احکام و مناسک حج - فقه شافعی -

فهرست کتاب

هدی

هدی

هدی به معنی: حیواناتی که در حج و عمره ذبح می‌شوند بر دو نوع‌اند:

آنچه در قرآن وارد است و آن عبارتست از چهار چیز:

۱- گوسفندی که شخص متمتع ذبح آن می‌نماید.

۲- حیوانی که در مقابل کشتن شکار ذبح می‌شود.

۳- حیوانی که در مقابل تراشیدن موی یا چیدن ناخن ذبح می‌شود.

۴- گوسفندی که شخص محصر هنگام تحلّل ذبحش می‌نماید.

اگر شخصی متمتع حیوان را نیابد که ذبح نماید، سه روز در حج و هفت روز پس از مراجعت به وطن روزه دارد؛ اگر در حج به روزه رفتن میسّر نشد موقعی که به وطن بازگشت، میان سه روز و هفت روز روزه داری به اندازۀ مدّتی که مراجعت از حج به وطن می‌شود فاصله قرار دهد، مثلا سه روز که روزه گرفت، چند روز صبر نماید، دگر هفت روز به روزه رود؛ زیرا در قرآن می‌فرماید: ﴿فَمَنْ لَمْ يَجِدْ فَصِيَامُ ثَلَاثَةِ أَيَّامٍ فِي الْحَجِّ وَسَبْعَةٍ إِذَا رَجَعْتُمْ[البقرة: ۱۹۶].

معنی: «کسی که تمتّع نمود و نیابید خونی را، پس بر او است سه روز در حج و هفت روز پس از مراجعت به وطن روزه گرفتن» سن و صفت حیوانی که در تمتّع ذبح می‌شود سن و صفت حیوان قربانی است.

۲- اگر شکاری را در حال احرام کشته باشد پس مخیّر است میان ذبح مانند آن و صدقه نمودنش بر فقرای حرم مکّه یا قیمت کردنش و خریدن به قیمت مانند شکار گندم را و دادن آن به فقراء حرم به هر فقیری یک مدّ، یا بجای هر یک مدّ، یا بجای هر یک مد یک روز روزه گرفتن؛ زیرا در قرآن می‌فرماید: ﴿فَجَزَاءٌ مِثْلُ مَا قَتَلَ مِنَ النَّعَمِ[المائدة: ۹۵]. معنی: پس سزای آن کسی که شکار را کشت، ذبح مانند آن از شتر یا گاو یا گوسفند است و می‌فرماید ﴿أَوْ عَدْلُ ذَلِكَ صِيَامًا[المائدة: ۹۵]. معنی: «یا برابر آن روزه‌داری که به جای یک مدّ یک روز روزه گیرد». اگر شکاری را که کشته است مانند ندارد، پس مخیّر است میان قیمت کردن و خریدن به قیمت آن خوراکی و دادن به فقرا به هر فقیر یک مد یا روزه گرفتن به جای هر یک مد یک روز.

۳- حیوانی که در فدیۀ مو تراشیدن یا ناخن چیدن ذبح شود که در آن مخیّر است میان ذبح گوسفندی (که به سن و صفت گوسفند قربانی باشد) و دادن گوشت آن به فقرای حرم یا روزه گرفتن سه روز یا صدقه دادن دوازده مدّ گندم به شش مسکین به هر کدام دو مدّ. خداوند می‌فرماید: ﴿فَمَنْ كَانَ مِنْكُمْ مَرِيضًا أَوْ بِهِ أَذًى مِنْ رَأْسِهِ فَفِدْيَةٌ مِنْ صِيَامٍ أَوْ صَدَقَةٍ أَوْ نُسُكٍ[البقرة: ۱۹۶]. معنی: «پس کسی که باشد از شما بیمار یا زیان یابد از موی سر (به این‌که سرش شپش داشته باشد) و موی سر را بتراشد پس در فدیۀ آن مخیّر است میان روزه داری سه روز یا صدقه دادن (دوازده مد به شش مسکین) یا ذبح گوسفند».

۴- گوسفندی که شخص محصر (یعنی منع شده از حج بعد از احرام بستن) آن هنگام تحلّل ذبح می‌نماید و باید به سن و صفت قربانی باشد، اگر گوسفند را نیابد پس به قیمت آن گندم را خریده و به فقرا دهد به هر فقیری یک مد یا به جای هر یک مد، یک روز به روزه رود. خداوند می‌فرماید: ﴿فَإِنْ أُحْصِرْتُمْ فَمَا اسْتَيْسَرَ مِنَ الْهَدْيِ[البقرة: ۱۹۶]. معنی: «اگر محصر شدید پس آنچه بدست آمد از هدی (گوسفند) بدهید».

آنچه در قرآن ذکر نشده و آن بر دو نوع است:

آنچه به سبب ترک یکی از واجبات حج لازم شود و این پنج قسم است:

۱- گوسفندی که به سبب احرام نبستن از میقات لازم شود.

۲- گوسفندی که به سبب شب نماندن در مزدلفه لازم شود.

۳- گوسفندی که به سبب شب نماندن در منی لازم شود.

۴- گوسفندی که به سبب ترک رمی لازم شود.

۵- گوسفندی که به سبب ترک طواف وداع لازم شود.

آنچه به سبب خوش کردن واجب شود و این نیز پنج قسم است:

۱- وطء که به سبب آن حج فاسد می‌گردد و ذبح شتری لازم وطء کننده است (به فصل فساد حج رجود شود).

۲- دست کشیدن به شهوت، در آن ذبح گوسفندی لازم آید.

۳- بوسیدن، که در آن ذبح گوسفندی لازم است.

۴- بو خوش بکار بردن که در آن ذبح گوسفندی لازم است.

۵- لباس دوخته یا بافته پوشیدن (غیر لُنگ پا و لُنگ دوش) که در پوشیدن لباس، ذبح گوسفندی لازم است.

این بود تفصیل هدی و به عبارت دیگر:

خونی‌ها بر چهار نوع‌‌اند:

۱- خونی (حیوان کشتنی) که شارع صلوات الله و سلامه علیه به ترتیب مقرّر فرموده و هرگاه یکی از مراتب آن میسّر نشود مرتبۀ دوّم را معیّن فرموده‌اند و این را دم ترتیب و تقدیر نامند مانند خونی تمتّع و قِران و فوت عرفه و ترک یکی از واجبات پنج‌گانه حج.

۲- خونی که شارع صلوات الله و سلامه علیه ترتیب آن را مقرّر فرموده و هنگام میسر نشدن یکی از مراتب آن همسر آن را بیان فرموده‌اند، مانند خونی که در وطء مفسد حج لازم شود و خونی که در محصر شدن لازم آید و این را دم ترتیب و تعدیل نامند.

۳- خونی که شارع صلوات الله و سلامه علیه دهندۀ آن را مخیّر فرموده و انواع اختیار را معیّن فرموده‌اند و این را دم تخییر و تقدیر نامند. مانند خونی که در لباس پوشیدن و بو خوش و روغن کشیده به سر و رویش و جدا کردن موی یا ناخن و مقدّمات جماع لازم شود.

۴- خونی که شارع صلوات الله و سلامه علیه خونی‌دهنده را مخیّر فرموده و همسر هر یک از انواع اختیار را بیان فرموده‌اند و این را دم تخییر و تعدیل نامند. مانند خونی که در کشتن شکار و بریدن درخت حرم مکّه معظّمه لازم شود.