شاید فردا دیر باشد!
زیباترین و لطیفترین ستایشها از آن خداوندی است که سفره ی توبهاش را گشوده تا در انتظار مهمان ها تا پایان هستی بماند. شاید که دردمندی، بیپناهی یا گرسنهای بدان روی آورد. به همراه پاکترین درودها و دعاهای صمیمانهه به رحمت جهانیان آن سروش بشارت رهایی و تمامی رهپویان بیآلایشش. دیو سیاهی و تباهی بر کران تاکران زندگی بشریت سایه انداخته و لحظهای نیست که خالی از دامی یا توطئهای باشد!
صد هزاران دام و دانه ست ای خدا
ما چون مرغان حریص و بینوا
دمبدم ما بسته دام نویم
هریکی گرباز و سیمرغی شویم
میرهانی هر دمی مارا و باز
سوی دامی میرویم ای بینیاز
شبپرستان تیرهبخت کوردل لحظهای خاموش ننشسته تا شاید دیگر شاهد سعادت و شادمانی نورخواهان نباشند!
لیک در ظلمت یکی دزدی نهان
مینهد انگشت بر استارگان
میکُشد استارگان را یک بیک
تا که نفروزد چراغی از فلک
اما آگاه باش و بدان، آن نور جاودانی از بینهایت تابی نهایت با انواری بیکران و بیانتها بر تاج و تخت موهوم و بیبنیاد خودپرستان تیرهروز میکوبد تا مژده رهایی به خودیافتگان سعادت طلب داده که ای عزیزان و بندگانم ناامید نشوید و برخیزید که تنها نیستید.
گر هزاران دام باشد در قدم
چون تو با مایی نباشد هیچ غم
چون عنایاتت بود با ما مقیم
کسی را نبود بیمی از آن دزد لئیم
«مولانا رومی»
آیا کسی یافت میشود که نیازی به نور سعادت نداشته باشد؟!
آیا انسانی را یافت میشود که اشتباه و خطا نکرده باشد؟!
حال بازگرد که سفره الهی برای پذیرایی از نادمان و گنهکاران همچنان گشوده است برخیز و تشنه و گرسنه خود را بر این محفل بِزَن، شاید فردا دیر باشد؟!
آیا کسی را میشناسی که بداند تا کی از زندگانی بهرهمند خواهد بود؟! پس تو چرا خود را آنچنان نشان میدهی که گویا تا فردا خواهی بود؟! بدان که هرچه بار گناهت سنگین و پرخطر باشد نباید از بازگشت به سوی پروردگارت غفلت کرده و سهلانگاری کنی! زیرا آن خالق حکیمی که ما را آفریده، بهتر از هرکس دیگر از فطرت و توان ما آگاه است و دامها و توطئهها را از طراحان آن بهتر میشناسد. بدین سبب است که با برنامه توبه تمامی این نقشهها را خنثی کرده و نابود میسازد، بنگر که چه زیبا رسول رحمت این برنامه نجات را به تصویر میکشد: «وَالَّذِي نَفْسِي بِيَدِهِ لَوْ لَمْ تُذْنِبُوا لَذَهَبَ اللهُ بِكُمْ، وَلَجَاءَ بِقَوْمٍ يُذْنِبُونَ، فَيَسْتَغْفِرُونَ اللهَ فَيَغْفِرُ لَهُمْ» [۱](سوگند به کسی که جانم در دست اوست، اگر شما گناه نمیکردید، حتماً خداوند متعال شما را میبرد و «به جای شما» قومی را میآورد که گناه کنند و به دنبال آن از خداوند متعال طلب بخشش و استغفار کنند تا او نیز آنان را مغفرت کرده و ببخشد).
این حدیث برخلاف گمان بعضی از بیماران و کجفهمان، تشویقی به گناه و معصیت نیست، بلکه با بهترین الفاظ و کمترین عبارات توانسته است قلبهای پژمرده و ناامید از بازیافتن و حرکتکردن را به تولد و تحرکی جدید وا دارد و از جانب دیگر نشان دهنده میزان، دامنه، گسترش و فراگیری رحمتهای آن خالق مهربان و دلسوز باشد که هرگاه به او روی آوردی او نیز از تو نه تنها رویگردان نخواهد بود، بلکه به سویت شتاب کرده و با شادمانی هرچه تمامتر در آغوشت خواهد گرفت......
در باب توبه و فضایل آن تاکنون کتابهای فراوانی به زیور طبع آراسته شده و هرکدام به نوعی به این موضوع پرداختهاند به ویژه کتاب «توبهکنندگان» تألیف محدث بزرگ «ابن قدامه/» که در نوع خودش کتابی بسیار ارزنده و گرانبهاست، خصوصاً که ترجمه ی آن به فارسی این فرصت را برای فارسیزبانان فراهم آورده تا بتوانند از حکایات آن بهرهمند شوند. اما ای کاش در ترجمه آن، بررسی و تحقیق احادیث همانگونه که در چاپهای عربی وجود دارد ملحوظ میشد و خوانندگان محترم احادیث ضعیف و موضوع در این باب را از احادیث صحیح باز میشناختند. تا در شناخت مفاهیم دینی به کج راهه و خرافات و اباطیل نیفتند... اما این کتابچه با وجود حجم کم، توانسته است به بهترین وجه و در کوتاهترین عبارتها، بندگان بیپناه و نافرمان را به رحمتهای الهی امیدوار ساخته و احکام و بشارتهای موجود در دین را در صحیحترین احادیث و سخنها به خوانندگان عرضه نماید بویژه وجود چنین کتابهایی که متکی بر قرآن و سنت صحیح میباشد در این بازار آشفته اندیشه که هر نوع جنس تقلبی و بدلی تحت عنوان جنس اصلی به مشتریان عرضه میشود را باید غنیمت شمرد، زیرا یافتن کالاهایی اصیل و خالص از میان هزاران ناخالص دشوار است و تا زمانی که بشریت راه شناخت اصلی از بدلی را نشناسند و به دنبال دستفروشان و حقهبازان بدل ساز بیفتند سرنوشتی بهتر از این نخواهند داشت. چه بسیار انسانهایی که در جستجوی پادزهر، زهرها را نوشیده و به هلاکت رسیدهاند!!!...
بله تنها راه نجات بشریت سرگردان در طول زمان، بازگشت صادقانه و عملی به کتاب خدا و سنت ثابت شده و صحیح رسول خدا جبدون هرگونه پیرایه، ظاهر فریبی، تفرقطلبی و مردمفریبی است و این قانون الهی است که یقیناً آنچه بعد از حق میآید (از حق عدول میکند) چیزی جز گمراهی و سرگردانی نیست.
امیدوارم پروردگار مهربان و بسیار آمرزنده این ترجمه ناتوان و غیر دقیق را کفّاره گوشهای از گناهان و اشتباهات این بنده خطاکار، ضعیف النفس و عجول قرار دهد و سبب امید و هدایت بندگان بیپناهش بگرداند.
در خاتمه شایسته است ضمن دعای خیر برای تمامی کسانی که در طول تاریخ احیاگر اندیشه راستین دین بودهاند یادی از بنده ساده، بیتوقع، دانشمند علوم اسلامی و حدیث، حافظ قرآن، استاد عملی اخلاق، عبادت، رفتار و آزادی دکتر احمد سیّاد/داشته باشم که به حق توانست چشمان تاریک را به منبع نور و سعادت محمدی رهنمون سازد. «قبرش پرنور، پاداش گرامی و دعوتش پایدار و جاودانی باد».
ابراهیم احراری خلف
۲۴/ ۱ / ٧۸ هجری شمسی
مطابق با ۲۸ ذیحجه ۱۴۱٩ هجری قمری
[۱] این حدیث را امام مسلم/روایت کرده است.