غلو و افراط علمای معاصر:
آنچه در اینجا نقل کردیم نمونهای از غلو و افراط علمای گذشتهشان بود و اما دربارهی ائمه را میتوان از قول یکی از شخصیتهای معاصرشان درک کرد.
ایشان در کتابش (الحكومة الاسلامة) ص ۵۲ از منشورات المكتبة الاسلامية الكبري تهران مینویسد:
«و ثبوت ولایت و حاکمیت برای امام (ع) معنایش این نیست که او را از منزلتی که نزد خدا دارد جدا کنی و او را مثل بقیه حاکمان قرار دهی، زیرا امام مقام محمود و درجه بلند و خلافت تکوینیای دارد که تمام ذرات جهان زیر تصرف ولایت و سیطره اوست، و از ضروریات مذهب ما این است که: ائمه ما مقامی دارند که هیچ فرشته مقرب و هیچ پیامبر مرسلی به آن نمیرسد!! و بنابر روایات و احادیثی که ما در اختیار داریم رسول اعظم صو ائمه علیهم السلام قبل از این عالم انواری بودند که خداوند آنها را به گرد عرش خود حلقه وار قرار داد. و مقام و منزلتی برای آنان در نظر گرفت که غیر از خدا کسی آن را نمیداند، چنانکه در روایت معراج آمده که جبریل گفت: اگر یک بند انگشت جلو روم میسوزم، اما از آنها (علهیم السلام) ثابت شده که فرمودهاند: ما با خدا حالاتی داریم که هیچ فرشته مقرب و هیچ پیامبر مرسلی نمیتواند آن را تحمل کند!!».
وقتی انسان چنین سخنانی را میبیند یا میشنود بی اختیار میگوید:
﴿رَبَّنَا لَا تُزِغۡ قُلُوبَنَا بَعۡدَ إِذۡ هَدَيۡتَنَا وَهَبۡ لَنَا مِن لَّدُنكَ رَحۡمَةًۚ إِنَّكَ أَنتَ ٱلۡوَهَّابُ ٨﴾[آلعمران: ۸].
«پرودگارا! دلهای ما را پس از آنکه هدایتمان کردی (از حق) مگردان و به ما از نزدِ خود بخششی ارزانی دار. به راستی (که) بخشنده حقیقی فقط تویی».
کسی که کمترین دانش و بصیرتی داشته باشد مطمئناً درک خواهد کرد که آنچه در بارهی امامان نقل کردیم و امثال اینها، دروغ و افتراء بر ائمه است و آنها از کسانی که در بارهی آنان غلو میکنند، و همچنین از غلو و افراطشان بیزارند.