۲- ادعاء آنان بر اینکه ما در پی بهبود مسایل جزئی هستیم که اهمیت چندانی ندارد:
خواننده محترم مسئلهای که ما در بهبود آن تلاش میکنیم یک مسئلۀ جزئی کوچک نیست بلکه امری بزرگ و خطیر است، مخالفت بسیاری از مردم با قرآن و حدیث بعلت توجیه غلطی که از طرف علماء آنان بر ایشان بیان شده از این جمله است. آیا مخالفت با کتاب و سنت مسئلهای جزئی و کوچک و بیارزش است. و آیا اهمیت آن را ندارد که وقت خودمان را به آن اختصاص دهیم، آیا بر علماء تمام مذاهب لازم نیست تا به مذهب خود مراجعهای داشته باشند و هر بحثی را جداگانه و بصورت موضوعی بدور از هر نوع تعصب و هواپرستی مورد بحث و بررسی قرار دهند، دلایل خود و مخالفین را با انصاف و تقوی بررسی کنند، و از همۀ علماء و مجتهدین استفاده کنند و از هر قولی که با دلیل صحیح مخالف باشد رجوع کنند و اهل هر مذهبی مذهب خود را از مخالفتهای قرآن و حدیث پاک و صاف بگردانند و آن را از اقوال شاذ و احادیث ضعیف و موضوع و فرضیههای بیارزش و حیلههای حرام پاک بگردانند آنگاه آن را به مردم یاد دهند.
ما بر این باوریم که اگر علماء مذاهب این کار را انجام دهند بیشتر اختلافات مذهبی از بین میروند و مذاهب با هم یکی میشوند مگر در مسایل اندکی آن هم بخاطر دلایلی که احتمال چند وجه و صورت را دارند.