احکام و مناسک حج - فقه شافعی -

فهرست کتاب

صید: (شکار)

صید: (شکار)

به خاطر دارید که در فصل محرّمات احرام گذشت که کشتن شکار بر محرم روا نیست و در کشتن شکار فدیه لازم است و کلمۀ صید و شکار بر هر حیوانی گفته شود، از این راه خوب است انواع شکار را شناخته و شکاری که از بین بردن آن موجب فدیه است بدانید.

صید به معنی حیوان شکار شدنی بر دو نوع است:

۱- صید دریایی که حلال است گرفتن و کشتن آن برای محرم و غیرمحرم، بنا به آیۀ ۹۶ / سوره مائده ﴿أُحِلَّ لَكُمْ صَيْدُ الْبَحْرِ[المائدة: ۹۶]. معنی: «روا گردانیده شد برایتان شکار دریایی».

۲- صید برّی و آن بر چهار نوع است:

۱- آنچه کشتن آن برای محرم روا باشد و غرامت آن لازمش گردد. و آن عبارت است از شکاری که برای ضرورت گرسنگی آن را بکشند.

۲- آنچه برای محرم روا باشد کشتن آن و غرامتش لازم محرم نگردد. مانند هر زهرداری: مار گژدم و غیره. و زاغ و مرغ گوشت‌خوار. و سگ ولگرد و کشتن هر درنده که حمله نماید و شکاری که حمله کند. و هر حیوانی که مانع از عبور در راه باشد (بلکه کشتن حیوانات مؤذی برای محرم سنّت است).

۳- [۱۰]آنچه کشتنش روا نیست، مانند هر حیوان وحشی حلال گوشت از قبیل خرگوش و روباه و آهو و غیره که اگر در حرم مکّه کشته شد یا این‌که کشندۀ آن محرم بود که غرامت آن به ذبح مانند آن در خلقت (از گوسفند و گاو و شتر).

لازم کشنده است اگر مانند دارد، کشنده مخیّر است میان ذبح مانند آن و صدقه کردنش بر فقرای حرم مکّه یا قیمت کردن آن و خریدن به بهای آن خوراکی (که در زکات فطر کفایت نماید) و دادن آن به فقرای حرم یا به روزه رفتن بجای هر یک مد یک روز. شکاری که حلال گوشت و وحشی و در خلقت از گاو و شتر و گوسفند مانند دارد عبارتست از: شتر مرغ که در فدیه‌ی آنه ذبح شتری لازم است و گورخر و گاو کوهی و گوزن که در فدیه‌ی آنها ذبح قوچی لازم است و روباه و سوسمار که در فدیه‌ی آنها ذبح گوسفندی لازم است و خرگوشی که در قدیه‌ی آن ذبح گوسفندی که یکسال نرسیده است لازم است و موش دشتی (هر نوع) که در فدیه‌ی آن گوسفند چهار ماهه است و مانند کبوتر از هر پرنده‌ای که به یک دهن آب (به یک بار) می‌خورد مثل قمری (کوکو) در فدیه‌ی آن ذبح گوسفندی است و در فدیه‌ی بزرگ‌تر از کبوتر، بهای آن لازم است و آنچه در خصوص فدیۀ آن نقل ثابتی نیست دو نفر عدل در بهای آن حکم می‌کنند و اگر آن شکار مانند ندارد (از شتر و گاو و گوسفند) در آنحال کشندۀ آن مخیّر است میان قیمت کردن و خریدن خوراک به بهای آن و دادن به فقرا حرم یا به روزه رفتن هر یک مد یک روز. مثلاً صیدی را که کشته بود به هشت ریال قیمت شد و آن مبلغ بهای هشت مد گندم بود که در این حال اگر گندم به فقرا نمی‌دهد، هشت روز به روزه می‌رود او محلّ اعتبار قیمت در شکاری که مانند ندارد محل تلف کردن آن است و در شکاری که مانند دارد محلّ اعتبار قیمتش مکّه می‌باشد).

[۱۰] آنچه نه کشتنش روا باشد و نه به کشتن آن غرامت لازم شود. مانند هر حیوان حرام گوشت غیر آنچه گذشت مثل شغال.