«دَعَا رَسُولُ اللهِ جوَاسْتَسْقَى، ثُمَّ اسْتَقْبَلَ الْقِبْلَةَ وَقَلَبَ رِدَاءَهُ» [۱۷]رسول الله جبرای طلب باران دعا کرده، رو به قبله ایستادند و عبای خود را وارونه بر تن کردند.
وقد ثَبَتَ كذلكَ دعاؤُهُ جفي الاستسقاءِ في خُطبةِ الجُمُعةِ غِيرَ مستقبِلٍ القِبْلَةَ. [۱۸]و همچنین روایتی ثابت است که در دعای طلب باران در خطبهی جمعه، قبله را استقبال نکردند.
و رسول الله جدر حال دعا دو دوست خود را بلند کردند تا آن جا که عدهای از صحابه مانند ابو موسی و انسب، سفیدی زیر بغل حضرت را مشاهده نمودند [۱۹].
۶- خشوع و حضور دل در دعا همراه با صدایی کوتاه. خداوند مىفرماید:
﴿فَٱسۡتَجَبۡنَا لَهُۥ وَوَهَبۡنَا لَهُۥ يَحۡيَىٰ وَأَصۡلَحۡنَا لَهُۥ زَوۡجَهُۥٓۚ إِنَّهُمۡ كَانُواْ يُسَٰرِعُونَ فِي ٱلۡخَيۡرَٰتِ وَيَدۡعُونَنَا رَغَبٗا وَرَهَبٗاۖ وَكَانُواْ لَنَا خَٰشِعِينَ ٩٠﴾[الأنبياء:۹۰].
«زیرا آنها درکارهای خیر عجله مىکردند و در حال بیم و امید ما را مىخواندند و همیشه به درگاه ما متواضع و فروتن بودند».
و فرمودند: ﴿ٱدۡعُواْ رَبَّكُمۡ تَضَرُّعٗا وَخُفۡيَةً﴾[الأعراف:۵۵].
«خدای خود را با تضرع و زاری بخوانید».
و رسول الله جفرمودند: «إَنَّكُمْ لَيْسَ تَدْعُونَ أَصَمَّ وَلاَ غَائِباً، إِنَّكُمْ تَدْعُونَهُ سَمِيعاً قَرِيباً وَهُوَ مَعَكُمْ» [۲۰]شما کر و غایب را نمىخوانید، بلکه شنوندهای نزدیک مىخوانید که با شماست.
۷- این که در دعاکردن همچنان التماس و زاری نماید.
عایشهلگوید: «حتي إِذَا كَاَن ذَاتَ يَوْمٍ، أَوْ ذَاتَ لَيْلَةٍ، دَعَا رَسُولُ اللهِ ج، ثُمَّ دَعَا، ثُمَّ دَعَا..» [۲۱]شبی یا روزی بود و رسول الله جخدا را خواند سپس او را خواند، سپس او را خواند.
۸- در دعا کردن با نامها و اسمای خدا به او توسل جوید.
خداوند مىفرماید:
﴿وَلِلَّهِ ٱلۡأَسۡمَآءُ ٱلۡحُسۡنَىٰ فَٱدۡعُوهُ بِهَاۖ وَذَرُواْ ٱلَّذِينَ يُلۡحِدُونَ فِيٓ أَسۡمَٰٓئِهِۦۚ سَيُجۡزَوۡنَ مَا كَانُواْ يَعۡمَلُونَ ١٨٠﴾[الأعراف:۱۸۰] «برای خداست نامهای نیکو، با آن خدا را بخوانید و آنان را که در نامهای او کفر و دشمنی مىورزند، به خود واگذارید که به زودی به کردار بدشان مجازات خواهند شد».
۹- به اعمال نیک و صالح خود به خدا توسل جوید.
صحَّ عن رسولِ اللهِ ج، قصةُ ثلاثةِ رَهْطٍ، مِمَّنْ كَانُوا قَبْلَنَا، آواهمُ المبيتُ إلى غارٍ فسدَّتْ عليهمُ الغارَ صخرةٌ مِنَ الجبَلِ؛ فدعا الأَوّلُ متوسِّلاً بمزيدِ بِرِّهِ بأبوَيْه، والثاني بعِفَّتهِ عن الزِّنى مع عِظَمِ الدَّاعي إليه، والثالثُ بحفظِهِ الأمانةَ ورَدِّهاَ تامَّةً مثمَّرةً لصاحبِها، فانفرجَ في دعوةِ كلِّ واحدٍ منهمْ شيءٌ منها، فلمّا انفرجَتْ كلُّها خرجوا يمشُون [۲۲]از رسول الله جثابت است که سه نفر از مردم پیش از اسلام، به غاری پناه بردند. سنگی راه ورودی غار را بست. آن ها به خدا متوسل شدند، اولین نفر به فرمانبرداری و طاعت پدر و مادر، دومین نفر به پاکی و عفت خود از زناکاری با وجود سبب آن و نفر سوم به امانت داری و برگردانیدن تمام امانت ها و سود آن. و با دعای هرکدام از آن ها، اندکی از راه ورود باز مىشد. وقتی کاملا راه باز شد، از غار بیرون آمدند و رفتند.
۱۰- در دعا کردن، به دعاهای کامل و جامع روی آورد و بر آنها درنگ و تأمل کند.
«كانَ رَسُولُ اللهِ جيَسْتَحِبُّ الْجَوَامِعَ مِنَ الدُّعَاءِ، وَيَدَعُ مَا سِوَى ذَلِكَ» [۲۳]رسول الله جدعایی را مستحب مىدانست که کامل و جامع بود (شامل دنیا و آخرت و دعایی با عبارت کوتاه و معنای بسیار) و حضرت جدعاهای غیر این را ترک مىکرد.
و آداب دعا بسیار است که من فقط بر مهمترین آنها اکتفا کردم. از خداوند آرزومندم که از من قبول فرماید.
[۱۳] ترمذی؛ الدعوات؛ باب: في إيجاب الدُّعاء بتقديم الحمد والثناء والصلاة على النبيّ جقبله؛ حدیث(۳۴۷۶) از فضالة بن عبیدسکه گفت: (هذا حدیث حسن). [۱۴] بخاری؛ الدعوات؛ باب: ليعزم المسألة فإنه لا مكره له؛ حدیث(۶۳۳۸) از انسس. و مسلم؛ الذّكر والدُّعاء؛ باب: العزم بالدُّعاء ولا يقل إن شئت؛ حدیث(۲۶۷۸) همچنین از او. و لفظ از بخاری است. [۱۵] متفق علیه از حدیث ابی هریرهس: بخاری؛ الدعوات؛ باب: يستجاب للعبد ما لم يعجَل حدیث(۶۳۴۰). و مسلم؛ الذّکر والدُّعاء؛ باب: بيان أنه يستجاب للداعي ما لم يعجَل؛ حدیث(۲۷۳۵). [۱۶] بخاری؛ الدعوات؛ باب: ما يكره من السَّجْع في الدُّعاء؛ حدیث(۶۳۳۷) از ابن عباسب. ومعنى: (لا يفعلون إلا ذلك" أي لا يفعلون إلا ذلك الاجتناب)، کما بیّنه البخاریّ عقب الروایة، یعنی انجام نمىدهند مگر دوری از آن؛ چنان که در آخر روایت بخاری آمده است. [۱۷] متفق علیه از حدیث عبدالله بن زید المازنی س: بخاری؛ الدعوات؛ باب: الدُّعاء مستقبِل القبلة؛ حدیث(۶۳۴۳). و مسلم؛ صلاة الاستسقاء؛ حدیث(۸۹۴). [۱۸] نگا: بخاریّ؛ الاستسقاء؛ باب: الاستسقاء في خُطبة الجمعة غير مستقبِل القبلة؛ حدیث(۱۰۱۴) از أنس س. والدعوات؛ باب: الدُّعاء غير مستقبِل القبلة؛ حدیث(۶۳۴۲) همچنین از او. [۱۹] بخاری؛ الاستسقاء؛ باب: رفع الإمام یده فی الاستسقاء؛ حدیث(۱۰۳۱) از انس س، و همچنین استخراج شده از الدعوات؛ باب: رفع الأيدي في الدُّعاء؛ حدیث(۶۳۴۱) همچنین از او. و استخراج مسلم از صلاة الاستسقاء؛ باب: رفع اليدين بالدُّعاء في الاستسقاء؛ حدیث(۸۹۵) همچنین از او. [۲۰] بخاری؛ الدعوات؛ باب: قول: لاحول ولاقوة إلا بالله؛ حدیث(۶۴۰۹) از ابوموسی س. و مسلم؛ الذِّکر والدعاء؛ باب: استحباب، خفـض الصوت بالـذِّكر؛ حدیث(۲۷۰۴) همچنین از او. و لفظ از مسلم است. [۲۱] قسمتی از حدیث، استخراج بخاری؛ الدعوات؛ باب: تكرير الدُّعاء؛ حدیث(۶۳۹۱) از عایشهل. و مسلم؛ السلام؛ باب: السِّحر؛ حدیث(۲۱۸۹) همچنین از او. و لفظ از مسلم است. [۲۲] مختصری است از معنای حدیثی که در صحیحین ذکر شده است: استخراج بخاری؛ البیوع؛ باب: إذا اشتري شيئاً…؛ حدیث(۲۲۱۵). و همچنین در بسیاری از مواضع از ابن عمرب. و مسلم؛ الذّکر والدُّعاء؛ باب: قصّة أصحاب الغار الثلاثة…؛ حدیث(۲۷۴۳) همچنین از او. [۲۳] ابوداود؛ الوتر؛ باب: الدُّعاء؛ حدیث(۱۴۸۲) از عایشهل. و ابن حِبّان؛ حدیث(۲۴۱۲).