درس دهم درحقیقت ارجمندترین شما درنزدخداوند أپرهیزگارترین شماست
یکی از مقاصد بزرگ و ارجمندیکه پیامبر خدا صدر حجة الوداع بر آن تأکید نمودند لزوم و مواظبت به پرهیزگاری و ترس از خداوند أو تلاش در راه نیل به مراتب عالی و بلندیکه ازین راه تحقق میابد، نه از راه تفاخر به نسب و رشته، زیرا همه فرزندان آدماند و آدم از خاک آفریده شده است، هیچ عربی بر عجمی، و هیچ عجمی بر عربی فضل و برتری ندارد جز به تقوی و پرهیزگاری.
امام احمد :در مسند خود [۵۰]از ابی نضره نقل کرده است که گفت: بمن کسی خبر داد که از آنحضرتصدر وسط روزهای تشریق شنیده که فرمودند: (هان ای مردم! آگاه باشید که پروردگار شما یکی است و پدر شما یکی است، و آگاه باشید که هیچ عربیای بر هیچ عجمیای، و هیچ عجمیای بر هیچ عربیای و هیچ سیاه پوستی بر هیچ سرخ پوستی و هیچ سرخ پوستی بر هیچ سیاه پوستی هیچگونه برتری ندارد مگر به تقوی، آیا ابلاغ کردم؟ مردم گفتند: پیامبر خداصابلاغ کردند).
به این ترتیب آنحضرت صدر این سخنرانی عظیم با الفاظ رسا و بلیغ این را قرار گذاشتند که برتری جستن و نیل به فضل و بزرگواری به تقوی و پرهیزگاری حاصل میشود نه به چیزی دیگری. چنانکه خداوند أمیفرماید﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلنَّاسُ إِنَّا خَلَقۡنَٰكُم مِّن ذَكَرٖ وَأُنثَىٰ وَجَعَلۡنَٰكُمۡ شُعُوبٗا وَقَبَآئِلَ لِتَعَارَفُوٓاْۚ إِنَّ أَكۡرَمَكُمۡ عِندَ ٱللَّهِ أَتۡقَىٰكُمۡۚ إِنَّ ٱللَّهَ عَلِيمٌ خَبِيرٞ١٣﴾[الحجرات: ۱۳] «ای مردم! همانا ماشمارا ازیک مرد و زن آفریده ایم و شمارا جماعتها و قبیلهها گردانیدیم تا با یکدیگر شناسایی متقابل حاصل کنید، در حقیقت ارجمندترین شما نزدخداوندأ پرهیزگارترین شماست».
پس بهترین مردم نزد خداوند أپرهیزگارترین آنهاست، به این معنی: هرکه در اطاعت خدا أمواظبت و مداومت کند و از گناه دوری نماید، او بهترین مردم است، چون معنای تقوا عملی نمودن فرامین خداوند أدر پرتو هدایاتش به امید نایل آمدن به رحمت و مهربانی وی، و ترک منهیات و گناهان در پرتو هدایاتش است، تا مبادا مورد عقوبت خداوندی قرار گیرد، پس به همان پیمانه که مسلمان پرهیزگار باشد، به همان اندازه قدر و منزلت عالی در نزد خداوند دارد، زیرا خداوند أدانا و باخبر است و میداند چه کسی در ظاهر و باطن تقوا را پیشه کرده و چه کسی نکرده است، و هرکه را مطابق به پرهیزگاریش پاداش میدهد.
امام بخاری :در صحیح خود از ابی هریره سنقل نموده که فرمود: (از رسول خدا ص سوال شد که گرامیترین مردم کیست؟فرمودند : گرامیترین آنان نزدخداوند أپرهیزگارترین آنهاست، اصحاب کرام گفتند: سوال ما از شما در این مورد نبود، فرمودند: پس گرامیترین مردم یوسف نبی خدا فرزند نبی خدا فرزند نبی خدا فرزند خلیل خدا است، اصحباب کرام گفتند: سوال ما ازشما در این مورد نیست، فرمودند: پس سوال شما از من درباره معادن عرب است؟ اصحاب کرام گفتند: آری، فرمودند: بهترین آنها در جاهلیت بهترین آنها در اسلام است بشرط آنکه اهل فهم و دانش باشد) [۵۱]و در صحیح مسلم از ابوهریره سروایت است که آنحضرت صفرمودند: (همانا خداوند به چهرهها و مالهای شما نمینگرد، بلکه به دلها و اعمال شما مینگرد) [۵۲].
و در مسند امام احمد از ابی ذر سروایت است که پیامبر خدا أبه وی فرمودند: (بدان که تو نه از سرخ و نه از سیاه بهتری، مگر اینکه در تقوی از آنان برتریت داشته باشی) [۵۳]به این مفهوم احادیث زیادی وارد شده است، همانا مردم نزد خداوند أبه تقوی و پرهیزگاری مزیت و بهتری دارند، نه به نسب، نژاد، چهره و ثروت، خداوند أثواب و پاداش را به اعتبار پرهیزگاری و انجام فرامین خود آماده کرده است و از همین اعتبار پلههای ترازو سنگین و درجات بلند میرود، چنانکه میفرماید: ﴿فَإِذَا نُفِخَ فِي ٱلصُّورِ فَلَآ أَنسَابَ بَيۡنَهُمۡ يَوۡمَئِذٖ وَلَا يَتَسَآءَلُونَ١٠١ فَمَن ثَقُلَتۡ مَوَٰزِينُهُۥ فَأُوْلَٰٓئِكَ هُمُ ٱلۡمُفۡلِحُونَ١٠٢ وَمَنۡ خَفَّتۡ مَوَٰزِينُهُۥ فَأُوْلَٰٓئِكَ ٱلَّذِينَ خَسِرُوٓاْ أَنفُسَهُمۡ فِي جَهَنَّمَ خَٰلِدُونَ١٠٣﴾[المؤمنون: ۱۰۱-۱۰۳]. «پس چون در صور دمیده شود، در آن روز میانشان نسب قرابت وجود ندارد و از یکدیگر نمیپرسند، پس کسانیکه میزان اعمال آنان سنگین باشد آن گروه ایشاناند رستگاران، و کسانیکه کفه میزان اعمالشان سبک باشد پس آن گروهاند که به خود زیان زدهاند همیشه درجهنم میمانند».
و در حدیث روایت است که آنحضرت صفرمودند: (کسیکه عملش او را عقب بیاندازد، نسبش نمیتواند او را جلو ببرد) [۵۴]یعنی: عمل است که بنده را در روز آخرت به مقام و منزلت عالی میرساند، چنانکه خداوند أمیفرماید: ﴿وَلِكُلّٖ دَرَجَٰتٞ مِّمَّا عَمِلُواْ﴾[الأنعام: ۱۳۲] «و برای هر یک طبق کار و کردارشان درجاتی است» پس کسی را که عملش از رسیدن به مقام و منزلت عالی در نزد خداوند أعقب بیندازد، نسب وی نمیتواند او را به چنان درجات والا برساند، زیرا خداوند أثواب و پاداش را موافق اعمال بنده میدهد نه براساس نسب و نژاد، از اینرو خداوند أفرمان داده تا بسوی بخشش و رحمت بیکران او با انجام کردار نیک بشتابیم، چنانکه خداوند أمیفرماید: ﴿وَسَارِعُوٓاْ إِلَىٰ مَغۡفِرَةٖ مِّن رَّبِّكُمۡ وَجَنَّةٍ عَرۡضُهَا ٱلسَّمَٰوَٰتُ وَٱلۡأَرۡضُ أُعِدَّتۡ لِلۡمُتَّقِينَ١٣٣ ٱلَّذِينَ يُنفِقُونَ فِي ٱلسَّرَّآءِ وَٱلضَّرَّآءِ وَٱلۡكَٰظِمِينَ ٱلۡغَيۡظَ وَٱلۡعَافِينَ عَنِ ٱلنَّاسِۗ وَٱللَّهُ يُحِبُّ ٱلۡمُحۡسِنِينَ١٣٤﴾[آل عمران: ۱۳۳-۱۳۴]. «و بشتابید بسوی آمرزشی از جانب پروردگارخویش و بهشتی که پهنای آن مانند عرض آسمانها و زمین است برای پرهیزگاران آماده شده است آنهااند که در آسانی و سختی و رنج انفاق میکنند و خشم خود را فرو میخورند و از مردم درمیگذرند و خداوند أمحسنان را دوست میدارد».
همچنین میفرماید: ﴿إِنَّ ٱلَّذِينَ هُم مِّنۡ خَشۡيَةِ رَبِّهِم مُّشۡفِقُونَ٥٧ وَٱلَّذِينَ هُم بَِٔايَٰتِ رَبِّهِمۡ يُؤۡمِنُونَ٥٨ وَٱلَّذِينَ هُم بِرَبِّهِمۡ لَا يُشۡرِكُونَ٥٩ وَٱلَّذِينَ يُؤۡتُونَ مَآ ءَاتَواْ وَّقُلُوبُهُمۡ وَجِلَةٌ أَنَّهُمۡ إِلَىٰ رَبِّهِمۡ رَٰجِعُونَ٦٠ أُوْلَٰٓئِكَ يُسَٰرِعُونَ فِي ٱلۡخَيۡرَٰتِ وَهُمۡ لَهَا سَٰبِقُونَ٦١﴾[المؤمنون: ۵٧-۶۱]. «بیگمان کسانیکه از ترس پروردگارشان مضطربند و آنانکه به آیات پروردگار خویش ایمان میآورند و آنانکه برای پروردگار خویش شریک مقرر نمیکنند و آنانکه میدهند آنچه را که دادهاند در حالیکه دلهایشان ترسان است که بسوی پروردگارشان باز میگردند، آناناند که در کارهای نیک شتاب میورزند و آناناند که در انجام آنها پیشی میتازند».
این آیات و مانند آن در قرآن کریم بسیار بوده و بیانگر آنست که کامیابی و نجات به رضایت خداوند أتعلق داشته و سبقت و پیشتازی به درجات بلند و ارجمند اخروی، به اعمال نیک و فرمانبرداری و تقرب جستن به خداوند أو خوشنود ساختن او و اطاعت پیامبر گرامیاش صمرتبط است. و بنده نباید به حسب و نسب، مال و مقام و یا منزلت دنیوی و غیره دلگرمی و اعتماد داشته باشد.
شیخ الإسلام ابن تیمیه :میفرماید: (فضل و برتری واقعی همانا پیروی از آنچه که خداوند أپیامبرش صرا به آن فرستاده است میباشد مانند: ایمان داشتن و آراسته بودن با علم در ظاهر و باطن، پس هرکه در آن استوار و راسخ بود، بهتر و افضل است، و مقصود از فضل و برتری همانا نامهای حمیده و نیکی است که در قرآن کریم و سنت مطهر از آن یادآوری شده است مانند: اسلام، ایمان، نیکی، پرهیزگاری، علم، عمل نیک، احسان و غیره، نه اینکه بمجرد عربی بودن یا عجمی، یا سیاه یا سفید، یا دهاتی یا بادیهنشینی و مترقی بودن خویش بنازد).
به این مفهوم شاعری میگوید:
سوگند که انسان بودن نیست مگر به دین
پس تقوا را به اعتماد نسب کنا رمگذار
همانا اسلام سلمان فارسی را بلند برد
و همانا شرک ابولهب هم نسب را پست کرد
همچنین فرموده آنحضرتصکه در صحیح بخاری و مسلم روایت شده گواه برگفته شاعر است، از عمرو بن العاص سروایت است که فرمود: از رسول الله صشنیدم که میفرمودند: (خانواده بنی فلان دوستان من نیستند، همانا دوست من الله أو مؤمنان صالحاند) [۵۵]آنحضرت صاز گروهی که با آنها قرابت نسبی داشتند آگاهی دادند که آنان بخاطر هم نسبی دوستان من نیستند، بلکه دوست ایشان، خداوند أو مؤمنان صالحیاند که از هر قشر و تودهاند، و باید دانست که دوستی پیامبر صاز راه نسب بدست نمیآید، پس هرکه ایمان و عملش کاملتر بود، به همان پیمانه دوستی او با خدا أو پیامبرش صبیشتر میباشد.
از خداوند أمسألت داریم تا ما را به زیبائی ایمان آراسته سازد و از گروه هدایت شده و راه یابان گردانیده موفق به اطاعت خود نماید و در زمره پرهیزگاران شاملمان سازد.
[۵۰] مسند امام احمد ۵/۴۱۱ شماره (۲۳۴۸٩) و ابن تیمیه درالإقتضاء ۱/۴۱۲ اسناد آن را صحیح گفته است و علامه البانی نیز آن را صحیح گفته است (الصحیحة) ۶/ ۴۵۰. [۵۱] صحیح بخاری شماره(۳۳۵۳)، صحیح مسلم شماره (۲۳٧۸). [۵۲] صحیح مسلم [۳۴/ (۲۵۶۴)] [۵۳] مسند احمد ۵/۱۵۸، امام البانی آن را حسن گفته است. صحیح الجامع (۱۵۰۵). [۵۴] صحیح مسلم، شماره (۲۶٩٩) از روایت ابو هریره س. [۵۵] صحیح بخاری شماره (۵٩٩۱)، و صحیح مسلم شماره (۲۱۵).