مقدمه
بسم الله الرحمن الرحیم
تاریخ پر فراز و نشیب اسلام مشحون از وقایع و حوادث تلخ و شیرینی است که بخشی از آن را رشادتها، پایمردیها، ایثار و از خود گذشتگی انسانهای وارستهای به وجود آورده که در مکتب نبوت تربیت شدهاند و عمل آنان همچنان الهام بخش نسلهای بعد بوده و هیچگاه ذهن کنجکاو حقیقت جویان آن را فراموش نخواهد کرد.
به شهادت اسناد و مدارک تاریخی، دین اسلام، هم از نظر زمان و هم از نظر مکان در بدترین منطقه اقلیمی و بدترین اوضاع اجتماعی و در بین مردمی که بدترین رفتار و شیوه را برای اداره امور زندگی خود برگزیده بودند، پدیدار شد، امّا شالوده بهترین تمدّنها را به وجود آورد تا جایی که به قول ویل دورانت: غرب خود را مدیون آموزههای آن میداند و همواره وامدار آن است [۱].
از رفتار و شیوه بزرگان دین در آفرینش حماسههای بزرگ تاریخی که بگذریم چون تنها اختصاص به ایشان داشته و دیگران از انجام آن عاجزند، احساسات و عواطف پاکی که به وسیله تربیت شدگان این الگوها در وقایعی به یادماندنی تبلور پیدا کرده، گذشته از این که برای نسلهای بعد قابل تکرار و اقتداست، با گذشت زمان هم، هیچگاه از خاطرهها محو نمیشود.
در طول تاریخ، جبهه نفاق و کفر تلاش زیادی را برای کم رنگ کردن و یا به انحراف کشیدن این حقایق به کار برده که در این مختصر جای اثبات آن نیست.
اما هوشیاری فرزندان راستین این مکتب همواره واقعیت آنها را از هر تحریفی حفظ و برای آیندگان زنده نگهداشته است.
نگارنده با مطالعه و تحقیق بسیار در متون اصیل و اولیه اسلامی و به دور از هر گونه تعصب و کوتهنظری، سعی کرده است برای نشان دادن زاویههایی از حقایق تاریخی، همت خود را به کارگیرد، تا آموزهای استوار از آنها را پیش روی خوانندگان حقیقت جو به ویژه جوانان و نوجوانان عزیز قرار دهد.
متأسفانه همانگونه که او خود نوشته بود، پدید آوردن اثری چون داستان راستان از ایشان در آن زمان و در حوزههای علمیه، نقصی به حساب میآمد، اما باید اعتراف کرد که گرچه پس از آن تاکنون، کتابهای زیادی با اقتباس و یا تلخیص چه به صورت ترجمه و چه به صورت تألیف از منابع مختلف اسلامی و با عنوانهای گوناگون چاپ و به بازار عرضه شده (که ای کاش هرگز این چنین نمیشد) اما هنوز جای پدید آوردن آثاری چون داستان راستان خالی است.
باید پذیرفت که مسائل تاریخی چون سایر علوم نیاز به اجتهاد، تحقیق، نقد، تحلیل و بررسی دارد و در انجام این کار باید از هر نوع شتابزدگی پرهیز کرد، زیرا کمترین ضرر آن ایجاد بیرغبتی در مطالعه اینگونه آثار است.
ذکر این نکته لازم است که بحث ادبیات داستانی با ویژگیهای خاص آن و آثار ارزشمندی که به قلم افرادی کارشناس و متعهّد و با توجّه به اصول فن نویسندگی در این زمینه پدید آمده قابل تقدیر است و مقولهای است جدا از بحث ما، که اکنون در صدد نقد، تحلیل و یا اظهار نظر درباره آنها نیستیم.
در این نوشته روی سخن با کسانی است که کارهایی شتابزده در قالب ترجمه و بدون رعایت هیچ ضابطهای از متون اولیه اسلامی استخراج و روانه بازار میکنند.
نگارنده ادعا ندارد کاری بدون نقص و عیب انجام داده اما عقیده دارد برای احتراز از ارائه کاری سست و بازاری و برای جلوگیری از لغزشهای دیگران، حتیالامکان کوشیده مستندات تاریخی را با بیانی روشن و به دور از ابهام پیش روی جوانان قرار دهد تا انگیزه و علاقه آنان برای اطلاع از گذشتههای دور تاریخ دینیشان بیشتر شود.
نکاتی که ذیلاً به آنها اشاره میشود معیار انتخاب در این نوشتار بوده است.
۱- کلیه مطالب این اثر با توجه به مدارک و منابع اولیه اسلامی از فریقین تهیه شده که مدارک آنها در پایان هر داستان وی در پی نوشت صفحات با ذکر مشخصات آمده است.
۲- دقت شده که نوشتهها تنها محدود به متن اصلی روایات، در حد ناقلان آثار باشد نه کم و نه زیاد.
۳- تنها برای پرکردن خلای موجود و فضاسازی لازم برای وقایع، مطالبی که به کمتر از ۵% میرسد انتخاب شده که اوصاف شب، روز، مکان و زمان حوادث را به صورت کنایه، اشاره و استعاره بیان میکند.
۴- نگارنده ادعا ندارد که داستاننویس است و این اثر اثری است ادبی و داستانی، که آن فنی است جدا از این مقوله، اما کوشش کرده مطالب در قالبی نوشته شود که در خواننده انگیزه بیشتری را برای پیگیری و مطالعه برانگیزد.
اساس این نوشتار سلسله مقالاتی بوده که برای مجله وزین میقات که اختصاص به تاریخ مکّه، مدینه و حرمین شریفین دارد و از سوی معاونت آموزش و تحقیقات بعثه ایران در سازمان حجّ و زیارت چاپ و منتشر میشود به رشته تحریر در آمده است، اما با توصیه و درخواست دوستان، اکنون با نگاهی دوباره و نثری روانتر در قالبی نو و یک جا چاپ و به علاقمندان عرضه میشود.
در پایان، ضمن تقدیر و تشکّر از همه کسانیکه به نوعی مشوّق این جانب در این وجیزه بودهاند، امیدوارم راهنماییهای ارزشمند و دعای خیرشان کمک کند تا ادامه آن را در اختیار دوستداران این گونه آثار قرار دهم. من الله التوفیق وعلیه التکلان.
حوزه علمیه قم ـ محمد نقدی
بهار ۱۳۷۸ شمسی
ذی الحجه الحرام ۱۴۲۰ هجری قمری
[۱] ویل دورانت: تاریخ تمدن، ج ۱/ مشرق زمین گاهواره تمدن ص ۱۴۱.