حکم ذبح کردن برای غیرالله
مراد از ذبح: یعنی ریختن خون حیوان و یا پرندهای که حلال است با قطع نمودن حلقوم و مری وی تا آنکه خون جاری گردد.
اللهأمیفرماید: ﴿قُلۡ إِنَّ صَلَاتِي وَنُسُكِي وَمَحۡيَايَ وَمَمَاتِي لِلَّهِ رَبِّ ٱلۡعَٰلَمِينَ ١٦٢ لَا شَرِيكَ لَهُۥۖ وَبِذَٰلِكَ أُمِرۡتُ وَأَنَا۠ أَوَّلُ ٱلۡمُسۡلِمِينَ ١٦٣﴾[الأنعام: ۱۲-۱۶۳].
«بگو نماز من و قربانی من و زندگی من و مرگ من برای الله است که پروردگار عالمیان میباشد. و همتائی ندارد و من به همین امر شدهام و خود اولین مسلمانم».
همچنین میفرماید: ﴿فَصَلِّ لِرَبِّكَ وَٱنۡحَرۡ ٢﴾[الکوثر: ۲].
«برای پروردگارت نماز بخوان و نیز برای او ذبح کن».
و از علیسروایت است که رسول اللهجفرمودهاند: « لَعَنَ اللَّهُ مَنْ ذَبَحَ لِغَيْرِ اللَّهِ، لَعَنَ اللَّهُ مَنْ لَعَنَ وَالِديه، لَعَنَ اللَّهُ مَنْ آوَا مُحْدِثًا لَعَنَ اللَّهُ مَنْ غَيَّرَ مَنَارَ الأَرْضِ». [صحیح مسلم].
«نفرین الله بر کسی باد که برای غیر الله ذبح کند و نفرین الله بر کسی که پدر و مادر خود را نفرین میکند و نفرین الله بر کسیکه بدعتکاری را پناه بدهد و نفرین الله بر کسیکه حدود زمین را تغییر بدهد».
از طارق بن شهابسروایت است که رسول اللهجفرمودند: «دَخَل الجنة رجُلٌ في ذُبابٍ ودَخَل النَّار رَجُلٌ في ذباب قالوا: وكيف ذلك يا رسول الله؟ قال مرَّ رجُلان على قومٍ لهم صَنَمٌ لا يَجُوزُه أحد حتى يُقرِّبَ له شيئا، فقالوا لأحدهما: قَرِّب قال: ليس عندي شي اُقرِّبُ قالوا له: قرِّب ولو ذُباباً، فقرَّب ذُبابا، فخلُّوا سبيله، فَدَخل النّار وقالوا الآخر: قرِّب. فقال: ما كنتُ لا قرِّب لأحدٍ شيئاً دون الله فَضَربوا عُنُقه، فَدَخَل الجنّه». [مسند احمد].
«مردی بخاطر مگسی به بهشت و مردی بخاطر مگسی به دوزخ رفت. پرسیدند چگونه یا رسول الله؟ فرمودند: دو مرد از کنار قومی گذشتند که بتی داشتند. و معمول بود که هیچکس از آنجا نمیگذشت مگر نذر میکرد. به یکی از آنان گفتند: نذرانۀ پیش کن. گفت: چیزی ندارم. گفتند: مگسی نذر کن. وی قبول کرد و مگسی نذر کرد. رهایش کردند و با این عمل (سرانجام) به دوزخ رفت. به نفر دومی گفتند: نذرانهای پیش کن. گفت: من تاکنون برای غیرالله نذر نکردهام. آنها گردن او را زدند و بدینصورت شهید شد و به بهشت رفت».
این بحث، در مورد خطر ذبح نمودن برای غیر الله است. و اینکه این عمل شرک به خداوندأاست.
در ذبح کردن دو چیز مهم و اساسی است که محور این بحث نیز بر آنها میچرخد.
۱- گرفتن نام کسی هنگام ذبح کردن.
۲- هدف از ذبح کردن.
گرفتن نام کسی هنگام ذبح کردن بمعنی کمک گرفتن از آن شخص است. مثلاً وقتی شما میگوئید: بسم الله. یعنی کمک میگیرم و تبرک حاصل میکنم از نام اللهأ. و اما هدف از ذبح کردن، همان جنبه عبادی و نیت تقرّب است. پس به طور کلی چهار صورت وجود دارد.
۱- هنگام ذبح کردن نام اللهأگرفته شود و هدف هم خشنودی او تعالی باشد. و این عین توحید و عبادت است. بنابراین در جائی که هدف از ذبح کردن حیوان، تقرب به اللهأباشد باید هم نام اللهأرا بگیرد و هم نیت تقرب را داشته باشد. مانند قربانی عید اضحی و عقیقه و صدقه. و اگر قصداً نام اللهأرا نگرفت، حیوان ذبح شده حرام میگردد.
اما اگر هدف از ذبح نمودن حیوان، تقرب الی الله نبود بلکه برای مهمانی کسی و یا به نیت گوشتخوری، آن را ذبح میکرد، این هم اشکالی ندارد، فقط نام اللهأرا باید بگیرد.
۲- هنگام ذبح کردن، نام اللهأرا بگیرد ولی هدف خشنودی غیر الله باشد. مثلاً با زبان بگوید: بسم الله و در دل، فلان ولی و پیغمبر و صاحب قبر را نیت بکند و خونش را بخاطر او بریزد. این کار شرک است زیرا خون آن حیوان بخاطر تعظیم غیر اللهأریخته شده است.
و آنچه امروز در پیش قدم بعضی از شخصیتهای مذهبی و سیاسی و یا عروس، حیوان و یا مرغ ذبح میشود از همین قبیل است. گرچه نام اللهأبر آنها گرفته میشود. ولی علما گوشت اینگونه حیوانات را حرام میدانند بخاطر اینکه خون آنها برای تعظیم آن شخص ریخته میشود و نه برای مهمانی او. و باید دانست که شایسته نیست از بندگان بدینصورت تجلیل شود زیرا ریختن خون فقط برای تجلیل و تعظیم اللهأجایز است که خونها را در رگها جاری ساخته است.
۳- اینکه هم نام غیر اللهأبر آن گرفته شود و هم نیت تقرب غیر اللهأبشود. مثلاً بگوید: بنام مسیح و در دل نیز خشنودی او را نیت بکند. یا بنام حسینسو بنام زینببو بنام علیسو بنام عبدالقادرجیلانی: و...
و غذاهایی که در روز عاشورا و دیگر مناسبات بنام حسین و دیگران درست میشود جایز نمیباشد و خوردن آن حرام است، زیرا آنها بخاطر غیر اللهأبوده است. و کسی که چنین بکند هم مرتکب شرک در عبادت و هم مرتکب شرک در استعانت شده است.
۴- ذبح بنام غیر اللهأباشد و هدف خشنودی الله باشد. گرچه این نوع خیلی کم اتفاق میافتد ولی باز هم کسانی که چنین میکنند، مرتکب شرک شدهاند.
خلاصه اینکه گرفتن نام غیر الله هنگام ذبح، شرک در استعانت، و نیت تقرب به غیر الله، شرک در عبودیت است. بنابراین، اللهأمیفرماید: ﴿وَلَا تَأۡكُلُواْ مِمَّا لَمۡ يُذۡكَرِ ٱسۡمُ ٱللَّهِ عَلَيۡهِ وَإِنَّهُۥ لَفِسۡقٞۗ وَإِنَّ ٱلشَّيَٰطِينَ لَيُوحُونَ إِلَىٰٓ أَوۡلِيَآئِهِمۡ لِيُجَٰدِلُوكُمۡۖ وَإِنۡ أَطَعۡتُمُوهُمۡ إِنَّكُمۡ لَمُشۡرِكُونَ ١٢١﴾[الأنعام: ۱۲۱].
«از ذبح شدهای که نام اللهأبر آن گرفته نشده است نخورید. و این کار فسق است. همانا شیاطین به اولیای خویش دستور میدهند که با شما مجادله کنند. و اگر شما از آنان پیروی کنید، شما نیز مشرک میشوید».
همچنان میفرماید:
﴿قُلۡ إِنَّ صَلَاتِي وَنُسُكِي وَمَحۡيَايَ وَمَمَاتِي لِلَّهِ رَبِّ ٱلۡعَٰلَمِينَ ١٦٢﴾[الأنعام: ۱۶۲].
«بگو (ای پیامبر) در حقیقت نماز من و نسک من (قربانی) و زندگانی و مرگ من برای الله، پروردگار جهانیان است».
آیه فوق دلالت به این دارد که قربانی و نماز دو عبادتاند و فقط خداوندأشایسته است که این عبادتها برای او انجام گیرد. در این آیت ﴿لِلَّهِ رَبِّ ٱلۡعَٰلَمِينَ﴾لام بمعنی استحقاق است ﴿لَا شَرِيكَ لَهُۥ﴾یعنی در هیچیک از این عبادات (نماز و قربانی) شریکی ندارد. و نباید در نماز یا در ذبح حیوان بهسوی کسی دیگر متوجه شد. فقط اللهأاین شایستگی را دارد. و اوست صاحب ملکوت.
همچنان در فرموده اللهأ: ﴿فَصَلِّ لِرَبِّكَ وَٱنۡحَرۡ ٢﴾نماز و قربانی دو عبادتاند و عبادت یعنی هر عمل و گفتار و کردار ظاهری و باطنیای که خداوند میپسندد و با آن خشنود میگردد. نماز یکی از اوامر اللهأاست. پس نزد وی محبوب و پسندیده است. همچنین قربانی از دستورات اللهأاست پس بدان راضی میشود و آن را میپسندد.
در حدیث از علیسآمده است که: «نفرین الله بر کسیکه برای غیر الله ذبح میکند». [صحیح مسلم] یعنی بنام غیر الله و برای تقرب به وی و تعظیم او، چنین میکند.
«لعن» یعنی طرد نمودن و دور ساختن از رحمتهای اللهأ. و هرگاه فاعل این فعل خود اللهأباشد. پس معنی چنین است: که از رحمتهای خاص خود، او را دور ساخته است. زیرا رحمتهای عامه خدا، مسلمان و کافر و تمامی مخلوقات را دربر میگیرد.
ضمناً باید دانست که هر گناهی که برای آن لعن و نفرین بیان شده است، از گناهان کبیره محسوب میشود. البته ذبح به غیرالله، کاملاً آشکار است که از گناهان کبیره میباشد، زیرا شرک به اوتعالی است که صاحبش شایسته لعن و نفرین و دور شدن از رحمتهای اللهأمیباشد. و حدیث طارق بن شهابسبیانگر این مطلب است که ذبح برای غیر الله، شرک اکبر میباشد و صاحبش مستحق دوزخ میگردد. از حدیث اینطور بر میآید شخصی که برای غیر الله قربانی کرد، از روی اجبار نبوده است. وقتی با تقدیم مگس بیارزشی برای غیر الله، انسان مستحق آتش دوزخ میگردد، پس با تقدیم چیزهای مهم و گرانقیمت بطریق اولی و بیشتر مستحق عذاب میگردد.
البته یکی از خصوصیات امت محمدجاینست که اگر مجبوراً و از روی اکراه مرتکب کفر و شرکی شود، کافر نمیگردد.