شمع های فروزان تاریخ

خواهری از شام

خواهری از شام

به قرن بیستم نظری می‌اندازیم، این بار از خواهری سخن می‌گوئیم، خواهری از شام، هنگامی که مزدوران جلاد بخانه‌اش هجوم می‌آورند و بر او آتش می‌گشایند و شوهر و پدر و برادرش را به گلوله می‌بندند سلاح شوهرش را می‌گیرد و بسوی دشمنان خدا آتش می‌گشاید دو تا را هلاک می‌کند و سومی راه فرار در پیش می‌گیرد.

همسایه‌اش او را به بیمارستان می‌رساند تا که از خون ریزی شدیدش جلوگیری نماید پلیسان جلاد با نوکران جاسوس‌شان جایش را در بیمارستان پیدا می‌کنند. او در حالی که برای معالجه بر تخت خوابیده است محاصره‌اش می‌کنند دکتر و پرستار را از او دور می‌کنند سپس جلاد بزرگ‌شان پیش می‌آید چاقو را از جیبش بیرون آورده و شکم او را پاره می‌کند در حالی که با چشمان مظلومانه‌اش خیره مین‌گرد جنینش را روی دستانش می‌بیند او اشتباه نکرده است، جگر گوشه خودش را می‌بیند که با زور کارد از شکمش بیرون کرده‌اند، والآن پیش چشمش، دست و پا می‌زند. با بی رحمی کامل جنینش را به زباله دان می‌اندازند در حالی که همه با هم می‌خندیدند جلاد بزرگشان گفت: این از فرزندان اخوان الشیاطین است، اگر بزرگ شود ما را خواهد کشت بهتر است که الآن نا بود شود. شیر زن این همه جنایت و بی رحمی را تحمل کرد حال اینکه ممکن بود همان گونه که بیشتر سردمداران و قدرت مندان مسلمان با وجود ارتش و نیروی خود با دشمنان شرق و غرب سازش کردند، سازش کند اما صبر و تحمل کرد، صبر کرد تا روز قیامت با شکم پاره و فرزند ناقصش خدا را ملاقات کند تا پروردگارش درجات بلند و نعمت‌های بیکرانش را به او ارزانی فرماید و قبل از آن خداوند ندایش می‌کند که ای قربانی راه من، مطمئن باش که کامیابی و پیروزیت در لوح محفوظ ثبت شده است اگر چه بعد از مدت زمانی باشد، و الآن پیروزی نزدیک است، روزیکه اسرار دل‌ها آشکار شود و روزیکه مجرمان را با روهایشان بطرف دوزخ کشیده شود هیچ ناصر و مددگاری نخواهد بود که آن‌ها را از عذاب خدا نجات دهد.

خواهران و برادرانم! مسلم است که قربانی دادن در راه خدا مهم است و هر دعوت و هر انقلابی که بدون قربانی باشد سست و بی‌ارزش است، و هرگز به پیروزی نخواهد رسید.