اولاً: حکمت تعلیمی
این حکمت هدف اساسی تعدد زوجات رسول جرا تشکیل میدهد چون ایشان بدینوسیله توانستند برای زنان معلمانی تربیت کنند که احکام شرعی را به آنها بیاموزند. چون همانگونه که میدانیم نصف هر مجتمعی از زنان تشکیل شده، و بر آنان نیز همانند مردان تکالیفی فرض شده است.
و بسیاری از زنان از پرستش بعضی از امور شرعی، بخصوص مسائلی که به زنان تعلق داشت همانند احکام حیض، نفاس، جنایت و مسائل زناشویی و دیگر احکام، از رسول جخجالت میکشیدند. و بسیار مشکل بود که یک زن بر حیای خود غلبه نموده و این مسائل را از پیامبر بزرگوارمان سوال کند و میدانیم که در بعضی اوقات این امر اتفاق میافتاد.
و در مقابل، رسول ج قرار داشت که در اخلاق خود به حیاء کامل آراسته بود، و بر طبق روایتهای کتب سنت حیاء و شرم او از حیاء دوشیزهای که در چادر خود پنهان شده بیشتر بود «أشد حياء من العذراء في خدرها».
در نتیجه ایشان نمیتوانست به همه سوالاتی که از سوی زنان متوجه او میگردید با صراحت کامل پاسخ گوید. و این باعث میشد که جواب خود را به صورت کنایه بیان کند، که در این صورت نیز منظور ایشان در بعضی از اوقات توسط زنان فهم و درک نمیشد. بانو عایشهلروایت میکند که روزی یکی از زنان انصار در مورد چگونگی غسل حیض از رسول ج پرسش نمود. و ایشان چگونگی غسل را برای او بیان کرد، و گفت: «قطعهای پارچه معطر برگیر و با آن خود را تمیز کن». و زن پرسید: «چگونه با آن خود را تمیز کنیم؟».
و رسول ججواب داد: «با آن خود را تمیز کن».
و زن گفت: «ای رسول خدا چگونه با آن خود را تمیز کنم؟»
و ایشان فرمود: «سبحانه الله با آن خود را تمیز کن».
بانو عایشه ادامه میدهد که: «دست او را گرفته و بسوی خود کشیدم و به او گفتم که: آن را در کدام مکان بگذار، و آثار خون را با آن پاک کن، و با صراحت تمام مکان آن را برای آن زن شرح دادم».
پس میبینیم که چگونه ایشان از بیان صریح این مسائل خجالت میکشیدند و در مقابل نیز عده قلیلی از زنان بودند که میتوانستند بر شرم و حیای خود غلبه نموده، و به صورت آشکار و بیپرده سوال خصوصی خود را از رسول جبپرسند.
برای توضیح بیشتر این مسئله، از حدیث ام سلمه که در صحیحن نقل شده است مثالی میآوریم: روزی ام سلیم (همسر ابیطلحه) بسوی رسول خدا ج آمده و از او پرسید: «ای رسول خدا به راستی خداوند از حرف حق شرم و پروایی ندارد... آیا بر یک زن در صورت محتلم شدن، غسل واجب است؟» و رسول جدر جواب او فرمودند: «بلی، در صورتی که آب منی را ببیند». و در این هنگام ام سلمه به ام سلیم گفت: «آبروی زنان را بردی، وای بر تو مگر زن هم محتلم میشود؟».
و رسول ج به ایشان جواب داد: «پس در غیر این صورت چگونه فرزندش به او شبیه میگردد؟».
و منظور رسول ج این است که جنین از اختلاط آب مرد و آب زن متولد میشود، و به همین علت است که به مادرش شبیه میگردد. و خداوند میفرماید:
﴿إِنَّا خَلَقۡنَا ٱلۡإِنسَٰنَ مِن نُّطۡفَةٍ أَمۡشَاجٖ نَّبۡتَلِيهِ فَجَعَلۡنَٰهُ سَمِيعَۢا بَصِيرًا ٢﴾[الانسان: ۲].
معنی: «ما انسان را از نطفهای امشاج خلق کردیم، و او را مورد بلا و آزمایش قرار خواهیم داد، و او را شنوا و بینا گردانیدیم».
ابن کثیر/میگوید: «امشاج یعنی مخلوط شده و مشج و مشیج به معنای چیزی است که در یکدیگر مخلوط شده باشد».
ابن عباس میگوید: «یعنی آب مرد و آب زن در صورت اجتماع و مخلوط شدن آنان».
و اینگونه سوالات ناخوشایند همواره وجود داشتند که بعدها همسران طاهره رسول جمسئولیت جواب دادن آنان را به عهده گرفتند. و به همین دلیل بانو عایشهلمیفرماید: «خداوند زنان انصار را بیامرزد. چون هرگز حیا و خجالت باعث جلوگیری از فقیه شدن آنان در دین نگشت».
و برخی از این زنان در تاریکی و به هنگام شب نزد ام المومنین عایشه میآمدند تا در مورد برخی از امور دین و احکام حیض و نفاس و جنایت و دیگر امور از او سوال کنند. آنها همسران رسول ج را بهترین آموزگارانی مییافتند که میتوانستند آنان را توجیه نموده، و از طریق آنان زنان بسیاری در دین خداوند فقیه گشتند. و نیز بر همگان آشکار است که سنت مطهر فقط و فقط به سخنان رسول جمحدود نمیشود. بلکه سنت عبارت است از قول، فعل و تقریر ایشان جو همه این مسائل تشکیل دهنده شرعی هستند که اتباع آن بر همه امت واجب میباشد.
در نتیجه باید پرسید: چه کسی به جز همسران او که خداوند آنان را تکریم نموده و امهات المومنین لقب یافتهاند و در دنیا و آخرت همسران رسول جخواهند بود میتواند افعال و اخبار آن بزرگوار را برای ما نقل کند؟ و بدون شک فضل و تمجید در نقل جمیع احوال، افعال و حرکات منزلی رسول جبه همسران او بر میگردد. و این چنین بود که آن همسران گرامی به معلمان و محدثانی تبدیل شدند که سنت و طریقت رسول خدا را نقل و نشر نموده، و به قدرت حفظ، نبوغ و ذکاوت مشهور و زبانزد خاص و عام شدند.