خطبه های پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم در حج

درس ششم پنج خصلتی که باعث داخل شدن بهشت می‌گردد

درس ششم پنج خصلتی که باعث داخل شدن بهشت می‌گردد

ازجمله اموریکه آنحضرت صدرسخنرانی‌های شان درحجة الوداع به آن توصیه و تأکید نمودند ابوأمامه الباهلی سآنرا روایت نموده چنین می‌فرماید: از رسول خدا صشنیدم که در حجة الوداع سخنرانی نموده فرمودند: (از پروردگارتان بهراسید، و پنج نماز‌تان را ادا کنید و ماه‌تان را روزه گیرید و زکات مال‌های خود را بدهید و از زمامداران‌تان فرمانبرداری کنید، به بهشت پروردگارتان داخل می‌شوید) [۳۳]. این حدیث را امام ترمذی نقل نموده و گفته است: این حدیث (حسنٌ صحیح) است، چنانکه امام احمد و حاکم با لفظ (پروردگار تانرا بپرستید) [۳۴]آن را نقل نموده‌اند.

این و صیت جامع و پرمحتوا اسباب داخل شدن بهشت و نایل آمدن به نعمت‌ها، نیکی‌ها، و زندگی خوش و دلپسند آن را بیان می‌نماید.

بهشتی که سرای سلامتی از هرگونه ناخوشی و ناملایمتی بوده خداوند أآن را به بنده‌های فرمانبردار و دوستان نیک و صالح خود آماده ساخته است، چیزهای در آن آماده گردیده که هیچ چشمی آن را ندیده، و هیچ گوشی از آن چیزی نشنیده و بر قلب هیچ بشری خطور نکرده است. خداوند أمی‌فرماید: ﴿فَلَا تَعۡلَمُ نَفۡسٞ مَّآ أُخۡفِيَ لَهُم مِّن قُرَّةِ أَعۡيُنٖ جَزَآءَۢ بِمَا كَانُواْ يَعۡمَلُونَ١٧[السجدة: ۱٧] «پس هیچ نفسی نمی‌داند که از آنچه مایه روشنی چشم‌هاست، چه چیزی برای آنان پنهان داشته شده است به پاداش آنچه می‌کردند- از اعمال شایسته در دنیا-».

و در فرموده آنحضرت ص: (به بهشت پروردگارتان داخل می‌شوید) نسبت دادن بهشت به خداوند أشأن و منزلت، بزرگی، شرف و بلندی مقام آن را بیان می‌کند.

پیامبرخدا صپنج اسباب با عظمتی را یادآور شدند که بوسیله آن بنده به نعمت و پاداش نیک بهشت نایل می‌آید که قرار ذیل است:

۱- پیامبر خدا صفرمودند: (از پروردگارتان بهراسید) یعنی باعملی نمودن اوامر خدا أو دوری جستن از هر آنچیزیکه منع نموده است. و معنای کلمه تقوی اینست که بنده میان خود و چیزیکه از آن هراس دارد نگهبان و وقایه قرار دهد تا او را از خطرآن حمایت و نگهداری کند، و تقوای خداوند بمعنای هراس و ترس از قهر و غضب و عذاب او تعالی هست، پس انسان باید میان خود و اموریکه سبب قهر و غضب خداوند أمی‌شود نگهبان قرار دهد، و آن نگهبان عبارت از پیروی از اوامر خداوند أو دوری از نواهی او تعالی می‌باشد. چنانکه طلق بن حبیب :فرموده است: (تقوی و هراس از خداوند آنست که بنده در پرتو هدایات و رهنمودهای خداوند، اوامر او را عملی نموده از وی فرمانبرداری تام نماید، به امید اینکه رحمت و مهربانی خداوند را بدست آورد، و همچنان در پرتو نواهی خداوند، هر آنچیزیکه سبب نافرمانی خداوند أمی‌شود ترک کند تا از عقوبت خداوند أدر امان بماند) [۳۵]. پس معنای تقوی و هراس از خداوند أجهد و کوشش در پند دادن نفس است تا از خداوند أفرمان برده و با عملی نمودن اموریکه خداوند أراخوشنود می‌گرداند تقرب و نزدیکی حاصل نماید، بویژه اجرا نمودن فرایض و واجبات، و دوری از گناه و اعمال بد، همچنان ایمان داشتن به اصول و زیربنای متین و استوار دین اسلام، و انجام دادن دستاتیر و فرامین و عبادات آن نیز زیر مفهوم و معنای تقوا داخل بوده و از خصلت و صفات پرهیزگاران بشماره می‌رود، چنانکه خداوند أمی‌فرماید: ﴿لَّيۡسَ ٱلۡبِرَّ أَن تُوَلُّواْ وُجُوهَكُمۡ قِبَلَ ٱلۡمَشۡرِقِ وَٱلۡمَغۡرِبِ وَلَٰكِنَّ ٱلۡبِرَّ مَنۡ ءَامَنَ بِٱللَّهِ وَٱلۡيَوۡمِ ٱلۡأٓخِرِ وَٱلۡمَلَٰٓئِكَةِ وَٱلۡكِتَٰبِ وَٱلنَّبِيِّ‍ۧنَ وَءَاتَى ٱلۡمَالَ عَلَىٰ حُبِّهِۦ ذَوِي ٱلۡقُرۡبَىٰ وَٱلۡيَتَٰمَىٰ وَٱلۡمَسَٰكِينَ وَٱبۡنَ ٱلسَّبِيلِ وَٱلسَّآئِلِينَ وَفِي ٱلرِّقَابِ وَأَقَامَ ٱلصَّلَوٰةَ وَءَاتَى ٱلزَّكَوٰةَ وَٱلۡمُوفُونَ بِعَهۡدِهِمۡ إِذَا عَٰهَدُواْۖ وَٱلصَّٰبِرِينَ فِي ٱلۡبَأۡسَآءِ وَٱلضَّرَّآءِ وَحِينَ ٱلۡبَأۡسِۗ أُوْلَٰٓئِكَ ٱلَّذِينَ صَدَقُواْۖ وَأُوْلَٰٓئِكَ هُمُ ٱلۡمُتَّقُونَ١٧٧[البقرة: ۱٧٧]«نیکوکاری آن نیست که روی خود را بسوی مشرق و مغرب بگردانید، بلکه نیکی آنست که کسی به خدا و به روز باز پسین و فرشتگان و کتاب و پیامبران ایمان بیاورد، و مال خود را با و جود دوست داشتن آن به نزدیکان و خویشانوندان خود بدهد و (همچنین) به یتیمان و مساکین و در راه ماندگان و سائلان (گداها) و در(راه آزاد کردن) بردگان، و نماز را برپا دارد و زکات را بدهد، و آنان که چون عهد بستند به عهد خود وفا کنند و آنان که در سختی و زیان و به هنگام جنگ صابرند، اینان کسانی‌اند که راست گفته‌اند (در ادعای ایمان خویش) و هم اینان متقیان‌اند».

۲- و فرمودۀ آنحضرت ص: (پنج نماز‌تان را ادا کنید) یعنی: بر نمازهای فرض پنجگانه مواظبت کنید، زیرا رعایت و مواظبت بر آن از اسباب داخل شدن بهشت بوده، ترک و ضایع کردن آن سبب داخل شدن دوزخ می‌شود، زیرا این نمازها ستون و از مهم‌ترین ارکان دین بعد از کلمه شهادت هست که بر آن تأکید شدید و جدی صورت گرفته است، چنانکه این نمازها پیوندی میان بنده و پروردگارش بوده، اولین چیزیکه با وی در مورد آن در روز قیامت محاسبه می‌شود همین نمازهاست، اگر درست بود پس سایر اعمالش درست خواهد شد، و اگر فاسد بود پس سایر اعمالش فاسد خواهد شد، و همین نمازها حد فاصل میان کافر و مسلمان بوده، برپا نمودن آن ایمان، و ترک آن کفر است، و کسیکه نماز را ادا نمی‌کند بی‌دین بوده بهره‌ای از اسلام ندارد.

در مسند احمد و غیره از عبدالله بن عمروبن العاصسنقل شده که آنحضرتصروزی در مورد نماز چنین فرمودند: (کسیکه در نماز مداومت و پیوستگی داشته باشد در روز قیامت نور و برهان و نجات برایش خواهد بود، و کسیکه بر آن مواظبت نداشته باشد نه نور و نه برهان و نه نجاتی برایش خواهد بود، و (ترک کننده نماز) در روز قیامت با قارون و فرعون و هامان و أبی بن خلف یکجا خواهد بود) [۳۶].

۳- و فرموده آنحضرت ص: (و ماه‌تان را روزه بگیرید) یعنی: ماه مبارک رمضان را روزه بگیرید و ازخوردن و نوشیدن و سایر شکننده‌های روزه از طرف روز امتناع ورزید، روزه ماهیست که در طول سال یکبار می‌آید که خداوند أروزه گرفتن آن را بربنده‌گان خود فرض گردانیده است، قسمیکه می‌فرماید: ﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ كُتِبَ عَلَيۡكُمُ ٱلصِّيَامُ كَمَا كُتِبَ عَلَى ٱلَّذِينَ مِن قَبۡلِكُمۡ لَعَلَّكُمۡ تَتَّقُونَ١٨٣[البقرة: ۱۸۳] «ای مومنان! بر شما روزه فرض گردانیده شد همانگونه بر آنانیکه پیش از شما بودند فرض شده بود، تا اینکه به تقوی گرایید». در این روزهای چند، مسلمانان با هم این فریضه را اداه نموده تمامی میل و تمایل اعم ازخوردن، نوشیدن، هم بستری با همسر را کنار می‌گذارند، خداوند أدر مقابل این طاعت و فرمانبرداری فضل و احسان خویش را نصیب آنان گردانیده، دین‌شان را کامل ساخته و آنان را به حد کمال بندگی می‌رساند، همچنین پاداشی را نصیب‌شان خواهد نمود که در بهشت برین آماده شده است و درآن دری است که آن را ریان می‌گویند و تنها روزه‌داران ازآن وارد بهشت می‌شوند).

۴- و فرمودۀ آنحضرت ص: (و زکات مال‌های خود را بدهید) یعنی: آنچه را که خداوند أبر شما فرض گردانیده و آنرا حق مال قرار داده‌است. زکات بر فقیری که مالک نصاب نیست واجب نمی‌باشد، بلکه بالای ثروتمندان واجب است، تا دین و ایمان‌شان کامل گردد و ما‌ل‌های‌شان پاک شده و نمو کند و اخلاق‌شان بلند برود، چنانکه پرداخت زکات مانع و سپری در مقابل آفات و مصائب مترقبه که شاید بر مال‌های آنان وارد آید بوده و در عین زمان پاک و محو کننده بدی‌های آنان و همکاری و دلسوزی با مستمندان و محتاجان است، بنابراین کمال و عظمت و منفعت این عبادت برای همه واضح و هویدا می‌گردد.

۵- و فرموده آنحضرت ص: (از زمامداران‌تان فرمانبرداری کنید) در این فرموده آنحضرت صامر به شنیدن و فرمانبرداری زمامداران مسلمانان است، مگرا اینکه به گناه و معصیت خداوند أامر نمایند پس در این صورت باید نصیحت شوند و از انقلاب و خروج برضد آنان پرهیز نموده دست از اطاعت آنان نکشند، خداوند أمی‌فرماید: ﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُوٓاْ أَطِيعُواْ ٱللَّهَ وَأَطِيعُواْ ٱلرَّسُولَ وَأُوْلِي ٱلۡأَمۡرِ مِنكُمۡ[النساء: ۵٩] «ای مومنان! خدا را اطاعت کنید و پیامبر را اطاعت کنید و اولی الأمر(فرمانروایان) خویش راکه از خود شما هستند، اطاعت کنید» چنانکه آنحضرت صدر سخنرانی حجة الوداع بر این مسأله تأکید ورزیدند. امام مسلم :درصحیح خود [۳٧]از یحیی بن حصین نقل کرده که وی از مادر بزرگش شنید که وی در حجة الوداع سخنرانی پیامبر خدا صرا شنید که چنین می‌فرمودند: (هرگاه برشما غلامی مقرر شود که با کتاب خدا شما را رهبری کند، پس از وی بشنوید و فرمان برید) پس باید هر مسلمان فرمانبردار و مطیع زمامدارش بوده آن را از امور دین پنداشته و وسیله نزدیکی به خداوند أو جلب رضایت او تعالی بشمارد، و این را بداندکه آن ذاتیکه به اطاعت و فرمانبرداری زمامداران امر نموده همان ذات اقدس به نماز، روزه، زکات و...امر نموده است، و همه این امور از اسباب داخل شدن بهشت و نایل آمدن به رضامندی و خوشنودی او تعالی هست. این خصلت‌های پنجگانه که در حدیث ذکر شد، به مؤمنان نسبت داده شده است، زیرا از ویژه گی‌ها و اسباب تکامل و نیکونی آنان می‌باشد.

طیبی :می‌فرماید: (حکمت نسبت دادن این خصلتها و مابعدش به مؤمنان در آن نهفته است که خود این اعمال با کیفیت مخصوصش از ویژه‌گی‌های آنان بوده که بر سایر امت‌های گذشته امتیاز داده شده تابه آنچه که امر شده‌اند در انجام دادن آن مبادرت ورزند، زیرا این نسبت دادن مرتبط به امر بلند و کامل‌تری که همانا بهشت است می‌باشد و خداوند أآن را با وصف ربوبیت خود نیز نسبت داده‌است تا آنان را بیشتر از پیش تربیت و پرورش داده نعمت‌هایی که در این راستا نقش فعال دارد به آنان بازگو نماید، تا تفاوت و امتیازیکه آنان بر سایر امت‌ها دارند، احساس نمایند [۳۸].

خداوندا! از تو می‌خواهیم که بما توفیق عمل صالح ارزانی نموده در بهشت برینت، این سرای پر از نعمت جاویدانی ما را داخل گردانی، و از تو یاری و مدد می‌خواهیم تا ما را در انجام دادن کرداریکه باعث دخول بهشت می‌شود پایدار و استوار نگهداری، زیرا خودت شنوا و اجابت‌گری.

[۳۳] سنن الترمذی شماره (۶۱۶) و علامه البانی آن را صحیح گفته است (صحیح سنن الترمذی ۱/ ۳۳٧). [۳۴] مسند احمد (۵ / ۲۵۱) و مستدرک حاکم (۱/٩) و علامه البانی آن را صحیح گفته است (الصحیحة ۸۶٧). [۳۵] این اثر را عبدالله بن المبارک در (الزهد) بشماره (۱۳۴۳) و هناد بن السری در (الزهد) بشماره (۵۳۲) نقل کرده‌اند و علامه البانی آن را صحیح گفته است (تخریج کتاب الإیمان) از ابن ابی شیته ص ۳٩. [۳۶] مسند امام احمد ۲ / ۱۶٩، وصحیح ابن حبان شماره (۱۴۶٧) و هیثمی در مجمع الزوائد ۱/ ۲٩۲ چنین گفت: (راویان حدیث احمد ثقه‌اند) چنانکه علامه ابن باز: در مجموع فتاوایش اسناد آن را حسن گفته است (۱۰/ ۲٧۸). [۳٧] شماره (۱۸۳۸). [۳۸] تحفة الأحوذی ۳ / ۲۳۸.