عمل
عمل، قبل ازاینکه تأثیر برونی داشته باشد به درون قلب تاثیر میگذارد، صالح بودن عمل، رعایت عدالت در حق قلب و فاسد بودن عمل، ظلم در حق قلب است خداوند میفرماید:
﴿مَّنۡ عَمِلَ صَٰلِحٗا فَلِنَفۡسِهِۦۖ وَمَنۡ أَسَآءَ فَعَلَيۡهَاۗ﴾[فصلت: ۴۶].
«هرکس کار نیک بکند به نفع خود میکند و هرکس کار بد بکند به زیان خود میکند».
و در مقابل آن، میفرماید:
﴿إِنۡ أَحۡسَنتُمۡ أَحۡسَنتُمۡ لِأَنفُسِكُمۡۖ وَإِنۡ أَسَأۡتُمۡ فَلَهَاۚ﴾[الإسراء: ۷].
«اگر نیکی کنید به خودتان نیکی میکنید و اگر بدی کنید به خودتان بدی میکنید».
جماعتی ا ز سلف صالح گفتهاند که: در انجام حسنات، نوری درقلب، قوتی در بدن، روشنایی در صورت، وسعت و گشادگی در روزی و محبت خدا در قلب ایجاد میشود. خداوند میفرماید:
﴿كُلُّ ٱمۡرِيِٕۢ بِمَا كَسَبَ رَهِينٞ ٢١﴾[الطور: ۲۱].
«هرکس در گرو کارهایی است که کرده است».
﴿كُلُّ نَفۡسِۢ بِمَا كَسَبَتۡ رَهِينَةٌ ٣٨﴾[المدثر: ۳۸].
«هر نفسی در گرو کارهایی است که انجام داده است».
﴿وَذَرِ ٱلَّذِينَ ٱتَّخَذُواْ دِينَهُمۡ لَعِبٗا وَلَهۡوٗا وَغَرَّتۡهُمُ ٱلۡحَيَوٰةُ ٱلدُّنۡيَاۚ وَذَكِّرۡ بِهِۦٓ أَن تُبۡسَلَ نَفۡسُۢ بِمَا كَسَبَتۡ لَيۡسَ لَهَا مِن دُونِ ٱللَّهِ وَلِيّٞ وَلَا شَفِيعٞ وَإِن تَعۡدِلۡ كُلَّ عَدۡلٖ لَّا يُؤۡخَذۡ مِنۡهَآۗ أُوْلَٰٓئِكَ ٱلَّذِينَ أُبۡسِلُواْ بِمَا كَسَبُواْۖ﴾[الأنعام: ۷۰].
«و به آنان پند و اندرز بده هرکسی درگرو اعمالی است که انجام داده است و مسئول چیزهایی است که به چنگ آورده است و بجزخدا برای ایشان یار، یاور، میانجی و واسطهای نیست و اگر چنین کسی هرگونه فدیه و تاوانی بپردازد از او دریافت نمیگردد و پذیرفته نمیشود، آنان درگرو اعمالی هستند که انجام دادهاند».
همچنانکه کالبد انسان اگر از بیماری نجات پیدا کند و به صحت و سلامتی برسد گفته میشود که مزاج و طبیعت او درست شده است، زیرا که مریضی انحرافی در مزاج و طبیعت انسان است که با وجود آن، بدن انسان هیچگاه به اعتدال و سلامتی صد در صد نمیرسد زیرا در دنیا همه چیز نسبی است.
قلب نیز چنین است، صحت و سلامتی قلب در عدالت نهفته است و بیماری و درد قلب در انحراف، کجی و ظلم واقع شده و باید دانست که عدل محض از لحاظ علمی وعملی در هیچ چیزی در دنیای مادی قرار نگرفته است. ولی نسبتاً میتوان عدالت کامل را رعایت کرد و در راستای آن نیز میتوان قلب را به صحت و سلامتی نسبتاً، کاملی رساند.
و به همین خاطراست که گفته میشود: این بهتر است یعنی نسبت به چیزهایی که در اطرافش وجود دارد بهتر است و یا گفته میشود که راه سلف بهترین و برجستهترین راه است. خداوند میفرماید:
﴿وَلَن تَسۡتَطِيعُوٓاْ أَن تَعۡدِلُواْ بَيۡنَ ٱلنِّسَآءِ وَلَوۡ حَرَصۡتُمۡۖ﴾[النساء: ۱۲۹].
«شما نمیتوانید - از نظر محبت قلبی - میان زنان عدالت و دادگری کامل برقرار کنید. هرچند هم تمام کوشش و توان خود را بکار برید».
﴿وَأَوۡفُواْ ٱلۡكَيۡلَ وَٱلۡمِيزَانَ بِٱلۡقِسۡطِۖ لَا نُكَلِّفُ نَفۡسًا إِلَّا وُسۡعَهَاۖ﴾[الأنعام:۱۵۲].
«وپیمانه و ترازو را تمام و کامل و دادگرانه مراعات دارید و ما هیچکسی را به انجام چیزی جز به اندازهی طاقت و توانش مؤظف نمیسازیم».
خداوند متعال پیامبران را مبعوث و کتابهای آسمانی را نازل کرد برای اینکه مردم عدل، دادگری و انصاف را به پا دارند و به آن عمل کنند.
باید دانست که بزرگترین عدل و دادگری عبادت خداوند یکتا وعدم شرک ورزیدن است که عبودیت حقیقی و راه رسیدن به کمال معنوی همین است.
پس از عبادت خدا، رعایت عدالت در حق مردم و سپس رعایت عدالت بر نفس است، که بر آن تأکید شده است. و در راستای همهی این امورات اصلاح قلب حاصل میشود. پس اصلاح قلب نیاز به میدانی وسیع درعمل برای مبارزه با گناهان دارد، و در این راستا نباید عدالت و میانهروی را فراموش کرد.