بيماری قلب
این نوع بیماری در قلب و روان انسان بوجود میآید، مثل خشم، کینه و نفرت نسبت به دشمنی که بر تو مسلط شده است. و اینموارد، قلب را به درد میآورد. خداوند میفرماید:
﴿وَيَشۡفِ صُدُورَ قَوۡمٖ مُّؤۡمِنِينَ ١٤ وَيُذۡهِبۡ غَيۡظَ قُلُوبِهِمۡۗ﴾[التوبة: ۱۴- ۱۵].
«خداوند سینههای ایمانداران را شفا میدهد و خشم و نفرت را از دلهایشان میزداید».
پس شفایافتن ایمانداران با از بینرفتن دردها و رنجها از قلوبشان حاصل میشود. مثلاً میگویند: خشم، غضب و نفرت فلانی شفا یافت. ویا در قصاص قاتل، اولیای مقتول شفا حاصل کردند. و یا مثالهایی مانند اینها، در اینجا شفایافتن یعنی شفایافتن قلب و روان انسان از غم، اندوه، خشم، غضب و نفرتی که دردرون او حاصل شده است.
همچنین تردیدها و جهالت، قلب آدمی را به درد میآورند. پیامبر (ج) میفرماید: «هلا سألوا إذ لم يعلموا؟ فإن شفاء العي السوال»: «چرا اگر نمیدانند سوال نمیکنند؟ زیرا شفای نادانی و جهالت پرسیدن است». و کسی که نسبت به چیزی شک وتردید میکند قلبش را به درد میآورد و با رسیدن به علم و یقین در مورد آن شیء به آرامش میرسد و قلبش تسکین مییابد به همین خاطر است به عالمیکه به سوالی جواب میدهد و حق را به طور واضح بیان میکند گفته میشود که: «قد شفاني بالجواب»: «مرا با این جواب شفا داد». یعنی مرا به آرامش وآسایش روحی و روانی رساند. پس شک و تردیدهایی که در دل ایجاد میشود نیاز به این دارد که فوراً در صدد جواب دادن به آنها برآئیم تا روح و روانمان دچار درد و رنج نادانی نشود.