عقلگرایی
در این دوره اروپا از عهد رنسانس گذشته بود و در علم وصنعت به پیش میرفت و قدرت پاپ به تحلیا رفته بود و جرأت (لوتر) در آزادی تشریح و تعبیر کتاب مقدس دروازهی اختیارات را برای دانشمندان بعدی باز کرد و کار بهجایی کشید که عقاید مسیحیت تک تک مورد نقد و بررسی، بلکه هدف استهزاء و تمسخر قرار گرفت. این گروه مدعی بودند که هر حکم مذهب باید با ترازوی عقل سنجیده شود اگر مطابق عقل بود پذیرفته میشد و الا رد شود. و سر انجام کار بهجایی کشیده که عدهای منکر وجود خدا شدند.