قلبهای بیمار و مداوای آنها

اضافات و تعلیقات محقق

اضافات و تعلیقات محقق

الحمد لله رب العالمين وصلى الله على نبينا محمد جوعلی آله وصحبه وسلم

در فصل‌های گذشته اشاره به این مسئله شد که صلاح حال انسان در عدل است و فسادش در ظلم، خداوند عادل است و مخلوقاتش را مکلف به انجام وبرقراری عدالت کرده است. صحت و سلامتی جسم در گرو سلامتی واعتدال اعضاء و جوارح نهفته و انحرافات و کجی‌های حاصل شده در اعضاء بدن، باعث نقص جسم می‌شوند. استقامت و صلابت قلب نیز درگرو ایمان وعمل صالح است و با نبودآنها قلب دچار بیماری و نهایتاً مرگ می‌شود. خداوند درچند جای قرآن در مورد بیماری قلب و مداوای آنها سخن به میان آورده است، و در احادیث نبوی نیز به این مسئله اشارات زیادی شده است. خداوند در مورد منافقین می‌فرماید:

﴿فِي قُلُوبِهِم مَّرَضٞ فَزَادَهُمُ ٱللَّهُ مَرَضٗاۖ[البقرة: ۱۰].

«در دل‌هایشان بیماری - حسودی و کینه‌توزی با مؤمنان – است و خداوند – نیز با یاری‌دادن و پیروز گرداندن حق - بیماری ایشان را فزونی می‌بخشد».

﴿فَتَرَى ٱلَّذِينَ فِي قُلُوبِهِم مَّرَضٞ يُسَٰرِعُونَ فِيهِمۡ[المائدة: ۵۲].

«‌می‌بینی کسانی که بیماری – ضعف، شک ونفاق – به دل دارند – در دوستی ویاری با یهودیان ومسیحیان– بر یگدیگر سبقت می‌گیرند».

﴿وَيَشۡفِ صُدُورَ قَوۡمٖ مُّؤۡمِنِينَ ١٤ وَيُذۡهِبۡ غَيۡظَ قُلُوبِهِمۡۗ[التوبة: ۱۴- ۱۵].

«تا خداوند سینه‌های اهل ایمان را شفا بخشد – وبر دل‌های زخمی ایشان مرهم نهد ودرد دیرینه‌ی اذیت وآزار کفار را از درون آنان بزداید».

﴿قَدۡ جَآءَتۡكُم مَّوۡعِظَةٞ مِّن رَّبِّكُمۡ وَشِفَآءٞ لِّمَا فِي ٱلصُّدُورِ وَهُدٗى وَرَحۡمَةٞ لِّلۡمُؤۡمِنِينَ ٥٧[یونس: ۵۷].

«از سوی پروردگارتان برای شما اندرزی – جهت رهنمود زندگی – و درمانی برای چیزهایی که در سینه‌ها است – همچون کفر و نفاق وکینه و ستم و دشمنی با حق و حقیقت – آمده است».

﴿وَنُنَزِّلُ مِنَ ٱلۡقُرۡءَانِ مَا هُوَ شِفَآءٞ وَرَحۡمَةٞ لِّلۡمُؤۡمِنِينَ[الإسراء: ۸۲].

«ما آیاتی از قرآن را فرو ‌می‌فرستیم که مایه‌ی بهبودی – دل‌ها از بیماری نادانی و گمراهی و پاک‌سازی درون‌ها از کثافات هوا و هوس و تنگ چشمی - و رحمت مؤمنان است».

﴿قُلۡ هُوَ لِلَّذِينَ ءَامَنُواْ هُدٗى وَشِفَآءٞۚ[فصلت: ۴۴].

«بگو: قرآن برای مؤمنان مایه‌ی راهنمایی وبهبودی است».

﴿فَلَا تَخۡضَعۡنَ بِٱلۡقَوۡلِ فَيَطۡمَعَ ٱلَّذِي فِي قَلۡبِهِۦ مَرَضٞ[الأحزاب: ۳۲].

«صدا را نرم ونازک نکنید که بیماردلان چشم طمع به شما بدوزند».

﴿۞لَّئِن لَّمۡ يَنتَهِ ٱلۡمُنَٰفِقُونَ وَٱلَّذِينَ فِي قُلُوبِهِم مَّرَضٞ وَٱلۡمُرۡجِفُونَ فِي ٱلۡمَدِينَةِ لَنُغۡرِيَنَّكَ بِهِمۡ[الأحزاب: ۶۰].

«اگر منافقان و بیماردلان و کسانی که در مدینه - شایعات بی‌اساس و اخبار دروغین پخش می‌کنند و - باعث اضطراب - مؤمنان و تزلزل دین ایشان - می‌گردند از کار خود دست نکشند تو را بر ضد ایشان می‌شورانیم و بر آنان مسلط می‌گردانیم».

﴿وَإِذۡ يَقُولُ ٱلۡمُنَٰفِقُونَ وَٱلَّذِينَ فِي قُلُوبِهِم مَّرَضٞ مَّا وَعَدَنَا ٱللَّهُ وَرَسُولُهُۥٓ إِلَّا غُرُورٗا ١٢[الأحزاب: ۱۲].

«و - بیاد آورید - زمانی را که منافقن وآنان که در دل‌هایشان بیماری – نفاق – بود می‌گفتند: خدا وپیامبرش جز وعده‌های دروغین به ما نداده‌اند».

پیامبر(ج) می‌فرماید: «هلا سألوا إذا لم يعلموا فإن شفاء العي السوال»:«‌چرا اگر نمی‌دانند سؤا ل ‌نمی‌کنند؟ زیرا شفای نادانی و جهالت سؤا ل کردن است».

در این حدیث پیامبر (ج)، یکی از عوامل مرض قلب را نادانی بیان کرده و سؤال‌کردن را سبب شفای آن نامیده است. مثلاً شخصی از استاد خود مساله‌ای را می‌پرسد. و پس از دریافت جواب می‌گوید: «‌الآن شفيتني يا أستاذ»:«شفایم دادی یا تشفی حاصل کردم‌». در صحیح بخاری از عبدالله بن مسعود (س) روایت شده است که فرمود‌: «إن أحدا لايزال بخير ما اتقى الله وإذا شک في تفسير شيء سأل رجلا فشفاه»: «یعنی انسان همواره بر خیر بسر می‌برد که تقوای الهی داشته باشد، واگر در تفسیر و فهم چیزی اشکال پیدا کرد از کسی سؤا ل بکند تا تشفی حاصل نماید».

آنچه که خداوند در بحث بیماری قلب و درمان وشفای آن مطرح کرده به منزله‌ی مردن‌، لال‌شدن‌، کرشدن و کورشدن قلب و یا زنده‌بودن‌، شنیدن‌، دیدن و تعقل قلب است. این افعال و صفاتی که بیان شد از لحاظ معنوی کلاً در مورد قلب ثابت است چون قلبی که ا یمان در آن جای دارد زنده است‌، حقایق را با چشم دل می‌بیند‌، می‌شنود و در مورد آنها به تفکر می‌نشیند و قلبی که کفر و الحاد در آن جای دارد مرده است، حقایق را با چشم دل نمی‌‌بیند‌، نمی‌شنود و در مورد آنها به تفکر نمی‌نشیند.