مرگ در می زند

از مردگان بپرسید

از مردگان بپرسید

با شما چه کردند؟ رخ زیبا و صورت نورانی شما را چه شد؟ اجسام نرم و لطیف شما کو؟ خاک و حشرات قبر با آن‌ها چه کردند؟

دندان‌های سفید و زیبای شما کجاست؟ و چشمان درشت و موهای براق و پرپشت شما را چه شد؟ افکار و سیاست و سواد و مدیریت شما چه شد؟ نعره و فریاد، امر و نهی، زورگویی و باج‌خواهی شما کجاست؟ درختان میوه‌دار، لباس‌های نرم و حریرین شما را چه شد، عطرها و خوشبویی‌های که بر جسم و جانتان می‌مالیدید بوی آن‌ها کجاست؟ لباس‌های زمستان و تابستان شما، غرش فریاد شما را چه شد؟ کجاست آن روز، که شما جواب سلام انسان‌های مستمند را نمی‌دادید؟ کجاست سفره‌های رنگین و ملون شما که با تمام اشتها و لذت می‌خوردید؟ کجایند زنان زیبا و نوازشگر شما که متلمقانه دست و پای شما را مالش می‌دادند؟ کجایند؟ ماشین‌های مدل بالا که کوچکترین خراشی را بر بدنه آن‌ها تحمل نمی‌کردید؟ کجایند فامیل، قوم و قبیله بزرگ شما که بدان‌ها افتخار می‌کردید؟ کجاست دست‌های قدرتمند و فولادین و کوبنده شما که استخوان و دنده‌های مستضعفان و ضعیفان را درهم می‌شکست؟ کجاست اسلحه و تفنگ و خشاب‌های پر شما که به ناحق بر سر و بدن انسان‌های بی‌دفاع خالی می‌شد. راستی کجاست امید و آرزوهای شما؟ کجاست ... .