خطبه های پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم در حج

درس هشتم مژده شادی و خرمی چهره به علم برداران سنت مطهر

درس هشتم مژده شادی و خرمی چهره به علم برداران سنت مطهر

یکی از سخنرانی‌های پیامبر گرامی صدرحجة الوداع سخنرانی ایشان درخیف واقع در منا است که ایراد نموده‌اند، طوریکه جبیر بن مطعم سآن را روایت کرده که آنحضرت صدرخیف واقع در منا برخواسته چنین فرمودند: (شاد دارد خداوند أشخصی را که سخن مرا شنیده و آن را درست درک کرده سپس آن را به کسی رسانیده است که نشنیده است، و چه بسا کسانی است که فقه را حمل می‌کنند ولی فقیه نیستند، و کسانی‌اند که فقه را به کسانی می‌رسانند ولی نسبت به آنان فقیه و دانسته‌تراند. هرگاه سه خصلت در شخص مؤمن موجود باشد کینه و خیانت قلب وی را فرا نمی‌گیرد، اخلاص در عمل بخاطر خوشنودی خداوند أ، و نصیحت زمامدار و پیشوا، و پیوسته بودن با گروه مسلمانان، همانا دعای سایر مسلمانان بدیگران در عقب آنان – چون دیواری – قرار می‌گیرد) [۴۵]. از عبدالله بن مسعود سروایت است که آنحضرت صفرمودند: (شاد و خرم دارد خداوند شخصی را که سخن مرا شنیده و آن را درست درک کرده و حفظ نموده است، سپس آن را به دیگران تبلیغ نموده است، و چه بسا کسانی است که فقه را به کسی حمل می‌کند که نسبت به وی فقیه و دانسته‌تر است، هرگاه سه خصلت در شخص مؤمن موجود باشد، کینه و خیانت قلب وی را فرا نمی‌گیرد: اخلاص در عمل بخاطر رضامندی خداوند، و نصیحت به زمامدار مسلمانان و پیوسته بودن باگروه مسلمانان، همانا دعاهای نیکو ازعقب آنان را احاطه می‌کند) [۴۶].

و ابونعیم در کتاب اخبار اصبهان از عبدالله بن مسعود سآن را نقل کرده که فرموده است: (پیامبر خدا صدر این مسجد -مسجد خیف- سخنرانی نمودند) سپس حدیث را ذکرنمود [۴٧].

و از زید بن ثابت سروایت شده که او از پیامبر خدا صشنیده که می‌فرمودند: (شاد دارد خداوند شخصی را که از ما حدیثی شنیده و آن را حفظ کند تا اینکه به دیگری آن را برساند، زیرا بعضی حمل کنندگان فقه، فقیه نیستند و کسانی‌اند که فقه را به کسی حمل می‌کنند که نسبت به او فقیه‌تر‌اند، هرگاه سه خصلت در قلب مسلمان موجود باشد، کینه و خیانت قلب وی را فرا نمی‌گیرد: اخلاص در کردار بخاطر خوشنودی خداوند أ، نصیحت نمودن پیشوایان، و پیوسته بودن با جماعت مسلمانان، همانا دعای‌شان به یکدیگر، از عقب آنان را احاطه می‌کند، و فرمودند: کسیکه سعی و تلاشش برای آخرت باشد، خداوند أهمه کارهایش را فراهم ساخته و توانگر و بینازش می‌گرداند، و دنیا به ناچاری و اجبار بسویش می‌شتابد، و کسی که نیت و تلاشش برای دنیا باشد، خداوند أملک و دارائی‌اش را پراکنده نموده، فقر و بی‌چارگی‌اش را در برابر دو چشمش قرار می‌دهد، و از بهره دنیا جز آنچه در تقدیرش نوشته شده بیشتر نمی‌رسد) [۴۸].

این حدیث را مجموعه‌ای از اصحاب کرام سکه عدد شان بیشتر از بیست صحابی می‌رسد به غیر از کسانیکه قبلاً ذکر شد روایت نموده‌اند، از جمله: معاذبن جبل، أبو الدرداء، انس بن مالک، نعمان بن بشیر، ابوسعید الخدری، أبوهریره، عبدالله بن عمر، جابربن عبدالله ش. لذا برخی از علماء این حدیث را در زمره احادیث متواتری که از رسول الله صروایت شده است شمرده‌اند، و شاید سبب متواتر بودنش این باشد که رسول اکرم صدرمسجد خیف در منا آن را به مردم ایراد نموده بودند.

و خیف جائی را گویند که از مجرای سیل بلندتر و در نشیبی کوه قرار داشته باشد، و مسجدی که در منا است بنام مسجد خیف یاد شده است، زیرا در دامنه کوه واقع است، این مسجد در عصر حاضرمسجد بزرگ و وسیعی است که گنجایش هزاران نمازخوان را با همه وسایل خدماتی دارد، این مسجد را دولت عربستان سعودی بنا نموده و توجه و رسیدگی قابل ملاحظه‌ای بر آن دارد، چنانکه در موسم حج برای تدریس و آموزش حجاج درس‌های متعدد فراهم می‌گردد، همچنین جاهای متعدد برای ارشاد و راهنمائی سوال کنندگان و کسانی که فتوا می‌خواهند تخصیص داده شده است.

پیامبر اکرم صاین سخنرانی را در منا ایراد نمودند تا مجموعه بزرگ مردم که دراین حج با ایشان حضور داشتند، تعالیم دین را ازایشان شنیده و بیاموزند، سپس آن را در گوشه و کنارجهان پخش و نشر نمایند. حدیث فوق با همه طرق روایاتش مشتمل بر چهار جمله مهم است:

جمله اول: در این جمله دعا برای کسانی شده که حدیث را می‌شنوند سپس آن را به دیگران تبلیغ می‌نماید.

جمله دوم: در این جمله فایده تبلیغ و رسانیدن حدیث ذکر شده است تا ازآن استنباط احکام فقهی صورت گیرد.

جمله سوم: آغاز این جمله با فرموده آنحضرتصاست: (هرگاه سه خصلتی در شخص مسلمان موجود باشد خیانت و کینه قلبش را فرا نمی‌گیرد ...).

جمله چهارم: آغاز این جمله با فرموده آنحضرت صاست: (کسیکه سعی و کوشش برای آخرت باشد خداوند همه کارهایش را فراهم می‌سازد...).

پیامبر خداصاین حدیث را با دعای پر فیض و برکت و نیکی آغاز نمودند، و آنرا اختصاص به کسانی دادند که سخن ایشان را شنیده و درست درک کرده است، سپس آن را به دیگری چنانکه شنیده بود ابلاغ نموده است، و اگر درباره فضیلت، شرف، مقام و منزلت علم جز این حدیث هیچ حدیث دیگری نمی‌بود، یقیناً برای شرف علم کافی و بسنده بود، زیرا دعای بزرگوار و پربرکت نبوی مشتمل بر زیب و زینت ظاهری و باطنی است، و کلمه (شاد ) به معنای شادابی و شادمانی است، که روی مؤمن از اثر ایمان به آن آراسته می‌گردد، و شادمانی باطنی آنست که قلب مؤمن از اثر ایمان خوش و مسرور و آرام گردیده، بلافاصله زیبائی، طراوت، تازه‌گی و رونق در سیمای مؤمن ظاهر می‌گردد، از اینرو خداوند أطراوت، خوشی و زیبائی را یکجا باهم نصیب آنان می‌گرداند، چنانکه خداوند أفرموده است:

﴿فَوَقَىٰهُمُ ٱللَّهُ شَرَّ ذَٰلِكَ ٱلۡيَوۡمِ وَلَقَّىٰهُمۡ نَضۡرَةٗ وَسُرُورٗا١١[الإنسان: ۱۱] «پس خداوند أایشان را از شر آنروز نگهداشت و به ایشان شادابی و خوشی ارزانی نمود». پس شادابی در چهره و سیمای آنان، و خوشحالی و مسرت را در قلب‌های آنان ارزانی نموده است سپس زمانیکه از ناز و نعمت‌ها و پاداش نیک برخوردار شوند، بهجت، طراوت و خرمی بر سیمای‌شان آشکار می‌گردد، چنانکه خداوند أمی‌فرماید: ﴿تَعۡرِفُ فِي وُجُوهِهِمۡ نَضۡرَةَ ٱلنَّعِيمِ٢٤[المطففين: ۲۴] «در چهره‌های‌شان تازه‌گی ناز و نعمت را می‌شناسی».

بدون شک این دعای پرفیض درمورد کسانی است که سنت پیامبر صرا حمل نموده و به امت اسلامی پخش و ابلاغ می‌کنند، و مژده برای کسانی است که خویش را در این راه وقف نموده و با کوشش‌های خسته‌گی ناپذیردر راه خدمت به سنت و تبلیغ آن کار می‌کنند و از هیچگونه فداکاری دریغ نمی‌ورزند، اینجاست که همت و عزم‌ها پایه‌دار و بیدار شده، تن و روح آمده برداشت بار سنگین صبر و شکیبائی، و تلاش و فداکاری و صرف طاقت جسمانی - نظربه توانمندی – در راه تحقق آن دست به کارمی‌شود.

مفهوم این حدیث می‌رساند علمی که به اهلش این مژده و بشارت داده شده است، چهار مراتب دارد:

مرتبه اول و دوم: شنیدن و درک و تعقل کردن حدیث است، پس وقتیکه حدیث را شنیده و درقلب خود آن را سپرد و نگهداشت، مانند چیزیست که درظرفی نهاده شود و از آن بیرون نیاید، همچنان تعقل و نگهداری حدیث درقلب مانند گره بستن شتر و یا هر چهارپای دیگری است که مانع فرار و گریختنش می‌شود.

مرتبه سوم: حفظ و متابعت حدیث است تا رفته رفته فراموش نشود.

مرتبه چهارم: تبلیغ، پخش و نشر آن میان امت اسلامی است تا ثمره آنرا بدست آورده و به هدف خویش که عبارت از ترویج و تبلیغ و انتشار آن میان مسلمانان است برسد، این سرمایه‌گرانبهاء به مثابه گنج پوشیده و پنهان در زیر خاک است که اگر ازآن استفاده و انفاق نگردد درمعرض ضایع شدن قرار خواهد گرفت، همچنین اگر علم و دانش به دیگران آموخته و پخش نشود به زودی فراموش شده برباد هوا خواهد رفت، ولی اگر علم به دیگران انفاق گردد و به مردم ابلاغ شود بدون شک رشد و افزایش می‌یابد.

پیامبرگرامی ما صبرای شنونده و تبلیغ کننده سنت مطهرش دعای خیر نموده‌اند، اینکه چهره‌اش پر طراوت، و قلبش شادمان گردد، تا پاداش و مزدش مطابق عملش باشد، زیرا وی سنت پیامبر صرا چون غنچه پر از گل تازه به مردم تقدیم نموده و در راه نشر و احیای سنت گام مؤثر برداشته است، از اینرو آنحضرتصچنان دعائی به وی نموده است تا پاداش مناسب و مطابق حال وی باشد. از سفیان بن عیینه: نقل شده که فرمود: (هرکسی حدیث پیامبرصرا فراگیرد، در چهره و سیمایش طراوت و تازگی دیده می‌شود).

[۴۵] مسند احمد ۴/۸۰ ، وسنن ابن ماجه شماره (۳۰۵۶) و سنن الدارمی شماره (۲۲۸) و مستدرک حاکم (۱/۸۶ – ۸٧) و علامه البانی در صحیح الجامع آن را صحیح گفته است (۶٧۶۶). [۴۶] سنن ترمذی شماره (۲۶۵۸)، و ئسنن ابن ماجه شماره (۲۲۲) و مسند احمد ۱/۴۳٧، و ئصحیح ابن حبان شماره (۶۶) و ئعلامه البانی آن را در صحیح سنن ترمذی صحیح گفته است ۳/۶۱. [۴٧] أخبار اصبهان ۲/٩۰. [۴۸] مسند احمد ۵/۱۸۳، و سنن الدارمی شماره (۲۲٩) ، و صحیح ابن حبان شماره (۶٧) و علامه البانی آن را در صحیح موارد الظمآن شماره ۶۳ صحیح گفته است.