آينده امت اسلامی در قرآن
خداوندأدر قرآنکریم این کتاب مُحکم و آسمانی چنین فرموده است:
﴿وَقَضَيۡنَآ إِلَىٰ بَنِيٓ إِسۡرَٰٓءِيلَ فِي ٱلۡكِتَٰبِ لَتُفۡسِدُنَّ فِي ٱلۡأَرۡضِ مَرَّتَيۡنِ وَلَتَعۡلُنَّ عُلُوّٗا كَبِيرٗا ٤ فَإِذَا جَآءَ وَعۡدُ أُولَىٰهُمَا بَعَثۡنَا عَلَيۡكُمۡ عِبَادٗا لَّنَآ أُوْلِي بَأۡسٖ شَدِيدٖ فَجَاسُواْ خِلَٰلَ ٱلدِّيَارِۚ وَكَانَ وَعۡدٗا مَّفۡعُولٗا ٥ ثُمَّ رَدَدۡنَا لَكُمُ ٱلۡكَرَّةَ عَلَيۡهِمۡ وَأَمۡدَدۡنَٰكُم بِأَمۡوَٰلٖ وَبَنِينَ وَجَعَلۡنَٰكُمۡ أَكۡثَرَ نَفِيرًا ٦ إِنۡ أَحۡسَنتُمۡ أَحۡسَنتُمۡ لِأَنفُسِكُمۡۖ وَإِنۡ أَسَأۡتُمۡ فَلَهَاۚ فَإِذَا جَآءَ وَعۡدُ ٱلۡأٓخِرَةِ لِيَسُُٔواْ وُجُوهَكُمۡ وَلِيَدۡخُلُواْ ٱلۡمَسۡجِدَ كَمَا دَخَلُوهُ أَوَّلَ مَرَّةٖ وَلِيُتَبِّرُواْ مَا عَلَوۡاْ تَتۡبِيرًا ٧ عَسَىٰ رَبُّكُمۡ أَن يَرۡحَمَكُمۡۚ وَإِنۡ عُدتُّمۡ عُدۡنَاۚ وَجَعَلۡنَا جَهَنَّمَ لِلۡكَٰفِرِينَ حَصِيرًا ٨﴾[الإسراء: ۴-۸]. «و وحی فرستادیم بسوی بنی اسرائیل در تورات که البته فساد خواهید کرد در زمین دوبار و البته طغیان خواهید کرد بسر کشی بزرگ. پس چون بیاید وعده نخستین باری از آندو بفرستیم بر شما بندگان خود را خداوندان کارزار سخت، پس در آید میان خانهها - یعنی برای قتل و نهب - و هست وعده خدا شدنی. باز دهیم شمارا غلبه بر ایشان و پی در پی دهیم شما را اموال و فرزندان و سازیم شما را بیشتر باعتبار لشکر. و گوییم اگر نیکو کاری کنید نیکوکاری کرده باشید برای خویشتن و اگر بد کاری کنید پس آن بدی برای خود تان است پس چون بیاید وعده دیگر باز بفرستیم بندگان خود را تا ناخوش سازند رویهای شمارا و تا در آیند به مسجد چنانچه در آمده بودند اول بار و تا از پا بافگنند بر هر چه غالب شوند افگندنی».
چنانچه ما در گذشته بیان نمودیم، مفسرین در معنای دو فساد ودو برتری که در آیتهای بالا آمده است با هم اختلاف نظر دارند، و همچنان گفتیم که قرآن به زبان فصیح عربی نازل شده است تا اعراب معنای آن را بدانند و درک کنند. این بدین معنا نیست که هر مسلمان و یا هر عربی معنای قران را بدرستی میداند، و بدین معنا هم نیست که همه آنچه مفسرین گذشته و قبل از ما گفتهاند درست و بدون نقص است، این دو آیت که در بالا ذکر شد از آیات متشابهات هم نیستند که احتمال چند معنا را داشته باشند و بیشتر از چند تأویل را بردارند.
اینجا لازم به ذکر است که این دو آیت از آیات است که باید به آنها غیباً و بدون مشاهده ایمان آورد و این داستان از وقایعی است که مجرد شک و تردید در آن انسان مسلمان را به کفر میکشاند، اگر ما درین آیات نظر علمی و موضوعی باندازیم در مییابیم که اینجا دو غلبه و برتری و دو فساد و تدمیر برای یهود موجود است، آیا این بدین معناست که این دو غلبه و دو فساد قبل از نزول این آیات اتفاق افتاده است و یا بعد از نزول این آیات اتفاق میافتد؟
درین شکی وجود ندارد که یهود قبل از اسلام و نزول این آیات چندین بار ذلیل و تخریب شده است، یکبار بابلیها ایشان را به اسارت بردند و بیت المقدس را خراب کردند، بار دیگر رومیها آنها را به اسارت کشیدند، این در وقتی بود که در نتیجه بد رفتاری و کردار زشت ایشان در برابر خداوند بزرگ و معامله بد آنها در برابر انبیاء الهی و کشتن و زجر دادن آنها خداوند قهار بر آنها غضب کرد، تا این حد که گفته میشود آنها هفتاد و چند پیامبر را در طول تاریخ خود کشتهاند، اینجا خداوندأبر آنها غضب کرد و ایشان را واداشت تا کاری کنند که بشریت مجبور شود که آنها را ذلیل گرداند و در برابر ایشان کینه ورزد. خداوندأفرموده است:
﴿وَضُرِبَتۡ عَلَيۡهِمُ ٱلذِّلَّةُ وَٱلۡمَسۡكَنَةُ وَبَآءُو بِغَضَبٖ مِّنَ ٱللَّهِۗ ذَٰلِكَ بِأَنَّهُمۡ كَانُواْ يَكۡفُرُونَ بَِٔايَٰتِ ٱللَّهِ وَيَقۡتُلُونَ ٱلنَّبِيِّۧنَ بِغَيۡرِ ٱلۡحَقِّۗ ذَٰلِكَ بِمَا عَصَواْ وَّكَانُواْ يَعۡتَدُونَ﴾[البقرة: ۶۱]. «و زده شد بر ایشان خواری و بینوایی و باز گشتند به خشمی از خدا این بسبب آنست که باور نمیداشتند آیتهای خدا را و میکشتند پیامبران را به نا حق، این بسبب گناه کردن ایشان است و آنکه از حد در میگذشتند».
همچنان خداوندأمقرر گردانید که عذاب و تدمیر در بنی اسرائیل تا قیامت باقی خواهد ماند، خداوندأفرموده است: ﴿وَإِذۡ تَأَذَّنَ رَبُّكَ لَيَبۡعَثَنَّ عَلَيۡهِمۡ إِلَىٰ يَوۡمِ ٱلۡقِيَٰمَةِ مَن يَسُومُهُمۡ سُوٓءَ ٱلۡعَذَابِ﴾[الأعراف: ۱۶٧]. «و یاد کن چون آگاه گردانید پروردگار تو که البته بفرستد برایشان تا روز قیامت کسی را که برساند بایشان عقوبت سخت ...».
پس درین تعجبی نیست که فساد آنها در زمین قبل از اسلام و بعد از اسلام تا روز قیامت ادامه داشته باشد. ولی واقعیت اینست که اگر کسی درین دو آیت بدقت بنگرد در مییابد که مراد از دو مرتبه فساد ایشان و بعداً نابودی ایشان درین آیات سوره مکی قرآنکریم بعد از نزول این دو آیت است، چون خداوندأفرموده است:
﴿وَقَضَيۡنَآ﴾یعنی ما وعده کردهایم، وعده کردن بدین معناست که ما آن را پوره میسازیم.
قاضی در لغت اهل حجاز کسی را میگویند که امور مُحکم را فیصله میکند. پس کلمه ﴿قَضَيۡنَآ﴾درینجا بدین معناست که، حکم کردهایم و در رابطه با ایشان فیصله کرده ایم که دو بار فساد کنند.
﴿إِلَى﴾درینجا به معنای (علی)- یعنی بر نیست -، چون درینصورت (علی) بدین معناست که فساد آنها در گذشته بوده و پایان یافته است. مثل کسی که میگوید: «قضيت علی ذئبٍ».یعنی «گرگی را کشتم و تمام شد». مثلیکه بعضی از مفسرین گفتهاند: فساد گذشته و تمام شده است، چون بختنصر به آنها خاتمه داده است. این گفته مخالف سیاق کلام و معنای لغت است. پس معنای آیت اینست که حکم خداوندأبر فساد و تدمیر ایشان نافذ نشده است، چون خداوند حکم را صادر کرده است ولی تنفیذ آن مؤقتاً باقیست تا وقتیکه اجراء کننده و فاعل بیاید. این معنایی است که از سبک کلام قرآنی دانسته میشود.
﴿بَنِيٓ إِسۡرَٰٓءِيلَ﴾اینها یهود از فرزندان دوازده گانه یعقوب÷هستند.
﴿فِي ٱلۡكِتَٰبِ﴾در قرآئت دیگری آمده است «فی الکُتُبِ» یعنی در کتابها.
بعضی از مفسرین گفتهاند: مراد از کتاب تورات است. بعضی دیگری ایشان گفتهاند: مراد از آن کتابهای آسمانی است. امام قرطبی گفته است: مراد از آن لوح المحفوظ است. این معنای صحیح است که سبک کلام آن را تأیید میکند، چون کلمه (کتاب) در قرآنکریم به یک معنا نیست بلکه معناهای زیادی دارد، این مطابق همان موضوعی است که در آیت آمده است.
کسانی هم هستند که میگویند: این آیت بدین معناست که، ما بر بنی اسرائیل در تورات وحی کردیم، یعنی ایشان به فساد و سلطه جوییشان عمل میکنند، چون خداوندأبرای ایشان خبر داده است و باید به آنچه از جانب خداوندأفیصله شده است عمل کنند.
مثلاً، حی ابن اخطب این مرد شیطان که عربها و یهود را بر ضد مسلمانها در مدینه منسجم میکرد وقتی با بنی قریضه بسوی قتل برده شد گفت: این از قبل نگاشته شده، قضا و قدر و امر حتمی است که خداوند بر نبی اسرائیل نگاشته است. اگر ما معنای کتاب را همان تورات بگیریم قطعاً با حکم خداوندأکه در لوح المحفوظ نگاشته است تعارض دارد.
بخاطر اینکه معنای همه آیت دانسته شود معنای باقی کلمات را بیان میداریم.
﴿لَتُفۡسِدُنَّ﴾گفته شده است، لام در اول کلمه برای قَسم مضمر است. بعضیها گفتهاند که، لام در اول کلمه لام مستقبل یعنی آینده است، - بمعنای زودیست - این معنای است که مراد آیت است، چون بعد از فیصله و صدور حکم اجراء و تنفیذ آن در آینده صورت میگیرد، بویژه اینکه فیصله و قضاء پروردگار باشد. هر چه لام بمعنای قسم درست نیست، چون لام قسم یا برای دفاع از امری میآید و یا هم تهدید و وعید، از سیاق این آیات دفاع و تهدید را دانسته نمیشود، بلکه از آن چنین فهمیده میشود که، این یک امر حتمی است و بوقوع میپیوندد.
﴿ٱلۡفَسَادَ﴾فساد ضد صلاح است، گفته شده است که فساد بعضاً بمعنای روی گردانیدن و قطع صله رحم است، بعضیها آن را بمعنای هلاک هم گفتهاند، و مراد از آن اینست که، ای یهود بزودی شما هلاک میشوید، زودیست که صلاح دیار را از بین میبرید و گناه بسیار میکنید.
﴿ٱلۡأَرۡضِ﴾گفته شده است، مراد از ارض همان سر زمین شام و بیت المقدس است، و نیز گفته شده است که مراد از آن شهرها و کشورهاست. این گفته دومی درست است، بدلیل این فرموده پروردگار: ﴿وَقُلۡنَا مِنۢ بَعۡدِهِۦ لِبَنِيٓ إِسۡرَٰٓءِيلَ ٱسۡكُنُواْ ٱلۡأَرۡضَ﴾[الإسراء: ۱۰۴]. «و گفتیم بعد از آن بر بنی اسرائیل که سکونت کنید در زمین». و یا این قول خداوندأ: ﴿أَوۡ تُقَطَّعَ أَيۡدِيهِمۡ وَأَرۡجُلُهُم مِّنۡ خِلَٰفٍ أَوۡ يُنفَوۡاْ مِنَ ٱلۡأَرۡضِ﴾[المائدة: ۳۳]. «یا بریده شود دستها و پاهایشان از خلاف - دست راست و پای چپ، یا بر عکس -».
و یا این فرموده پروردگار: ﴿يُرِيدُ أَن يُخۡرِجَكُم مِّنۡ أَرۡضِكُم بِسِحۡرِهِۦ فَمَاذَا تَأۡمُرُونَ٣٥﴾[الشعراء: ۳۵]. «میخواهد خارج سازد شما را از سر زمین تان با جادوی خود».
مراد از ارض در این آیت آخری همان جای است که بنی اسرائیل سکونت داشت، یعنی سر زمین مصر، ﴿أَرۡضِكُمۡ﴾، یعنی زمین شما گفته است و آنها در عصر موسی÷در مصر بودند. ولی ارض در آیت یکصدو چهارم ازسوره اسراء ﴿ٱسۡكُنُواْ ٱلۡأَرۡضَ﴾مطلق شهرها و کشورهاست، نه فقط سر زمین شام. چون مطلق ذکر شده است و مضاف به چیز دیگری نیست.
﴿عُلُوّٗا﴾عَلَی - بلندی کرد - یعنی تکبر و طغیان کرد، و این قول خداوندأ: ﴿وَلَتَعۡلُنَّ عُلُوّٗا كَبِيرٗا﴾بدین معناست که، سر کشی، طغیان و سلطه جویی میکنید، که مراد از آن تکبر، تجاوز، غلبه و زورگویی است. پس مقصود ازین فرموده پروردگار: ﴿وَقَضَيۡنَآ إِلَىٰ بَنِيٓ إِسۡرَٰٓءِيلَ فِي ٱلۡكِتَٰبِ...﴾[الإسراء: ۴]. اینست که: خداوندأبا علم غیبی و مطلق خود به آینده میدانست که این گروه خبیث از بنی اسرائیل اصلاح شونده نیست، تنها برای آنها دهها تن پیامبران خود را فرستاد، ولی اصلاح نشدند، پس بر آنها فیصله کرد و فیصله خود را برای آخرین پیامبر بشریت پیامبر اسلام اعلام داشت که این گروه کوچک ولی مفسد دو بار دیگر در زمین فساد بر پای میدارد، بزودی طغیان، تکبر و سر کشی میکنند، چه بد تکبر و سلطه جویی که در زمین بیسابقه است، میبینی که جهان را در خدمت خود میگیرند، در هر جای جنگها و فتنهها بر پای میدارند.
این حکام ماست که به آنها سر تعظیم فرود میآورند وشب و روز در خدمت ایشاناند، ملتهای خود را از تیغ میگذرانند تا یهود راضی باشد و تا باشد که آنها را در آغوش گیرد، آنچه را که یهود بخواهد انجام میدهند، اگر همه جهان هم مخالف آن باشد، حالت امروزی ما بر هیچکس پوشیده نیست، این یهود است که هر گونه بخواهد حکم میراند و کسی پیش رویش ایستاده نمیشود، اینها هستند که روزانه اطفال، زنان و مردان را قتل عام میکنند ولی کسی جرأت پی گرد و سرزنش آنها را ندارد، چه رسد به محاکمه آنها.
امروز ما چقدر با دیروز ما همانند است، دیروز در مدینه حاکمیت میکردند و اوس و خزرج را میکشتند و دارایهای عربها را بغارت میبردند و با استفاده از کتاب تحریف شده دینی خود بر آنها حکم میراندند، تا اینکه کسی آمد که بدترین عقوبت را به آنها چشاند و ایشان را از جزیرة العرب راند، شاید در اعمال امروزی ایشان هم همین حکمت الهی نهفته باشد ولی ما نمیدانیم، شاید تا روزی این ظلم وشقاوت را ادامه دهند که در دلهای فرزندان این امت اسلامی هیچ شفقت و رحمی در برابر یهود، حمایه گران و دست پروردگان ایشان باقی نماند، و در آنروز به نابودی بنی اسرائل بشتابند. ورنه این نسل کشی و نابود ساختن ملت فلسطین چه معنا دارد، کشتارگاههای که اینجا و آنجا بر ضد مسلمانها و فلسطینیها برپا میشود، معنای این تجاوز ایشان به بیروت و کشتن زنان و اطفال بیپناه در صبرا و شاتیلا و تل زعتر چیست؟!! در حالیکه فرزندان پدرانشان در کشورهای همسایه به عیش و نوش مصروفاند؟!!.
- این گفته چند سال قبل است، حالا که این کتاب تحت ترجمه است مدت تقریباً سه سال از انتفاضه جدید فلسطین میگذرد و در تحت حاکمیت شارون و پشتیبانی و وتوهای متعدد امریکا به سر کردگی بوش کوچک هزاران فلسطینی کشته شده و هزاران خانه در تمام فلسطین توسط یهود تخریب شده است، روزانه این اعمال فجیع در پیش چشمان جهانیان با همه ادعا و بوق زدنها برای حقوق بشر ادامه دارد ولی جهان جز تماشچی چیز دیگری نیست، شیخ احمد یاسین رهبر روحانی حماس و شیخ رنتیسی جانشین او را شارون ترور کرد، و بیشرمانه ایادی یهود در رأس امریکا و بوش این را دفاع از حق خود میدانند و فجایع شارون را بوش صلح میخواند و او را بحیث مرد صلح خطاب میکند، امید وارم درین روز که همه وسایل دفاع مادی از دست ملت مظلوم فلسطین گرفته شده است طبق سنت الهی خود خداوند منتقم به کمک آنها بشتابد و انتقام ایشان را از یهود و مدافعین آن بستاند. آمین یا ربّ العالمین. مترجم
بلکه این حکام کشورهای اسلامی و این قدرتهای استعماری هستند که در تشدید محاصره مجاهدین و نرسیدن نان، آب و دوا برای آنها با یهود همکاری کردند، حتی خونی که از گاوپرستان هندو به زخمیهای این ملت کمک شده بود منع کردند، تا هر چه زود تر یهود کامیاب شود و دوباره بر گرداندن قدس به صاحبان اصلی آن ناممکن گردد، اینها میخواهند این ایثارگران مجاهد و این شعلههای افروخته برای نابودی یهود را در اعماق قلب فلسطینی خاموش سازند، اینها همه در اثر دوری ما از خداوند و از دین اوست.
*******