شمع های فروزان تاریخ

خواهری از فلسطين

خواهری از فلسطين

به گوشۀ دیگری از تاریخ نظری بیفکنیم، به همین قرن، قرن بیستمی که ما در آن زندگی می‌کنیم، این بار از خواهری سخن می‌گوئیم، خواهری فلسطینی، خواهری که نمونه‌ای برای خواهران دعوتگرش قرار گرفته است، فراموش نکنید از همان فلسطینی سخن می‌گوئیم که چهل سال است در زیر اشغال صهیونیست جهانخوار بسر می‌برد، ملتش دوباره بخون سیل آسای خود غرق می‌شود، یک بار بدست مسلمین ظالم و ستمگر، و بار دیگر بدست نوکران استعمار، یعنی همان مسیحیان ترسو، یهودیان کینه‌جویی که دشمنی دیرینه‌شان با اسلام و مسلمین توأم با کینه و حسد‌شان نمایانگر بی‌رحمی واستبداد‌شان در طول تاریخ است.

آری! قربانی‌ها ادامه دارد، خون‌ها فواره می‌کند، به عفت‌ها تجاوز میشود، آبروها ریخته می‌شود، و سرزمین‌های مقدس اشغال می‌گردد، اما مردانی که بتوانند در مقابل این همه ظلم و جنایت بپا خیزند کمتر دیده می‌شوند.

مردانی که بتوانند با مشت‌های آهنین‌شان بر دهان این نامرادن دوران بکوبند و آنان را به زباله‌دان تاریخ سرنگون کنند، کم دیده می‌شوند، مردانی که باید برای انتقام خون پاک شهدا، و برای تسلی بخشیدن به آن دل‌های پاره پاره مجروحین وکودکان، و برای مرهم گذاشتن به زخم‌های آن پدران و مادران داغدیده، حرکت کنند وریشۀ ظلم و بی‌عدالتی را از بیخ و بن بر کنند در خواب غفلت فرو رفته‌اند!!

ای مردان خانه نشین و زیبا پرست! تاریخ نیاکان تان را بیاد آورید که چه کردند و چگونه نام‌شان در سرلوحه تاریخ به ثبت رسید. آن‌ها ننگ می‌پنداشتند که در زیر سلطه اجانب زندگی کنند. و عیب می‌دانستند که فرمانروایشان کافر و ظالم باشد و به شعائر و مقدسات اسلامی‌شان توهین شود، این زندگی را پست‌ترین زندگی در حیات بشر تلقی می‌کردند، که جیره‌خوران و نوکران زور و تزویر با هر اسم و رسمی بر آن‌ها حکمرانی کنند و به دین و ناموس‌شان تجاوز نمایند. آری! از خواهر فلسطینی سخن می‌گفتیم، یهود او را به اسارت گرفته و به زندان انداختند. دو ماهش در زندان سپری شد، در این دو ماه سخت‌ترین اعمال شاقه را بر او تحمیل کردند، همه را مردانه‌وار تحمل کرد. سگ‌های درنده زندان چیزی جز سازش از او نمی‌خواستند، ولی سازش نکرد در حالی که می‌توانست چون مردان بی‌غیرت، تن به سازش دهد، مردانی که در حقیقت مرد گفتن به آن‌ها توهین به مردانگی است. زیرا که از مردانگی چیزی جز قیافه به ارث نبرده‌اند. به هر حال صبر کرد. در طول این دوماه سخترین شکنجه‌ها و عذاب‌ها را تحمل کرد، سپس روحش بسوی پروردگارش پرواز کرد تا مژده جنت را استقبال کند، فاجعه المناکش که در حقیقت مژده پیروزی برایش بود همین امروز در روزنامه‌ها منتشر شد. او نمونه بود، نمونه ای برای همه مردانی که در انتظار چنین روزی نشسته‌اند، و درس عبرت برای زن‌ها، زن‌هائی که خود را چون کالای بی‌ارزشی دانستند که از یک دست بدست دیگر منتقل شود، حال آنکه ارزش زن در اسلام بالاتر از آن است که کمونیست‌های بی‌وجدان خیال کرده بودند. آری، او به تنهائی عظمت و شوکت اسلام را در مقابل یهودیان کینه‌توز و ستمگر نمایان ساخت، بهرحال یک زن، زنی که در حقیقت، خدا چنین زن‌ها را جزو مردان بشمار می‌آورد. ارزش این زن در اسلام و در نزد خداأبالاتر از صد‌ها مرد بی‌غیرت و بی‌وجدان است؛ خواهر فلسطینی چون کوهی استوار، موجی خروشان و طوفانی لایتناهی، در برابر خائنان تاریخ بپا ایستاد، طاقت وجرأتی که از ایمان سر شارش سرچشمه می‌گرفت، طاقتی که مستبدان زمان را به حیرت انداخت، و لشکر کفر الحادشان، در برابر این نیروی ایمانی بزانو در آمد تا که آخر چاره‌ای جز شهید کردنش نیافتند و بلکه همه خواهرانی که در زندان‌های مصر، سوریه، فلسطین، لبنان و دیگر کشورهای به ظاهر اسلامی بسر می‌برند آخرین ترحمی که به آن‌ها میشود این است که عرصه زندگی را به آن‌ها تنگ می‌گیرند فرزندان‌شان را از مدارس اخراج می‌کنند، شوهران‌شان را یا به زندان می‌اندازند و یا تبعید می‌کنند.