می خواهم توبه کنم اما...

گناهانم زندگی را بر من تیره و تلخ ساخته است

گناهانم زندگی را بر من تیره و تلخ ساخته است

ممکن است بگویی: آنقدر گناه انجام داده‌ام که با وجود آن که توبه کرده‌ام باز گناهانم مرا تعقیب و دنبال می‌کنند! و یادآوری‌ام نسبت به آنچه که انجام داده‌ام زندگی را بر من تلخ و ناگوار می‌سازد، و آرامش و استراحت در بستر را از من می‌گیرد. خواب را از چشمان برده و آسایشم را مختل ساخته و برهم می‌زند! راه نجات من از این فشار و رسیدن به اطمینان و آرامش چگونه است؟!

ای برادر مسلمان به تو می‌گویم:

این حالات و احساسات از نشانه‌های توبه صادقانه است، و این رفتار عیناً همان حالت پشیمانی از گناه است، پشیمانی از گناه خودش توبه می‌باشد. بنابراین، به آنچه که بر تو گذشته است با چشم امیدواری و رَجا بنگر، امید به آن که الله گناهانت را می‌بخشاید و هرگز از رحمت الهی ناامید مشو، مبادا از رحمت الله غافل شده و مأیوس شوی. زیرا که خداوند رحمان می‌فرماید:

﴿قَالَ وَمَن يَقۡنَطُ مِن رَّحۡمَةِ رَبِّهِۦٓ إِلَّا ٱلضَّآلُّونَ ٥٦[الحجر: ۵۶].

«چه کسی است که از رحمت پروردگارش مأیوس شود (ناامید می‌گردد) مگر گمراهان (بی‌خبر از قدرت و عظمت خدا؟!)...» [۴۸].

ابن مسعودسگوید:

«از بزرگترین گناهان کبیره شرک به الله (در صفات و افعال و...) و احساس امنیت و اطمینان‌کردن از عذاب الله و ناامیدی از رحمت الله و مأیوس‌شدن از فضل الله است» [۴٩].

مؤمن با حالتی میان خوف و رجا (ترس و امید) به سوی پروردگارش حرکت می‌کند. گاهی بنا به ضرورت یکی از آن‌ها بر دیگری غلبه می‌کند. پس هرگاه عصیان و نافرمانی کند خوف بر او غلبه می‌کند تا توبه نماید و آنگاه که توبه کرده رجا بر او غلبه می‌کند تا عفو و بخشش الهی را بطلبد.

[۴۸] تفسیر نور صفحه ۲٩۱. [۴٩] عبدالرزاق این روایت را نقل کرده است و هیثمی و ابن کثیر آن را صحیح دانسته‌اند.