فتواهای مهمی برای توبهکنندگان
ممکن است بگویی: میخواهم توبه کنم اما از احکام توبه آگاهی ندارم، و سئوالهای فراوانی از صحت توبه در مورد بعضی از گناهان در ذهنم میگذرد، همچنین از چگونگی اجرای حقوقهای خداوندی که در آن کوتاهی کردهام و از راه برگرداندن حقوق بندگانی که از بین بردهام، آیا این سئوالات جوابی هم دارند؟
ای رجوعکننده به سوی الله! این پاسخها را که اندکی از عطش وجودت را میکاهند به دقت بخوان:
***
س۱: مرتکب گناهی شدهام و سپس از آن توبه کردهام ولی نفس امّاره و بدم بر من غلبه کرده و مجدداً آن گناه را انجام میدهم! آیا توبه اول من باطل شده است و گناه اول به همراه گناهان بعدی بر گردنم میباشد؟
ج۱: بیشتر دانشمندان اسلامی عدم بازگشت به گناه را در صحت توبه شرط قرار ندادهاند. و جز این نیست که صحت توبه ۱- بر دست کشیدن از گناه و ۲- پشیمانی از آن و ۳- تصمیم و اراده قاطع بر عدم بازگشت به آن متوقف میشود. و چنانچه شخص مجدداً مرتکب آن گناه گردد مانند کسی است که گناه جدیدی را انجام داده که نیاز به توبه جدیدی از آن گناه را دارد. بنابراین، توبه اول صحیح میباشد...
س۲: آیا توبه از گناهی صحیح است در حالی که بر گناه دیگری اصرار ورزیده و آن را انجام میدهم؟
ج۲: بله، توبه از گناهی درست است هرچند که شخص بر گناه دیگری همچنان ادامه دهد به شرط آن که آن گناه شبیه و مثل گناه اول نباشد و به آن تعلق و ارتباطی نداشته باشد. به عنوان مثال، اگر از ربا توبه کرد ولی از میگساری و شرابخوردن توبه نکرد، توبه او در ارتباط با ربا صحیح میباشد. عکس آن هم صحیح است.
اما اگر از ربای فضل [۵۲]توبه کرد ولی از ربای نسیه [۵۳]توبه نکرد در آن حالت توبهاش قبول نمیشود.
همچنین اگر کسی از کشیدن و مصرف حشیش توبه کرد، اما همچنان بر خوردن شراب و میگساریش ادامه دهد یا برعکس، توبهاش پذیرفته نشده و قبول نخواهد بود. یا کسی از زنا با زنی توبه کند ولی همچنان این عمل زشت را با زن دیگری ادامه دهد. نهایت رفتار این افراد این است که از نوعی گناه منصرف شده، اما به نوعی دیگر و مشابه آن روی آوردهاند. (برای توضیح بیشتر میتوانید به کتاب مدارج السالکین تألیف ابن قیم رجوع کنید).
***
س۳: درگذشته حقوق خداوند را در ارتباط با نماز، روزه و زکات انجام ندادهام، الآن چه باید بکنم؟
ج۳: در مورد تارک نماز، فتوای راجح آن است که نیازی به قضای آن ندارد، زیرا وقتش فوت شده و گذشته است و امکان درک و دریافت نمازهای فوت شده در زمانهای واجب و تعیین شده وجود ندارد، اما به جای آنها باید به کثرت توبه و استغفار کرده و همچنین به کثرت نمازهای نافله و اعمال نافله انجام داد شاید که خداوند از آن بگذرد. در مورد تارک روزه، اگر فرد هنگام ترک روزه، مسلمان باشد باید قضاییی روزه را به همراه غذا دادن به یک مسکین به ازای هر روز، روزه ترک شده بدون عذر از رمضان به جای آورد تا به رمضان بعدی برسد. این کفاره تأخیر در گرفتن روزه ماه رمضان میباشد و جریمه آن دوچندان نخواهد شد، هرچند که چند رمضان پی در پی قضا شود.
مثال الف: شخصی ۳ روز در رمضان ۱۴۰۰ هجری قمری و ۵ روز در رمضان ۱۴۰۱ هجری قمری به سبب سهلانگاری روزه نگرفته است، سرانجام بعد از دو سال توبه کرده و به خداوند رجوع میکند. در این حالت فقط هشت روز باید به عنوان قضایی رمضان روزه بگیرد و لازم است به تعداد ۸ نفر مسکین غذا بدهد (یا به یک مسکین هشت روز غذا بدهد).
مثال ب: دختری در سال ۱۴۰۰ هجری قمری به بلوغ میرسد و از خجالت خبر بلوغش را به خانواده نداده و در هشت روز ماهوارهاش [۵۴]روزه گرفته و بعداً هم قضایی آن را به جای نمیآورد. سرانجام مدتی بعد توبه میکند. این دختر نیز مانند حکم قبل باید فقط همان روزهای قضایی را روزه بگیرد.
در اینجا لازم است بدانید میان ترک نماز با ترک روزه تفاوت وجود دارد. البته گروهی از علماء معتقدند کسی که روزه را عمداً و بدون عذر ترک کرده روزه قضایی ندارد.
در مورد تارک زکات، بر او واجب است تمامی زکاتهایی را که پرداخت نکرده از اموالش خارج کند و بپردازد، زیرا آن از یک جهت حق خداوند است و از جهت دیگر حق فقیران. (برای تفصیل بیشتر به کتاب مدارج الساکین ۱ / ۳ مراجعه کنید).
***
س۴: اگر گناه و بدی در حق انسانی باشد، توبه از آن گناه چگونه خواهد بود؟
ج۴: اصل در اینجا حدیث رسول خدا جاست:
«مَنْ كَانَتْ لِأَخِيهِ عِنْدَهُ مَظْلِمَةٌ، مِنْ عِرْضٍ أَوْ مَالٍ، فَلْيَتَحَلَّلْهُ الْيَوْمَ قَبْلَ أَنْ يُؤْخَذَ مِنْهُ يَوْمَ لَا دِينَارٌ وَلَا دِرْهَمٌ، فَإِنْ كَانَ لَهُ عَمَلٌ صَالِحٌ أُخِذَ مِنْهُ بِقَدْرِ مَظْلَمَتِهِ، وَإِنْ لَمْ يَكُنْ لَهُ عَمَلٌ صَالِحٌ أُخِذَ مِنْ سَيِّئَاتِ صَاحِبِهِ فَجُعِلَتْ عَلَيْهِ» رواه البخاری.
«هرکس از برادر مسلمانش حقی بر گردنش باشد (بر او ظلم کرده باشد) از مال یا آبرویش، باید امروز از او حلالی بطلبد قبل از آن روزی که هیچ دینار و درهمی وجود ندارد، اگر دارای عملی صالح و نیکی باشد به اندازه ستمی که کرده است از او گرفته میشود، ولی اگر عمل صالحی نداشته باشد از گناهان برادر مسلمانش برداشته میشود و به او اضافی میگردد.
بنابراین، شخص تائب از بار این ستمها خارج میشود یا با برگرداندن حق به صاحبش یا با حلالیطلبیدن از کسانی به آنها ظلم کرده است تا او را عفو و بخشش نمایند آن هم با میل و رغبت و گرنه باید حقوقشان را ادا کند.
س۵: مرتکب غیبت شخص یا اشخاصی شدهام و به تعدادی بیگناه هم تهمت زدهام. آیا برای توبهکردن از این گناه ضمن طلب عفو و بخشش باید آنچه را که کرده و گفتهام به آنان اطلاع دهم؟ اگر چنین شرطی وجود ندارد، چگونه باید توبه کنم؟
ج۵: این مسئله در اینجا با توجه به مسائل و مفاسد موجود قابل بررسی است.
اگر هرگاه آنان را از آنچه که غیبت کردهای یا تهمت زدهای باخبر کنی، خشمگین نشده و کینه و اندوهشان زیاد نمیشود، به صراحت آنچه را که انجام دادهای به ایشان بگو و از آنان طلب عفو و بخشش کن هرچند که با عباراتهای کلی یا عمومی باشد. مانند آن که بگویی من درگذشته در حق تو کوتاهی و اشتباه کردهام یا با سخنی به تو ظلم کردهام و حالا نزد خدا از این عملم توبه کردهام تو نیز محبت کن از حقّت بگذر و مرا ببخش. (در اینجا نیازی به توضیح و شرح بیشتری نیست و اشکالی ندارد که هرچه گفتهای به او بگویی).
ولی اگر هنگام گفتن آنچه گفتهای، آنان به خشم آمده و کینه و اندوهشان زیاد میشود (چه بسا که غالباً همین اتفاق میافتد) یا حتی اگر بخواهی با عبارتهاییی کلی و عمومی آنان را مطلعسازی راضی نمیشوند، مگر آن که مفصلاً برایشان توضیح دهی که در این حالت نیز به هنگام شنیدن ناراحتیشان بیشتر میشود، اصلاً واجب نیست آنان را از آنچه گفتهای باخبر کنی. زیرا شریعت به زیادشدن مفاسد و اختلافها فرمان نمیدهد. باخبرکردن شخصی به اموری که قبل از شنیدن آن در راحتی و آسایش بوده به گونهای که سبب خشم و ناراحتی او شود با اهداف شریعت در نزدیکی قلبها و ایجاد محبت بین مسلمانان منافات دارد. چه بسا این خبردادن سبب دشمنی گردد که هرگز قلب شخص از آن کسی که غیبتش را کرده صاف نگردد.
در این حالت برای توبه این امور کفایت میکند:
پشیمانی و طلب مغفرت از الله و با دقت اندیشیدن در زشتی آن گناه و اعتقاد به حرام بودنش.
نفسش را نزد آن کسی که غیبت کرده یا تهمت زده است محکوم و تکذیب کند و از شخصی که مورد تهمت قرار گرفته دفاع کرده و تبرئهاش کند.
از آن کسی که غیبت کرده به نیکی یاد کند به ویژه در مجالسی که در حقش ظلمی را روا داشته است و سعی کند خوبیهایش را به یاد آورده و تعریف کند.
از کسی که غیبت کرده است دفاع کند، و هرگاه دید کسی میخواهد به او بدی کرده یا غیبتش را کند مانع این کار شود و نگذارد، دیگران در حقش بدی یا ستمی را روا دارند.
در غیاب برای کسی که از او غیبت کرده طلب مغفرت و بخشش بنماید. (برای تفصیل بیشتر به کتابهای مدارج السالکین ۱ / ۲٩۱ و المغنی به همراه شرحش ۱۲ / ٧۸ مراجعه کنید)...
توجه کن ای برادر مسلمان! بین حقوق مالی و جنایات بدنی با غیبت و خبرچینی تفاوت وجود دارد. زیرا حقوق مالی را آنگاه که صاحبانشان آگاه شوند میتوانند از آن استفاده کنند و بدین خاطر خوشحال هم خواهند شد. بدین سبب کتمان آن جایز نمیباشد برخلاف حقوقی که در ارتباط با آبرو و حیثیت افراد میباشد و همچنین حقوقی که هرگاه افراد از آن آگاهی یابند ثمری غیر از ناراحتی، هیجان و زیان ندارد.
***
س۶: کسی که به عمد قتلی را انجام داده است چگونه توبه کند؟
ج۶: شخصی که مرتکب قتل عمدی شده است سه نوع حق بر گردنش میباشد:
حق خدا، حق مقتول و حق وارثان مقتول.
حق خدا: این حق تنها با توبه ادا میشود.
حق وارثان مقتول: این است که خود را تسلیم آنان کند تا حقشان را یا با قصاص یا با «دیه» و یا با بخشش از او بگیرند.
اما حق مقتول باقی میماند، زیرا امکان ادا یا وفای آن در دنیا وجود ندارد. در اینجا علمای علوم اسلامی میگویند: (اگر توبه قاتل صادقانه و صحیح باشد، خداوند خودش حق مقتول را از گردنش برمیدارد و در روز قیامت به جای آن به مقتول از جانب خودش پاداش نیک عطا میکند. این بهترین نظر در این باره است. (مدارج السالکین ج ۱ صفحه ۲٩٩).
***
س٧: دزد و سارق چگونه توبه کند؟
ج٧: اگر آنچه را که به سرقت برده الان نزدش میباشد به صاحبانشان بازگرداند.
اما اگر از بین رفته یا ارزشش به سبب استفاده یا گذشت زمان کم شده است بر او واجب است معادل آن را بدهد (یا معادل ارزشی آن را محاسبه کند و بپردازد) مگر آن که صاحبان اموال او را ببخشند و گذشت کنند. (حمد و ستایش ویژه ی خداوند است).
***
س۸: بسیار مضطرب و پریشان میشوم هرگاه با افرادی که از آنان سرقت کردهام روبرو میشوم و نمیتوانم به صراحت به آنان بگویم و یا طلب غفو و بخشش بنمایم، بگوئید چه باید بکنم؟
ج۸: حال که نمیتوانی با آنان روبرو شوی بر تو واجب نیست که چنین کنی و میتوانی به دنبال راهی بگردی که حقوقشان را ادا کنی. به عنوان مثال: حقوقشان را توسط شخص دیگری برایشان بفرستی بدون آن که نامت را بدانند یا معرفیات کند یا توسط پست بفرستی یا آن که آن را پنهانی نزدشان بگذاری و یا آن که توریه [۵۵]کرده و بگویی این حق شماست که نزد شخصی بوده و نمیخواهد نامش برده شود. در هر صورت مهم بازگرداندن حق به صاحبانشان میباشد.
***
س٩: من از جیب پدرم پول سرقت میکردم و الآن میخواهم توبه کنم، ولی دقیقاً نمیدانم چه مقدار دزدیدهام و از برخورد با او هراسان میباشم و خود را گناهکار میدانم؟
ج٩: تو باید مقدار مورد سرقت را براساس گمان غالب حدس بزنی یا حتی بیش از آن را و اشکالی ندارد که آن را پنهانی به پدرت بازگردانی همانگونه که سرقت کردهای.
***
س۱۰: اموالی از مردم سرقت کردهام و الآن توبه کردهام ولی آدرسهای آنان را نمیدانم؟
دیگری میگوید: از شرکتی، مقداری اموال اختلاس کردهام ولی الآن کار آن شرکت به پایان رسیده و کشور را ترک کرده است؟
نفر سوم میگوید: از مکان تجاری کالایی را سرقت کردهام ولی الآن مکانش تغییر کرده و صاحبش را هم نمیشناسم؟
ج۱۰: تو ابتدا باید به اندازه ی توان و امکاناتت به دنبال آدرس آنان بگردی، اگرایشان را یافتی اموالشان را بازگردان و«الحمد لله» و چنانچه صاحب آن فوت کرده بود به ورثهاش بده. ولی چنانچه علیرغم جستجوی زیاد، آنان را نیافتی اموال را به نیابت از صاحبانش صدقه بده و به جای آنان نیت کن، هرچند که کافر باشند زیرا خداوند در دنیا به آنان (اگر کافر باشند) عطا خواهد کرد نه در آخرت.
این مسئله شبیه حکایتی است که ابن قیم رحمه در کتاب مدارج السالکین ۱ / ۳۸۸ نقل میکند:
مردی در سپاه اسلام از غنائم سرقت کرد. مدتی بعد توبه کرده و آنچه را که دزدیده بود نزد فرمانده سپاه آورد ولی او آنها را قبول نکرده و گفت: چگونه آنها را به سپاه برسانم در حالی که همه متفرق شدهاند!
شخص تائب نزد «حجاج بن شاعر» رفته و از او استفتاء کرد. حجاج به او گفت: فلانی، خداوند تمامی سربازان و جنگاوران آن سپاه را به اسم و شهرت و طایفه میشناسد. بنابراین، خمس آن را به اهلش بده و باقیمانده را به جای آنان صدقه بده. زیرا خداوند آن را به آنان میرساند او نیز چنین کرد. زمانی که خبر به معاویهسرسید گفت: به تحقیق فتوای تو از نصف پادشاهیام نزدم محبوبتر میباشد.
در اینجا شیخ الإسلام ابن تیمیه رحمه الله فتوایی مشابه در این مسئله دارد که در مدارج السالکین آمده است.
***
س۱۱: اموالی از تعدادی یتیم غصب کردهام و با آنها تجارت کرده و سود بردهام تا آنجا که آن اموال چند برابر شد. در این هنگام از خداوند ترسیدم و پشیمان شدم نمیدانم چگونه توبه کنم؟
ج۱۱: علما در این مسئله دارای آراء متفاوتی هستند، معتدلترین و میانهروترین آنها آن است که اصل مال را به همراه نصف استفاده به یتیمان بازگردانی. گویا که تو با آنها در استفاده شریک بوده ای ضمن آن که اصل مال را هم برگرداندهای.
این فتوای رای امام احمد بن حنبل و ابن تیمیه و شاگردش ابن قیم رحمه الله میباشد. (مدارج السالکین ۱ / ۳٩۲). همچنین اگر چوپانی شتر یا گوسفندی را غصب کند و آن حیوان برایش شتران یا گوسفندانی بزاید. همان حیوان به همراه نصف آنچه که زایده مال صاحب اصلی میباشد و چنانچه حیوان مرد، قیمتش را به همراه نصف زایمانش به مالکش برگردانده میشود.
***
س۱۲: شخصی در ترمینال باربری هوایی کار میکند گاهی کالاهایی در آنجا نامعلوم باقی میماند. او نیز دستگاه ضبط صوتی را اختلاس میکند سرانجام بعد از چند سال توبه میکند، آیا همان ضبط صوت برگردانده شود یا قیمتش یا دستگاهی شبیه به آن، با توجه به آن که این نوع ضبط الآن در بازار پیدا نمیشود؟
ج۱۲: آن ضبط صوت به همراه آنچه از قیمتش کاسته شده (در اثر استفاده یا گذشت زمان) برگردانده شود. البته باید به روشی مناسب صورت پذیرد، بدون آن که خود را اذیت کند، اگر مانعی وجود داشت قیمتش را به نیابت از صاحب اصلیاش صدقه بدهد.
***
س۱۳: اموالی از ربا نزدم بوده ولی همه آنها را خرج کردهام و هیچ چیز از آنها نزدم باقی نمانده است، حالا توبه کردهام و نمیدانم چه چیزی بر من واجب است؟
ج۱۳: هیچ چیز بر تو جز توبه نصوح و خالصانه برای خدا و به سوی او واجب نیست. اما این را بدان ربا عملی بسیار خطرناک و گناهی بزرگ است، زیرا خداوند متعال در قرآن کریم به هیچکس اعلان جنگ نداده مگر با رباخواران و نُزول. حال که اموال ربا همهاش از دستت رفته دیگر بر تو چیزی در این مورد واجب نیست.
***
س۱۴: با پولی که قسمتی از آن حرام و قسمتی حلال میباشد ماشینی خریدهام که الان نزدم میباشد ولی حالا نمیدانم چه کنم؟
ج۱۴: هرکس چیزی با مال حرام و حلال بخرد که قابل تفکیک نباشد مانند خانه و ماشین، کافی است که از اموال دیگرش به مقدار آن حرام خارج کرده و جهت پاککردن آنها صدقه بدهد. ولی چنانچه آن مال حرام حق دیگران باشد واجب است مطابق آنچه توضیح داده شد مثلش بازگردانده شود.
***
س۱۵: با اموالی که از سود تجارت دخانیات (تنباکو، توتون، سیگارو مشتقات آنها) کسب کردهام چه کنم؟ همچنین اگر با این اموال، مال حلال مخلوط شده باشد؟
ج۱۵: هرکس که با محرماتی از قبیل آلات موسیقی، نوارهای صوتی و تصویری حرام و انواع دخانیات تجارت کند و از حکم آنها خبر داشته باشد سپس توبه کند، باید سودهایی را که از این معاملات به دست آورده فقط در راههای خیریه مصرف کند نباید صدقه بدهد، زیرا خداوند متعال پاک است و جز پاک را نمیپذیرد.
هرگاه این مال حرام با مال حلالی مخلوط شده باشد مانند فروشنده مغازهای که در کنار سایر مواد مباح، سیگار نیز میفروشد. لازم است براساس تلاش و تشخیصی که میدهد مقدار آن مال حرام را محاسبه کرده و مطابق با حدس غالبی که میزند از اموالش خارج کند بدین وسیله کاسبیاش را از کسب حرام پاک کرده است. این را باید بداند که خداوند متعال به جای آن برایش خیر و برکت را مقدر میکند، زیرا او بسیار گسترشدهنده و بخشنده و بزرگوار است.
در هر صورت چنانچه عموماً اموالی از کسب حرام نزدش میباشد و میخواهد توبه کند حال اگر:
هنگام تجارت و کسب آن کافر بوده است بر او هنگام توبه لازم نیست، از اموالش مال حرام را خارج نماید، زیرا رسول خدا جاز اصحابش هنگامی که مسلمان شدند نخواست آنچه را که از راه حرام در جاهلیت به دست آوردهاند از اموالشان جدا کنند.
اما اگر شخص هنگام کسب حرام مسلمان و آگاه به تحریم آن باشد، هرگاه توبه نماید باید آنچه را که از راههای حرام به دست آورده از اموالش خارج کند و در راههای خیر خرج نماید.
***
س۱۶: شخصی قبلاً رشوه گرفته و سپس خداوند او را به راه مستقیم هدایت کرده است، حال باید با اموالی که از راه رشوه به دست آورده چه کند؟
ج۱۶: این شخص از دو حالت بیرون نیست:
یا آن که این رشوه را از صاحب حق مظلومی گرفته است که مجبور شده به خاطر دستیابی به حقش رشوه دهد و چارهای جز رشوهدادن برای رسیدن به حقش نداشته است، در اینجا لازم است که شخص تائب آن مال را به رشوه دهنده صاحب حق بازگرداند، زیرا او را به اجبار به این کار وادار ساخته است.
یا آن که رشوه را از رشوه دهنده ظالمی گرفته که هدفش آن بوده تا از رشوه دادن به چیزهایی دست یابد که حقش نبوده است. در این حالت اموال به رشوه دهنده بازگردانده نمیشود و بر تائب لازم است این مال حرام را در راههای خیر مانند بخشیدن به فقیران خرج کند. همچنین شخص باید از آن که سبب شده حق به صاحبش نرسد توبه کند.
***
س۱٧: کارهای حرامی انجام دادهام و در مقابل آن کارها اموالی گرفتهام، حال که توبه کردهام آیا باید آن اموال را به کسانی که دادهاند بازگردانم؟
ج۱٧: شخصی که در مشاغل حرام کار میکند یا خدمات حرامی را انجام میدهد و در مقابل آن مزدی میگیرد، هرگاه توبه کند و آن اموال حرام نزدش باشد باید آنها را از اموالش خارج کرده و در راه خیر خرج کند و نباید به کسانی که آنها را دادهاند بازگرداند.
به عنوان مثال: زن زانی که به خاطر عمل زنا پول میگیرد، هرگاه توبه کرد نباید آن پول را به مرد زانی که داده بازگرداند.
یا نوازندهای که به خاطر موسیقی حرام پول میگیرد، اگر توبه کند نباید آن پول را به صاحبان مجلس بازگرداند.
یا فروشنده مشروبات الکلی و شراب یا مواد مخدر و دخانیات اگر توبه کند نباید پولها را به کسانی که از او خرید کردهاند بازگرداند.
یا کسی که شهادت دروغ میدهد اگر توبه کند نباید پولهایی را که گرفته به شخصی که او را استخدام کرده بازگرداند. همچنین میتوان مثالهای دیگری آورد. علّت آن است که اگر آن مالهای حرام را به صاحبان گناهکارش بازگرداند آنان نیز باز این اموال را در راههای حرام به کار خواهند گرفت و از شخص دیگری استفاده میکنند و مجدداً نافرمانی و معصیت خداوند را خواهند کرد. بنابراین، شخص باید خود را از آن حرام خلاص کرده و آنها را در راههای خیر خرج کند. این رأی را شیخ الإسلام «ابن تیمیه» برگزیده و شاگردش ابن قیم ترجیح داده است «مدارج السالکین ۱ / ۳٩۰».
***
س۱۸: کاری است که مرا مضطرب و آشفته ساخته به گونهای که تحمل و طاقت آن را نداشته و مبتلا به بیخوابی شدهام! آن این است که مرتکب عمل فاحشه و پلیدی با زنی شدهام، نمیدانم چگونه توبه کنم؟ آیا برای پوشاندن این رسوایی جایز است با او ازدواج کنم؟
شخص دیگری میپرسد که در خارج از کشور مرتکب عمل فحشا شده و در نتیجه، آن زن حامله شده است آیا آن کودک فرزند اوست؟ و آیا بر او واجب است که نفقه آن فرزند را بفرستد؟
ج۱۸: سؤالات پیرامون موضوعاتی در ارتباط با پلیدیها و فواحش چنان زیاد شده است که بر تمامی مسلمانان واجب میگرداند مجدداً نظری به اوضاع و احوالشان انداخته و در مسیر اصلاحشان در پرتو هدایتهای قرآن و سنت بیندازد به ویژه در مورد مسائلی مانند «وجوب غض بصر» (چشم فروکشیدن و حیای چشم)، تحریم خلوت یا نامحرم، دستندادن و مصافحهنکردن با زنان نامحرم و... رعایت کامل حجاب شرعی، خطرات اختلاط زن و مرد در محیطهای آموزشی و کار، مسافرتنکردن به سرزمین کفار، توجه به بازسازی و تحکیم خانواده ی اسلامی و خانه مسلمان و ازدواج با دختران باکره و برداشتن دشواریهای موجود از سر راه آنها باید توجه بیشتری کرد.
اما در ارتباط با سئوال کسی که عمل زشت و پلید زنا را انجام داده از دو حالت بیرون نیست:
اگر کسی به عنف و اجبار و بدون میل زنی با او زنا کرده است، باید مهر مثل [۵۶]را به آن زن بپردازد، آن هم به علت ضرر و زیانی که بر او وارد کرده است به همراه توبهای صادقانه و نصوح. و چنانچه کارش به امام مسلمانی یا قاضی به نیابت از او کشیده شد باید به اجرای حدود شرعی تن دهد (برای تفصیل بیشتر میتوانید به مدارج السالکین ۱/۳۶۶ مراجعه کنید).
و چنانچه با زنی از روی میل و رغبت او زنا کرد، فقط توبه شامل مرد میشود و فرزند هم مطلقاً به مرد تعلق نداشته و نفقههایش هم بر گردنش نمیباشد، زیرا آن فرزند از راه همخوابگی نامشروع به دنیا آمده است و یا چیزی شبیه به آن که مربوط به مادرش میشود و جایز نیست فرزند به مرد زانی ملحق شود.
از طرف دیگر برای توبهکننده جایز نیست به خاطر پوشاندن قضیه با آن زنی که زنا کرده ازدواج کند، زیرا خداوند متعال در سوره نور آیه ۳ میفرماید:
﴿ٱلزَّانِي لَا يَنكِحُ إِلَّا زَانِيَةً أَوۡ مُشۡرِكَةٗ وَٱلزَّانِيَةُ لَا يَنكِحُهَآ إِلَّا زَانٍ أَوۡ مُشۡرِكٞ﴾.
«مرد زناکار، جز زن زناکار یا مشرک را به همسرى نگیرد، و زن زناکار، جز مرد زناکار یا مشرک را به زنى نگیرد،»
همچنین جایز نیست زنی را که در اثر زنا حامله است عقد کند، هرچند که بچه از خودش باشد. به همین صورت با زنی که نمیداند حامله است یا نه نیز عقد جایز نمیباشد.
اما اگر آن مرد توبه کرد و آن زن هم توبهای صادقانه کرد و مشخص شد حامله نیست جایز است با او ازدواج کند و زندگی جدیدی را که مورد رضای خداوند متعال است شروع کنند.
***
س۱٩: پناه بر خدا، سالها پیش مرتکب عمل زشت و پلید زنا شدم در نتیجه همان زن را عقد کردم و چندین سال باهم زندگی کردیم، الآن ما هردو توبهای صادقانه کرده ایم، حال چه باید بکنیم و چه چیزی بر ما واجب است؟
ج۱٩: چنانچه توبه هردو نفر شما صحیح و درست و صادقانه باشد بر شما واجب است مطابق با شرایط شرعی ازدواج (رضایت ولی و دو شاهد) مجدداً به عقد یکدیگر درآئید. البته لازم نیست که این عقد در محضر و یا مجلس باشد همانکه در منزل در حضور دو شاهد و ولی باشد کفایت میکند.
***
س۲۰: زنی میگوید: که با مردی صالح ازدواج کرده است در حالی که قبل از ازدواج کارهایی انجام داده که خداوند از آنها راضی نمیباشد ولی الآن وجدانش دائماً او را سرزنش میکند و میپرسد: آیا بر او واجب است آنچه را که در گذشته انجام داده است به شوهرش بگوید؟
ج۲۰: بر هیچکدام از زن و شوهر واجب نیست دیگری را از منکراتی که قبل از ازدواج انجام داده است باخبر کند. بنابراین، هرکس به چیزی از این اعمال زشت و پلید مبتلا شد آن را همانگونه که خداوند بخشنده پوشانده است بپوشاند و همین اندازه که توبهای نصوح بکند کفایتش میکند.
اما چنانچه کسی با زن باکرهای ازدواج کرد اما شب زفاف متوجه شد که آن زن به علت عمل فاحشه (زنا) درگذشته بکارتش را از دست داده است، این حق را خواهد داشت که بتواند مهری را که به او داده باز پس گیرد و طلاقش دهد. اما اگر دید که توبه کرده بهتر است گناهش را بپوشاند و آن زن را طلاق ندهد، زیرا برایش بدین سبب اجر و پاداش از جانب خداوند منظور خواهد شد.
***
س۲۱: کسی که از عمل بسیار پلید و زشت لواط توبه کرده است چه باید بکند؟
ج۲۱: بر فاعل و مفعول در این عمل پلید واجب است توبهای بسیار بزرگ و صادقانه کرده و به خداوند رحمان روی آورند. زیرا مشخص نیست شاید الله بر آنان همانگونه که بر قوم لوط به خاطر قباحت و زشتی جنایتشان عذاب فرو فرستاد انواع عذاب را فرو فرستد.
بصیرت و آگاهی را از آنان (قوم لوط) گرفت و همانند کوران گرداند، بگونهای که بیهدف و کورمال کورمال راه رفته و زندگی میکردند، همچنانکه خداوند میفرماید:
﴿فَطَمَسۡنَآ أَعۡيُنَهُمۡ﴾[القمر: ۳٧].
«ما چشمانشان را کور کردیم و روشنایی را از آنها برداشتیم...».
بر آنان صدا و فریادی مهیب و مرگبار فرو فرستاد.
سرزمینشان را به شدت تکان داده و ویران و نابود ساخت به گونهای که همه عمارتهای آنان را واژگون ساخت.
بر آنان چنان بارانی از تودههای گلههای خشک و سنگین فرو فرستاد که در سپیده دم همگیشان را نابود ساخته و به هلاکت رساند.
بدین سبب حدی که بر مرتکب این عمل فحشاء اجرا میگردد (محصن یا غیر محصن – همسردار یا بیهمسر) فقط کشتن است. زیرا رسول خدا جمیفرماید: «مَنْ وَجَدْتُمُوهُ يَعْمَلُ عَمَلَ قَوْمِ لُوطٍ، فَاقْتُلُوا الْفَاعِلَ، وَالْمَفْعُولَ» [۵٧]«هرکس را یافتید که عمل قوم لوط را انجام میدهد فاعل و مفعول آن عمل را بکشید».
***
س۲۲: من توبه کردهام ولی مقداری از اشیاء حرام مانند آلات موسیقی و نوارها و فیلمهای مبتذل نزدم موجود میباشد، آیا جایز است که آنها را بفروشم به خصوص که ارزش پولیشان بسیار زیاد است؟
ج۲۲: خرید و فروش آنچه که حرام است جایز نمیباشد همچنین پولی که از فروش محّرمات (آنچه که حرام است) به دست میآید حرام میباشد. رسول خدا جمیفرمایند: «إِنَّ اللَّهَ إِذَا حَرَّمَ شَيْئًا حَرَّمَ ثَمَنَهُ» [۵۸]. یعنی (به راستی که هرگاه خداوند چیزی را حرام بگرداند پول آن را نیز حرام گردانیده است). آنچه که تو میدانی این است که دیگران از محرمات استفاده خواهند کرد. بنابراین، بدان که فروش آنها برای تو جایز نمیباشد، زیرا این عمل را خداوند متعال حرام گردانیده و میفرماید: ﴿وَلَا تَعَاوَنُواْ عَلَى ٱلۡإِثۡمِ وَٱلۡعُدۡوَٰنِ﴾[المائدة: ۲].
«یعنی بر انجام گناه و دشمنی و عداوت یکدیگر را یاری و مساعدت نکنید».
اما هرآنچه که از مال دنیا زیان میکنی نزد پروردگارت بهتر و جاودانهتر برای تو خواهد ماند و به فضل و کرم و بخشش بیانتهایش عوض آن را به تو خواهد داد.
***
س۲۳: انسان گمراهی بودم و اندیشههای بیدینی را تبلیغ میکردم و در این مسیر رمانها، داستانها و مقالات الحادی و کفرآمیزی مینوشتم همچنین اشعاری در انجام معاصی و محّرمات و دعوت دیگران به آن و گسترش فسق میسرودم، تا آن که خداوند مرا با رحمت بیکرانش دریافت و از ظلمات و تاریکیها به سوی نور و روشنایی هدایت گرداند، اما نمیدانم چگونه باید توبه کنم؟
ج۲۳: سوگند به خدا این نعمت بسیار بزرگ و با عظمتی میباشد و این توبه همان هدایت حقیقی است که باید به خاطر آن خداوند متعال را سپاس بگذاری و از او ثبات و پایداری را طلبیده و خواهان فضل و کرم بیشترش باشی.
اما هرکس که زبان و قلمش را در جنگ با اسلام و تبلیغ عقاید انحرافی یا بدعتهای گمراهکننده یا فسق و فجور به کار میگیرد اگر بخواهد توبه کند بر او واجب است کارهای زیر را انجام دهد:
اول: علناً توبهاش را از تمامی آنچه کرده اعلان کرده و بازگشتش در بین جمهور مردم را به هر وسیله یا راهی که در توانش است آشکار سازد تا از تمام کسانی که گمراه کرده پوزش بخواهد و آن باطلی که تبلیغش را میکرده رسوا سازد تا دیگر کسانی که تحت تأثیرش در قبل بوده یا از شبهاتی که مطرح میکرده پیروی میکردند فریب نخوردند، همچنین اشتباهاتی که در آن افتاده بود روشن سازد تا مبادا دیگران در آن بیفتد و از هرآنچه که گفته بیزاری و برائت بجوید. این آشکارسازی برای او یکی از واجبات توبه میباشد، زیرا خداوند متعال میفرماید:
﴿إِلَّا ٱلَّذِينَ تَابُواْ وَأَصۡلَحُواْ وَبَيَّنُواْ فَأُوْلَٰٓئِكَ أَتُوبُ عَلَيۡهِمۡ وَأَنَا ٱلتَّوَّابُ ٱلرَّحِيمُ ١٦٠﴾[البقرة: ۱۶۰].
«مگر کسانی که توبه کنند (از کتمان حق) و به اصطلاح (حال خود و جبران مافات) بپردازند و (آنچه را که از اوصاف پیغمبر و اسلام و دیگر حقائق میدانستند و پنهان میکردند) آشکار سازند. توبه ی چنین کسانی را میپذیرم و من بسی توبهپذیر و مهربانم...» [۵٩].
دوم: این که قلم و زبانش را در نشر و تبلیغ اسلام به کار گیرد و تمام توان و امکاناتش را در یاری دین خدا و آموزش حق به مردم و دعوت اسلامی بسیج کند.
سوم: این که این نیروها را در مقابله با دشمنان خدا و رسوائیشان و خنثیکردن توطئههایشان به کار گیرد، همانگونه که آنان را در گذشته یاری میکرد و گمانها و خیالات دشمنان اسلام را تخطئه کند و شمشیری در دست اهل باطل باشد. همچنین هرکسی که شخصی را هرچند برای یک بار به فواید امری حرام و جواز آن مانند ربا قانع کند بر او شایسته است که بازگردد و برای او همانگونه که گمراهش کرده بود، هدایتش گرداند تا بدین وسیله کفّاره اشتباهاتش را ادا کرده باشد. «تنها الله هست که هدایت میکند».
[۵۲] یک کیلو طلا یا نقره به کسی بدهد در برابر یک و نیم کیلو و در همان مجلس جنس داده و گرفته شود این ربای فضل است و حرام است. [۵۳] یک کیلو طلا هم اکنون داده شود که بعد از یک ماه دو کیلو بدهد، این ربای نسیه است و حرام است. [۵۴] ایام عادت زنان. [۵۵] توریه در علم بدیع به کاربردن لفظی در سخن با دو معنی دور و نزدیک است که قصد گوینده معنی دور باشد (الرائد، ترجمه دکتر انزایی نژاد صفحه ۵۶٧). [۵۶] مهر مثل مهری را گویند که در جامعه عموماً رواج داشته و مهر متوسط و معمول محاسبه میشود. [۵٧] این روایت را ابوداود و ترمذی و ابن ماجه روایت کردهاند و البانی آن را در «ارواء الغلیل» صحیح دانسته است. [۵۸] به روایت را ابوداود و آن حدیث صحیح دانسته است. [۵٩] این حدیث را ابوداود روایت کرده است و صحیح میباشد.