احکام و مناسک حج - فقه شافعی -

فهرست کتاب

استطاعت

استطاعت

استطاعت بر دو قسم است: ۱- استطاعت به جا آوردن حج که به توشه و سواری و راه و بدن تعلق دارد.

(توشه که مصرف ایاب و ذهاب زیاده از مصرف بستگان و بده خود فرد داشته باشد. کسی که مال به مقدار وجوب حج داشته باشد و برای نگهداری عفت خود نیازمند به ازدواج باشد. صرف مال در ازدواج مهم‌تر است؛ اگر چه حج به گردن او تعلّق می‌گیرد.

سواری؛ که حیوان یا ماشین سواری را مثلاً بیابد یا هواپیما یا غیره. راه: به اینکه امن باشد و در راه حج بر خود و مال و ناموسش ایمن باشد.

بدن: به اینکه توانایی نگهداری خود را مثلاً بر حیوان داشته باشد. و در نابینا حج بر او واجب است وقتی که عصاکش را بیابد، و بر نفقه و اجرۀ عصاکش توانا باشد، و بر زن واجب است در صورتی‌که محرم با او همراه رود و اگر محرم بدون کرایه همراهش نرود کرایۀ محرم نیز بتواند - یا اینکه با زنانی چند به حج رود؛ زیرا سفر زن بدون محرم و بدون همراهی زنانی چند، حرام است.

نوع دوم استطاعت؛ استطاعت استنابه یعنی نایب گرفتن است: به اینکه شخص واجب الحج مرده باشد و دارای مال باشد از مال او به جایش دیگری را اجاره کنند که حج را به جای او به جا آورد و یا اینکه شخصی که حج بر او واجب است زمین‌گیر باشد و امید بهبودیش نباشد که می‌تواند دیگری را به جای خود اجاره نماید تا حج را از طرف او به جا آورد. حج به جای مغصوب (یعنی زمین‌گیر) به جا آوردن بدون اذن او صحیح نیست؛ اما حج به جای میّت صحیح است ولو اینکه وصیت ننموده باشد، چه وارث و چه بیگانه حج را به جای میّت به جا آورند. دربارۀ کسی که برای حج کردن اجاره می‌شوند چند مسأله باید رعایت شود اوّل: این‌که اجیر توانا بر اعمال حج باشد؛ پس اگر بیمار باشد و اعمال حج نتواند یا اینکه وقت تنگ باشد مثلاً و اجاره بر اعمال حج در همان سال شده، اجاره او صحیح نیست. دوّم اینکه اجیر حج، دانا به اعمال حج باشد. سوّم این‌که مورد اعتماد باشد. کسی که در انجام دادن حج بر خود اعتماد نداشته باشد گرفتن حجّیه غیر بر وی حرام است و خلاف مؤجّر ننماید و در هر قسمتی که خلاف مؤجّر نماید، مثلاً احرام را از میقات نبندد که در این حال فرق احرام از میقات و احرام از مکه از اجره‌ی او کسر می‌شود یا این‌که به سبب مخالفت فدیه بر وی لازم شده، فدیه بر خود اجیر است. هرگاه اجیر به حج نرسید و پس از احرام بستن به حج وقوف عرفه از او فوت شد در این حال در آن سال باید تحلّل نماید ( چنان‌که بیاید) و سال دیگر قضاء آن حج نماید؛ و اگر اجره را بخواهد باید سال سوّم به حج رود؛ زیرا حج فوت شده قضاء آن بر خود اجیر است. اگر اجیر حج را فاسد نمود (به وطء) همان حج فاسد را باید تمام کند و سال دیگر قضای آن نماید و سال سوّم اگر اجیر بخواهد برای مستأجر به حج رود؛ چنانچه اجیر در میانۀ حج مُرْدْ، قِسْطِ آن را مستحق می‌گردد.