مبحث دوم: عقیدۀ امام ابوحنیفه در اثبات تقدیر الهی و درجات آن.
نصوص قرآن و سنت دلالت براین دارد که ایمان به تقدیر دارای چهار درجه است و ایمان به آن کامل نمیشود، مگر با پذیرش هر چهار درجه که عبارتند از:
۱- ایمان به علم پیشی گیرندۀ الهی.
۲- ایمان به اینکه آن چه بوجود میآید، نوشته شده است. و این نوشتهها از ازل پیش از خلقت آسمانها و زمین، در «لوح محفوظ» بوده است.
۳- ایمان به ارادۀ فراگیری الهی، برای تمام مخلوقات و افعال بندگان و غیره...
۴- ایمان به این که تمام آن چه وجود دارد، خدا آفریده است.
امام ابوحنیفه سخنانی دارد که به هر یک از این درجات اشاره کرده است.
۱- مردی پیش امام ابوحنیفه آمد و دربارۀ تقدیر بحث میکرد، امام به او گفت: مگر نمیدانی کسی که در مورد تقدیر اندیشه و کاوش میکند، همانند کسی است که به خورشید مینگرد، هر چه بیشتر نگاه میکند، بر حیرتش افزوده میشود[۲۳] .
امام با این سخن میخواست او را از فرو رفتن در مسائل غیبی و تلاش و جستجو در این زمینه بر حذر دارد و هدف از این سخن اثبات درجات تقدیر، ذکر شده نیست.
- خداوند متعال در ازل پیش از وجود اشیاء از آنها آگاه بوده است[۲۴] .
- خداوند متعال از معدوم در حالت عدم آگاه است و میداند که پس از بوجود آوردنش چگونه خواهد بود و از اشیاء موجود در حال وجود و از چگونگی پس از نابودی شان آگاه است[۲۵] .
- مقدرات الهی در لوح محفوظ ثبت است[۲۶] .
ما اعتراف میکنیم که خداوند به قلم دستور به نوشتن داد. قلم گفت: پروردگارا چه بنویسم؟ خداوند فرمود: هر چه تا روز قیامت بوجود میآید بنویس. به دلیل این که خداوند متعال میفرماید: ﴿وَكُلُّ شَيۡءٖ فَعَلُوهُ فِي ٱلزُّبُرِ ٥٢ وَكُلُّ صَغِيرٖ وَكَبِيرٖ مُّسۡتَطَرٌ ٥٣﴾ [القمر: ۵۲-۵۳] [۲۷] (هر چه انجام دادهاند در نامههای اعمال نوشته شده و هر کوچک و بزرگ ثبت است).
- در دنیا و آخرت همه چیز به اراده و خواست خداوند است[۲۸] .
- خداوند همه چیز را از عدم آفریده است[۲۹] .
- خداوند پیش از آفریدن مخلوقات هم خالق بوده است[۳۰] .
- ما معتقدیم، بنده همراه با اعمال، اقرار و شناختش مخلوق است، لذا وقتی فاعل مخلوق است افعالش بطریق اولی مخلوق است[۳۱] .
- تمام افعال بندگان اعم از حرکت و سکون کسب است، و خالق افعالشان خداوند است و همۀ آنچه انجام میدهند به خواست، آگاهی، داوری و تقدیر الهی است[۳۲] .
- بندگان تمام افعالشان را اعم از حرکت و سکون حقیقتاً کسب میکنند و خداوند خالق افعالشان است، همۀ اینها بخواست، آگاهی و تقدیر الهی است. و همۀ عبادات به فرمان، محبت، رضایت، آگاهی، داوری و تقدیر الهی واجب گردیده است. و تمام گناهان بخواست، آگاهی و قضا و قدر الهی است؛ نه با محبت، رضایت و دستور او[۳۳] .
- خداوند متعال بندگان را مبرا و پاک از کفر و ایمان آفریده[۳۴] ، سپس آنان را مخاطب قرار داده و امر و نهی کرده است. در نتیجه هر کس کافر شده با اختیار و عمل خودش حق را انکار نموده و خداوند هم او را خوار و ذلیل کرده و کافر شده است و هر کس ایمان آورده با عمل، اقرار و تصدیق خودش و توفیق و یاری خداوند بوده است[۳۵] .
- خداوند نسل آدم را از پشتش بصورت ذره خارج ساخت و به آنان عقل داده و از آنها خواسته که ایمان بیاورند و آنان را از کفر ورزیدن باز داشته و آنها به ربوبیت خداوند اعتراف کردند و همین ایمانشان بود، بنابر این آنها بر همین فطرت متولد میشوند و هر کس که کفر ورزید، کفر او بعد از این مرحله بوده که فطرتش را تغییر داده و مبدل ساخته است و کسی هم که ایمان آورده و تصدیق نموده بدون تردید بر فطرت الهی خویش ثابت و استوار مانده است[۳۶] .
- خداوند همه چیز را مقدر کرده و نسبت به وجود همه چیز حکم کرده است و در دنیا و آخرت هیچ چیز بدون خواست، قضا و قدر الهی صورت نمیگیرد و همه چیز را خداوند در لوح محفوظ ثبت کرده است[۳۷] .
- خداوند کسی را بر کفر یا ایمان مجبور نمیکند، لیکن همه را آزاد آفریده و ایمان و کفر عمل بندگان بوده و به اختیار خودشان است. و خداوند از کافر در حال کفر آگاه است، و اگر پس از آن ایمان بیاورد دوستش میدارد[۳۸] .
[۲۳] قلائد عقود العقیان/ق-۷۷-ب. [۲۴] الفقه الأکبر/۳۰۲-۳۰۳. [۲۵] الفقه الأکبر [۲۶] همان [۲۷] الوصیه مع شرحها/۲۱ [۲۸] الفقه الأکبر/۳۰۲ [۲۹] الفقه الأکبر/۳۰۲ [۳۰] الفقه الأکبر/۳۰۴ [۳۱] الوصیه مع شرحها/۴۱ [۳۲] الفقه الأکبر/۳۰۳ [۳۳] الفقه الأکبر/۳۰۲-۳۰۳ [۳۴] درست این است که خداوند بندگان را بر فطرت اسلام آفریده، این حقیقت در گفتار بعدی امام تصریح شده است. [۳۵] الفقه الأکبر/۳۰۲-۳۰۳ [۳۶] الفقه الأکبر/۳۰۲ [۳۷] الفقه الأکبر/۳۰۲ [۳۸] همان/۳۰۴