عدل
عدل همان اعتدال و میانهروی است. یعنی عدالت در عمل که همان ا صلاح قلب ا ست. همچنانکه ظلم فاسد کنندهی قلب است و در تمام گناهانی که انسا ن انجام میدهد نسبت به نفسش ظلم میکند. و ظلم در نقطهی مقابل عدل قرا ر دارد، پس تا زمانی که عادل نباشد نمیتوا ند ظلم را از نفسش برچیند، زیرا ا صلاح قلب بر عدالت قائم ا ست و فساد آن بر ظلم و بیعدالتی. پس هر زمان که ا نسا ن نسبت به خودش ظلم کند، ظا لم است و نفسش مظلوم واقع میشود. و هر زمان نسبت به خودش با عدل رفتارکند عادل است و نفسش معدول علیه (مورد عدالت وا قع شده) است. و این را بطهی ا نسا ن با نفسش نسبت به دیگران نیز برقرار میشود.
عمل صا لح از عدالت ذا تی سرچشمه میگیرد و ثمرهی کلیهی اعمال انسان چه خیر و چه شر به خودش بر میگردد، خداوند میفرماید:
﴿لَهَا مَا كَسَبَتۡ وَعَلَيۡهَا مَا ٱكۡتَسَبَتۡۗ﴾[البقرة: ۲۸۶] [۷].
انسان هر کار نیکی که انجام دهد برای خود انجام داده و هرکاربدی که بکند به زیان خود کرده است.
[۷] مترجم: در این باره برای توضیح بیشتر مطلب بیان شده میتوان به این آیه اشاره کرد: ﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ كُونُواْ قَوَّٰمِينَ لِلَّهِ شُهَدَآءَ بِٱلۡقِسۡطِۖ وَلَا يَجۡرِمَنَّكُمۡ شَنََٔانُ قَوۡمٍ عَلَىٰٓ أَلَّا تَعۡدِلُواْۚ ٱعۡدِلُواْ هُوَ أَقۡرَبُ لِلتَّقۡوَىٰۖ﴾[المائدة: ۸] «ای کسانی که ایمان آوردهاید بر ادای واجبات خدا مواظبت داشته باشید و از روی دادگری گواهی دهید، و دشمنی با قومی شما را بر آن ندارد که - با آنان - دادگری و عدالت نکنید، عدالت را برپای دارید که آن به پرهیزگاری نزدیکتر است».