اسلام از دیدگاه عقل

هر چیزی عقلاً ممکن باشد و دلیل نقلی بر وقوع آن دلالت کند پذیرفتن وقوع آن لازم و واجب است

هر چیزی عقلاً ممکن باشد و دلیل نقلی بر وقوع آن دلالت کند پذیرفتن وقوع آن لازم و واجب است

هنگامی که ما یک چیز را به سوی چیز دیگر نسبت می‌دهیم یکی از کیفیت‌های سه‌گانه را خواهد داشت: یا اینکه این نسبت ضروری است؛ یعنی حتمی و اجتناب‌ناپذیر و غیرقابل تخلف است. و به عبارت دیگر، عقل ابا دارد که خلاف آن را قبول کند این را واجب می‌نامند مانند یک نصف دو است این امری است که آن را عقل ضروری و واجب می‌داند و خلاف آن را اشتباه می‌پندارد. و اگر این نسبت، نسبت امتناعی باشد یعنی عدمش حتمی و اجتناب‌ناپذیر و غیرقابل تخلف است. و به عبارت دیگر، عقل از قبولی آن ابا دارد این را ممتنع و محال می‌نامند؛ مانند یک برابر است با دو نفی و عدم این امر ضروری است بصورتی که این را عقل صریح البطلان می‌پندارد. و یا اینکه این نسبت به گونه‌ای است که می‌شود مثبت باشد و امکان دارد منفی باشد؛ یعنی هم قابل اثبات است و هم قابل نفی. و به عبارت دیگر، عقل نه از قبولی آن ابا دارد و نه از قبول خلافش این را ممکن می‌نامند و برای تعیین یکی از دو متحمل نیاز مراجعه به دلیل نفی (خبر) داریم مانند اینکه شخصی بگوید مساحت تهران از مساحت اصفهان بیشتر است و بیشتر بودن مساحت چیزی است که عقل نه وقوع آن را ضروری می‌داند و نه نفی و عدم آن را بلکه این سخن هم احتمال صحت و هم احتمال غلط را دارد پس اگر صحت چنین امر ممکن از دلیل نقلی (خبر) ثابت شود پذیرفتن وقوع آن لازمی و ضروری است و اگر با دلیل نقلی (خبر) عدم صحت آن ثابت شود پذیرفتن عدم آن لازم و ضروری می‌‌باشد [۱۰]. امروز چونکه حس‌گرایان نقل و خیر را دلیل نمی‌دانند ما این را با یک مثال عرفی ثابت می‌کنیم، مثلاً کودکی به شما بگوید: عقربی وارد لباسهایتان شده فوراً از جای خود می‌پرید و جامه از تن بیرون می‌آورید و با دقت همه زوایای آن را جستجو می‌کنید تا عقرب را بیابید و یا مطمئن شوید در لباستان وجود ندارد آیا عقرب را دیده‌اید یا کسی به شما آن هم کودکی خبر داده و از راه نقل، یقین کرده‌اید که عقربی در لباسهایتان وجود دارد بله چونکه امکان دارد عقربی در لباس‌تان موجود و بر وجود این ممکن دلیل نقلی (خبر) موجود است بدون هیچ درنگی حرف یک کودک را هم می‌پذیریم.

آیا ما به وجود مکه و مدینه و دیگر شهرهای جهان یقین نداریم؟ بله، چونکه همۀ اینها از ممکناتند و از طریق اخبار متواتر هم ثابت شده‌اند پس پذیرفتن اینها واجب و لازم است. آیا ما هر شب به اخبار جهان از رادیو گوش نمی‌دهیم؟ و به اخبار آن اعتماد نمی‌کنیم؟ بله، چونکه هر خبری احتمال صدق و کذب را دارد اما هنگامیکه راستگوئی خبردهنده برای ما ثابت شد سخن آن را بدون تأمل می‌پذیریم. از همین قبیل تمام امور آخرت از ممکنات بشمار می‌آیند و راستگوترین و امین‌ترین فرد بشریت از وقوع آنها خبر داده‌اند آیا باز هم ما به دلمان در مورد آنها شک و شبهه‌ای راه بدهیم؟ اگر بچه‌ای بگوید: شخصی با قدرت هیپنوتیزم از دیوار چنین گذشت، یا در میدان آزادی با چشمهای بسته رانندگی کرد بدون کوچکترین وقفه‌ای می‌پذیریم. اما هنگامیکه سخن راستگوترین انسانها در مورد معجزه و امور آخرت در جلویمان می‌آید دم از انکار می‌زنیم و حاضر نیستیم سخنانش را بپذیریم این همه دسیسه‌های ابلیس هستند.

[۱۰] مستفاد از الانتباهات المفیدة.