مقدمه مؤلف
حمد و ثنا و ستایش خداوند منان را، درود بر روان اشرف مخلوقات حضرت محمد جو بر خاندان و یاران راستینش.
بدون شک درگیری یهود و ایستادگی ایشان در برابر مسلمانها یک امر دائمی و همیشگی است، تا اینکه خداوندأاین زمین را بدست کسانی که خود میخواهد بسپرد. در گذشتهها درگیری آنها با پیامبران الهی بود وبعد از پیامبر گرامی اسلامی یهود این درگیری را در برابر امت او ادامه داد، این درگیری آنها یک درگیری فکریست و آنها برای همیشه بحیث یک قوم فساد پیشه وجود خواهند داشت و این جنگ در میان ما و آنها ادامه خواهد یافت، تا اینکه در اثر فساد و فتنه آنها در زمین، سرکشی و تکبر ایشان و تخریب هر خیر و نیکی در زمین روز زوال آنها فرا رسد و انسانیت از شر ایشان مأمون گردد.
این درگیری ما در برابر ایشان یک درگیری عقیدتی است، با اینکه سردمداران ما همیشه میکوشند که این درگیری را بر سر یک قطعه زمین جلوه دهند، همه تلاش آنها در جهت اینست که اسرائیل را برای بازگشت مهاجرین به وطن اصلیشان قناعت دهند و اسرائیل برای آنها یک خود مختاری مرده را قایل شود که قبل از تولد مرده باشد.
این دید رؤسای کشورهای اسلامی بسیار عجیب به نظر نمیرسد، این شکم پندیدهای که غبار ذلت در پیشانیشان حک شده است و این خفاشان کور دل چیزی دیگری جز از ساخته و پرداخته دست یهود نیستند، دیگران اینها را ساخته و استخدام کردهاند تا از خطر این امت در امان باشند، بدستان خود ما این امت را نابود میکنند، چهرههای سیاه این اشخاص را ماسک میزنند و آرایش میکنند تا آنها را به ملتهای مسلمان بحیث قهرمانان و آزادی خواهان معرفی کنند.
یهود ادعای خود را از دید تورات و عقیده مطرح میکند، حال اینکه حکام مسلمان قرآن را پایمال میکنند و اهل آن را نابود میسازند و در نزد بادارانشان ازین رفتار خود افتخار میکنند تا برایشان مقام و منزلت بیشتر داده شود.
مثالی ازین گفته: وقتی دکتور مصطفی خلیل در تاریخ ۱٩/۱۲/۱٩۸۰م به فلسطین اشغالی رفت با افتخار تمام گفت: من دوست دارم شما را مطمئن بسازم که ما در مصر میان دین و دولت فرق قایل شدهایم و ما نمیخواهیم قیادت سیاسی ما بر معتقدات دینی متکی باشد.
یک یهودی بنام دکتور تیفی یافوت در پاسخ او گفت: ولی ما برعکس شما یهودیت را دین، وطن و ملت خود میدانیم، شما اختیار دارید که چه میکنید، ولی در اسرائیل این مردود است که یهودیت تنها یک دین باشد و بس، ما به همه جهانیان اعلام میداریم و تأکید میکنیم که، یهودیت دین، ملت و وطن است.
گفته یک مسئول مصری و جواب یک یهودی به توضیح بیشتری ضرورت ندارد، اینقدر هست که ما نمیتوانیم ضد یهود باشیم مگر بعد از بازگشت به دین و عقیده اسلامی مان که برای ما جهاد را برای اعلای کلمة الله یک امر حتمی میشمرد، با اینکه ما از ناحیه تعداد، شجاعت، اخلاق و جرأت در برداشت سختیها و تحمل و صبر با آنها برابر نیستیم...
بازگشت به عقیده یکتا پرستی و برنامه الهی نقطه آغازین برای عزت، هیبت، شأن و شوکت از دست رفته این امت است، آغازی است برای اینکه به قله سیادت مثل گذشته برگردد و سرزمینهای غصب شده اسلامی (مثل فلسطین، اندلس، کشمیر ولایتهای جنوبی در روسیه و...) آزاد کرده شوند.
بازگشت به دین به معنای برپای داشتن شعائر دینی و مناسک تعبدی یا تقلید از روشهای فطری نیست، بلکه کار و تلاش برای زندگی اسلامی و قائم ساختن خلیفه مسلمان برای اقامه حکم کتاب خداأو سنت پیامبر گرامی اوست، اینجاست که ما بندگان واقعی خداوندأمیگردیم، از خود قوت و توانایی پیدا میکنیم و قادر میشویم که احکام خدا را در زمین او به اجراء درآوریم.
خداوندأخود وعده کفالت به نصرت مسلمانها را داده است. ﴿وَكَانَ حَقًّا عَلَيۡنَا نَصۡرُ ٱلۡمُؤۡمِنِينَ﴾[الروم: ۴٧]. «وهست برای ما حق نصرت مؤمنین».
همچنان او تعالی فرموده است: ﴿إِن تَنصُرُواْ ٱللَّهَ يَنصُرۡكُمۡ وَيُثَبِّتۡ أَقۡدَامَكُمۡ﴾[محمد: ٧]. «اگر - دین - خدا را نصرت دادید خدا شما را نصرت میدهد و قدمهای شما را ثابت نگهمیدارد».