مجتهدان تعصب مذهبی را نپذیرفتهاند:
هیچ مجتهدی از مجتهدین به تقلید دستور نداده است.
قبل از اینکه تقلید بوجود بیاید مسئله واضح است، اما بعد از بوجود آمدن تقلید باز هم ما از هیچ مجتهدی نشنیدهایم که روش این مقلدین را که دین خدا را پراکنده و بین مسلمانان اختلاف آوردهاند جایز بداند، بلکه علماء بزرگ یا این کار را انکار کردهاند و یا بخاطر ترس از اینکه مورد ضرر و ستم و سختگیری قرار بگیرند سکوت کردهاند، همانگونه که علماء سوء بخاطر از دست دادن منافع در بسیاری از موارد سکوت پیشه میکنند. امام شوکانی میفرماید: هر انسان فهمیدهای میداند که اگر چنانچه یکی از علماء اسلام و یکی از مجتهدین در شهری از شهرهای اسلام با صراحت اعلام کند که تقلید بدعت و چیز جدید است و ادامه بر تقلید و اعتماد بر آن جایز نیست اگر مردم شهر علیه این عالم قیام نکنند، بیشترشان قیام خواهند کرد و وی را مورد اهانت قرار داده و از نظر مالی و جانی و آبرو او را چنان مورد تعرض قرار میدهند که چنین اهانت و ضرری شایستۀ افراد کمتر از او هم نیست، و این هم زمانی است که از کشته شدن بدست اولین فرد جاهل از این مقلدین جان سالم بدر برد...
بنابراین عوامل این بدعت (تقلید) در همۀ شهرهای اسلامی عام شده و همه افراد مسلمین را شامل شده [۲۶]. نظر امام شوکانی در بیان سبب شیوع مذاهب، نظری راست است وجز گروهی اندک از علماء آن را انکار نکردهاند. همانا ترس از عموم افراد و ترس از مدعیان علم که در واقع نه تنها عالم نیستند بلکه از چهارپایان قوم خود نادانتر هستند (سبب شیوع مذاهب و مانع برداشته شدن تقلید بوده) همین گروه هستند که تقلید در میانشان شیوع پیدا کرده و تقلید کاری بزرگ شده، و این بدعت نازیبا حالت عمومی پیدا کرده و چنان بالا گرفته که احدی توان خلاصی از آن را ندارد.
اما خداوند متعال عهد نموده که زمین از قائم کننده حجت الهی خالی نباشد و پیامبر بزرگوار اسلامصچه راست فرموده: «لاَ تَزَالُ أُمَّةٌ مِنْ أُمَّتِى ظَاهِرِينَ عَلَى الْحَقِّ لاَ يَضُرُّهُمْ مَنْ خَالَفَهُمْ أو حذلهم حَتَّى يَأْتِىَ أَمْرُ اللَّهِ وَهُمْ ظَاهِرُونَ عَلَى النَّاسِ» [۲٧].
[۲۶] القول الـمفید للشوکانی: ص ۱٧-۱۸. [۲٧] متفق علیه.