پیشگفتار
الحمد لله وسلام على عباده الذين اصطفی.
حدیث یا خبر [۱]که پس از قرآن کریم نقش مهم و مؤثری را در معرّفی اسلام بر عهده دارد در طول تاریخ از گزند تدلیس و خطر تحریف بر کنار نمانده بلکه از همان صدر اسلام گرفتار آسیبهای سختی شده است. آثار قابل اعتمادی وجود دارد که ثابت میکند از روزگار رسول اکرم -ج- عدّهای به حدیث سازی و تحریف آن دست میزدند و ساختههای خود را به پیامبر بزرگ اسلام -ج- نسبت میدادند تا از این راه اذهان و افکار مسلمانان را به سوی خود جلب کنند و به مقاصد خویش نایل آیند. این اقدامِ فریبکارانه در دورانهای بعد با انگیزههای گوناگون، دنبال شد و رو به فزونی نهاد و سازندگان حدیث، دروغهای بسیاری از قول خاندان پیامبر -÷- و بزرگان صحابه ساختند و بر افتراهایی که به پیامبر اکرم -ج- زده بودند، افزوند.
خوشبختانه رسول خدا -ج- با عنایات الهی از همان اوائل، بر این دسیسههای خطرناک وقوف یافت و مسلمانان را هشدار داد و دروغپردازان را انذار نمود.
در پی هشدار رسول خدا -ج- و تأکید خاندان پیامبر –÷- مبنی بر آنکه احادیث در معرض دسیسۀ دروغگویان قرار گرفته است، علمای اسلامی نیز خاموشی نگرفتند و از روزگار کهن تاکنون، کتابهایی چند در معرّفی احادیث ساختگی پرداختند و پرده از خیانت جاعلین حدیث برداشتند بطوری که برخی از دانشمندان گفتهاند: «ما ستر الله أحداً يكذب في الحديث» [۲]. یعنی: «خداوند هیچکس را که در امر حدیث دروغپردازی میکند (از نظر نقّادان) پنهان نداشته است». و هر چند این سخن به مبالغه نزدیکتر است ولی نشان میدهد که علمای فن، در نقد حدیث و شناسایی راویان دروغگو، به اهتمام بسیار پرداختهاند. از میان کهن ترین کتابهایی که در این باره نوشته شده است میتوان کتاب «الموضوعات» اثر عبدالرزاق صنعانی یمنی (متوفی سال ۲۱۱ ه. ق) را نام برد. صنعانی از محدّثین برجسته به شمار میرفت و کتاب وی در قاهره به زیور طبع در آمده است. اثر قدیمی دیگری که در این باره بجای مانده کتاب «علل الحدیث» اثر حافظ عبدالرحمن بن أبی حاتم (متوفی در سال ۳۲٧ ه. ق) است. کتاب مذکور به ذکر احادیث ساختگی بسنده نکرده بلکه احیاناً خطاهایی را که در متن یا سند احادیث رخ داده نیز خاطر نشان میسازد و در حدود سه هزار حدیث را در معرض نقد و ایراد قرار داده است.
دو قرن پس از ابن ابی حاتم، محدّث دیگری بنام حافظ حسین بن ابراهیم جوزکانی همدانی (متوفّی به سال ۵۴۳ ه. ق) کتاب تازهای در بارۀ احادیث ساختگی پرداخت که «الموضوعات من الأحاديث المرفوعات»نام دارد و به الأباطیل جوزکانی مشهور است سپس عبدالرحمن بن جوزی بغدادی (متوفّی در سال ۵٧٩ ه. ق) کتاب معروف «الموضوعات» را با بهره گیری از اثر جوزکانی، پدید آورد. اثر دیگری که در این زمینه حائز اهمیت است کتاب «الدرر الملتقط في تبيين الغلط ونفي اللغط» اثر دانشمند نقّاد، حسن بن محمّد صاغانی (متوفی به سال ۶۵۰ ه. ق) است که شیخ زینالدین عاملی (مشهور به شهید ثانی) قُدِّسَ سِرُّه این کتاب را از کتاب ابن جوزی برتر شمرده و در بارۀ آن نوشته است: «فإنه تام في هذا المعني مشتمل علی انصاف كثير» [۳]. یعنی «این کتاب در موضوع خود به کمال رسیده و در موارد بسیار، شرط انصاف در آن رعایت شده است». در حدود یک قرن پس از صاغانی، احمد بن تیمیۀ دمشقی (متوفی به سال ٧۲۸ ه. ق) رسالهای در بارۀ «احادیث القصاص» نگاشت و در خلال آن از احادیث مجعول و ساختگی یاد کرد. پس از وی، شاگردش محمد بن قیم جوزیه (متوفّی در سال ٧۵۱ ه. ق) رسالهای به نام «المنار المنيف في الصحيح والضعيف» در همین زمینه بپرداخت.
در قرن نهم جلالالدین سیوطی مصری (متوفی در سال ٩۱۱ ه. ق) کتابی با عنوان «اللالي المصنوعه في الأحاديث الموضوعه» تألیف نمود و پس از او محمّد بن طاهر فَتَّنی هندی (متوفی به سال ٩۸۶ ه.ق) کتاب «تذکره الموضوعات» را نگاشت. بعد از فتّنی، نورالدین علی قاری هروی (متوفی در سال ۱۰۱۴ ه.ق) سه کتاب در این باره تألیف کرد که: «الأسرار المرفوعه في الأخبار الموضوعه» و «الهبات السنيات في تبيين الأحاديث الموضوعات» و «المصنوع في معرفة الحديث الموضوع» نام دارند. سپس قاضی محمّد بن علی شوکانی یمنی (متوفّی به سال ۱۲۵۰ ه. ق) کتاب «الفوائد المجموعة في الأحاديث الموضوعة» و کتاب دیگری بنام «التعقبات علي الموضوعات» را ترتیب داد. پس از شوکانی، محمّد عبدالحی لکنوی هندی (متوفی در سال ۱۳۰۴ ه. ق) کتاب «اللؤلؤ المرصوع» را در بارۀ احادیث موضوع (ساختگی) نوشت. در عصر اخیر، شیخ محمّد بشیر ظافر ازهری (متوفی در ۱۳۲۵ ه. ق) کتاب «تحذير المسلمين من الأحاديث الموضوعه علي سيد المرسلين» را تالیف نمود و سرانجام در روزگار ما محمّد ناصرالدین البانی، ساکن سوریه کتاب «سلسلة الأحاديث الضعيفه والموضوعه» را پدید آورد.
البته جز این دانشمندان، علمای دیگری نیز بدینکار اهتمام ورزیدهاند که از آوردن نام همۀ آنان و ذکر آثارشان صرف نظر کردهایم. شكر الله سعيهم وأجزل مثوبتهم.
نکتهای که در اینجا باید گفت اینست که دانشمندان مذکور جز یکی دو تن از ایشان که شیعۀ زیدی بودهاند، بقیه از اهل سنّت شمرده میشوند و کتابهایی که نوشتهاند عموماً در بارۀ احادیثی تألیف شده که دروغزنان به رسول اکرم -ج- بستهاند امّا شیعۀ امامیه، در قرنهای گذشته به نگارش کتاب مستقلی در بارۀ احادیث دروغین که به ائمۀ اهل بیت -علیهم السلام- نسبت داده شده، نپرداختهاند و هر چند فقهای امامیه در خلال کتابهای فقهی گاهی به نقد احادیثی در فروع احکام اهتمام ورزیدهاند ولی چنانکه گفتیم کتاب جداگانهای که بیان اخبار ساختگی را بر عهده داشته باشد، در میان ایشان پدید نیامده است تا آنکه در روزگار ما دانشمند مدقّق و رجال شناس محقّق، شیخ محمّد تقی شوشتری کتاب «الأخبار الدخیله» و مستدرکات آن را به رشتۀ تحریر در آورد و فصلی از آن را به ذکر احادیث مجعول اختصاص داد [۴]. ولی هنوز بسیاری از «أخبار غلاة» و «مراسیل [۵]نادرست» و «روایات ساختگی» در کتب امامیه دیده میشود که مرحوم شوشتری بدانها نپرداخته است و نیز از «دواعی جعل حدیث» یعنی انگیزههای حدیث سازان، سخنی بمیان نیاورده است. از اینرو نگارنده بر خود لازم دید که به پژوهش در بارۀ اینگونه احادیث و مسائل مربوط به آنها بپردازد و نمونههای روشنی از اخبار نادرست را که در معارف دین و تفسیر قرآن کریم و فروع احکام و ادعیه و زیارات ملاحظه نموده است ارائه دهد. بویژه که این روزها در ایران کتب حدیث و دعاء را بدون نقد و بررسی، از عربی به پارسی ترجمه میکنند و در دسترس عموم قرار میدهند با اینکه در کتابهای مزبور، احادیث مقبول و مردود و ادعیۀ صحیح و سقیم هر دو دیده میشود و نباید گمان کرد که هر چه در جوامع حدیث و کتب دعاء آمده، بطور قطع از رسول خدا -ج- و امامان اهل بیت -علیهم السلام- صادر شده است.
در اهمیت نقد حدیث جا دارد که خاطر نشان سازیم احادیث نادرست و ساختگی همواره مایۀ ضلالت و اتهام را فراهم آوردهاند. از یکسو، دوستان ناآگاه را به اندیشهها و عقاید خرافی کشاندهاند و از سوی دیگر، دشمنان بدخواه را به افتراء و اسائۀ ادب نسبت به بزرگان دین، برانگیختهاند. بنابراین هر گونه تلاش و تحقیق علمی در کشف و نقد این احادیث، حائز اهمیت و نشانۀ دفاع از ساحت مطهّر دیانت به شمار میآید. خداوند منّان را سپاس بیپایان میگویم که این بنده را به چنین خدمت و دفاعی توفیق بخشید و امید است به عنایت خود، از گزند خطا و غفلت در امان دارد.
وهو بالإجابة جدير وعلی کل شيء قدير.
مصطفی حسینی طباطبایی
۱۴۲۱ ه. ق
۱۳٧٩ ه. ش
***
[۱] در اینکه تفاوت حدیث با خبر چیست؟ بعضی برآنند که حدیث شامل آثاری میشود که از پیامبر اکرم اسلام (و خاندان گرامی او) رسیده و خبر به آثاری گویند که از غیر ایشان گزارش شده است. از اینرو در قدیم به راویان آثار تاریخی «اخباری» میگفتند و گزارشگران سنّت نبوی را «محدّث» میخواندند ولی قول مشهور آنست که این دو واژه، مترادفاند. [۲] به کتاب «شرح الدّراية» اثر شیخ زینالدّین عاملی (مشهور به شهید ثانی) چاپ سنگی، ص ٧۴ نگاه کنید. [۳] شرح الدّراية، ص ٧۵-٧۶. [۴] به کتاب «الأخبار الدّخيله» باب الثانی فی الأحادیث الموضوعه (از صفحه ۸۸ به بعد)، چاپ تهران ، مکتبه الصدوق ۱۳٩۰ ه. ق نگاه کنید. [۵] مراسیل جمع مرسل از اقسام حدیث است و در اصطلاح، حدیثی را گویند که روایت کنندهاش آن را بیواسطه از پیامبر خدا -ج- یا امامی از ائمه -علیهم السلام- گزارش نموده باشد با اینکه خود، رسول اکرم یا آن امام را اساساً ندیده است.!