بنان طنطاوی/
باز نگاهی دیگر بتاریخ پر افتخار اسلام بیفکنیم، چنانکه مثالی برای برادران بیان کردیم مثالی نیز برای خواهران بیاوریم، خواهر مجاهد ما بنان طنطاوی با همسرش استاد عصام عطار بخاطر مسلمانی و عقیده سلیمشان از خانه وکاشانۀ خود تبعید شدند. تبعید بسرزمین غرب، تبعید بسرزمین آن دشمنان دیرینۀ اسلام و مسلمین، یعنی به آلمان، اما شیاطین کفر و الحاد به تبعید اکتفا نمیکنند و میآیند و آن مجاهد راه خدا را ناجوانمردانه بقتل میرسانند و گمان میکنند که کشتن یک دعوتگر سقوط و زوال دعوت است، غافل از اینکه کشتن هر دعوتگر تحول جدیدی در مسیر دعوت اسلامی بوجود میآورد و کشتن یک مجاهد جز زندگی دایمی چیز دیگری نیست، و کلمات و جملاتی را که شهید با خونش نوشته است در دلهای پیروان و همسنگرانش نقش میبندد.
بنان هنگامی که شوهرش برای کار از خانه بیرون میرود کوردلان کفر و الحاد در حالی که سلاح بردوش دارند درب حیاطش را میکوبند بنان از پشت در صدا میکند که کیست؟ جواب میدهند ما مأمورین تلفنیم آمدهایم تلفون خانۀ شما را درست کنیم بنان با عجله به خانه میرود و بر میگردد و میگوید که تلفن ما درست است احتیاج به ترمیم ندارد، بهر حال در را برویشان باز نمیکند با وحشیگری تمام همسایهاش را با تهدید سلاح از خانه بیرون کرده و مجبورش میکنند تا درب منزل بنان را به اسم خودش برایشان باز کند و خودشان پشت دیوار پنهان میشوند.
زن همسایهاش در را میکوبد بنان از پشت در میپرسد: کیست؟.
همین که در باز میشود وحشی صفتان جنگلی بداخل حمله میبرند و بنان را زیر شلیک تیر میگیرند.
بچههای مظلومش که مادر را بخون افتاده میدیدند. بدورش جیغ و داد میکشیدند.
شوهرش از کار بر میگردد و چون میبیند که همسرش بدست جلادان وحشی و درنده مزدور به چنین حالتی گرفتار شده، کوچکترین تاثیری هم برایش رخ نمیدهد، و به حساب تحصیل رضای خدا میگذارد.
آری! بنان خانه زندگیاش را ترک گفته و هجرت کرده بود چون آگاهانه در راه دعوت قدم گذاشته بود تلخیهای راه دعوت خستهاش نمیکرد.
برای همین است که تکالیف دختر، و شوهر تکالیف همسرش را در راه خدا حساب میکند، بیاد دارم روزی را که پدرش چون کوه استواری که هرگز تکان نمیخورد ایستاده بود و سخن میگفت چه سخنان تابناک و حماسه آوری، سخنانش را چنین آغاز کرد:
دخترم را به پیشگاه پروردگارم تقدیم کردم و تا زمانیکه دین و دعوتم بسلامتی پیش رود تحمل هر مصیبتی برایم سهل است و تازمانی که رنجها و تکالیفم بخاطر اسلام و قرآن باشد از هیچگونه درد و رنجی باک ندارم.