ثالثا: سر حسین س کجاست؟
مشاهد و بارگاههایی که در شهرهای مختلف وجود دارد و در عصر تخلف فکری و اعتقادی بنا شده است و همه مدعی وجود سر حسین هستند، عامهی مردم را در این باره دچار گمراهی و سردرگمی کرده است.
ادعا شده که سر حسین سدر شهرهای زیادی وجود دارد، مثل: دمشق، رقه، عسقلان، قاهره، کربلا و مدینه.
سبب این ادعاهای واهی ندانستن محل اصلی سر حسین س است.
اگر بخواهیم در این باره تحقیق کنیم بر ما لازم است که بدانیم پس از معرکهی کربلا سر حسین در چه جاهایی وجود داشته است. ثابت است که سر حسین س را نزد ابن زیاد بردند و در طشتی گذاشتند و ابن زیاد با چوبی که در دست داشت به آن میزد که انس بن مالک س او را منع نمود و گفت: «او شبیهترین مردم به رسول الله ص بود» [۵۲۵].
پس از آن روایات و نظریات در مورد سر حسینس با هم اختلاف دارند؛ طبرانی از طریق یحیی بن بکیر آورده که میگوید لیث برایم چنین بیان نمود که: حسین بن علی س تسلیم نشد و با او جنگیدند تا آن که او را ودو فرزندش و همراهانش را که با او میجنگیدند در منطقهای بنام «طف» کشتند، علی بن الحسین و فاطمه بنت الحسین و سکینه بنت الحسین را نزد عبیدالله بردند علی در آن زمان نوجوان بود عبیدالله آنان را نزد یزید فرستاد، دستور داد سکینه را پشت تخت قرار دادند تا سر پدرش را نبیند، علی بن الحسین و خویشاوندانش نیز ایستاده بودند، سر حسین را نهادند و عبیدالله به دندانهای حسین زد و گفت: سرهای دوستانی را که نافرمان و ظالم باشند، میشکافیم، [۵۲۶]وسپس ادامه حدیث را آورده است.
این سند منقطع است؛ زیرا لیث بن سعد در زمان حادثه وجود نداشته، و سال ٩۴هـ [۵۲٧]به دنیا آمده و حادثهی کربلا سال ۶۱هـ اتفاق افتاده است.
هم چنین طبری از طریق ابومخنف از ابو حمزه ثمالی روایتی نقل کرده که در آن آمده که سر حسین نزد یزید برده شد و او نیز مانند ابن زیاد با چوبی با دندانهای ایشان بازی کرد، این روایت نیز صحیح نیست؛ زیرا ابو مخنف متروک الحدیث است همان گونه که ابو حاتم گفته است [۵۲۸]یحی بن معین گفته: او ثقه نیست [۵۲٩]و نسائی نیز گفته است، ابو حمزه ثمالی ثقه نیست [۵۳۰].
هم چنین روایت شده است که سر حسین نزد یزید رسید اما وی بر او ترحم نمود و ناراحت شد، بلاذری و طبری و جوزقانی [۵۳۱]از طرق مختلفی از حصین بن عبدالرحمن از یکی از موالی یزید بن معاویه آورده که میگوید: «هنگامی که سر حسین جلوی یزید نهاده شد، دیدم که گریه میکرد و میگفت: وای بر ابن مرجانه، خدا لعنتش کند، اگر حسین خویشاوند او میبود، چنین نمیکرد». این عبارت بلاذری است.
لیکن در سند تمامی این طرق فردی مجهول وجود دارد و او مولای یزید است که در روایت طبری و جوزقانی به معاویه نسبت داده شده است و این خود نوعی اضطراب است که در صحت روایت تأثیر دارد.
بدین جهت شیخ الاسلام و دیگران روایاتی را که بیانگر این است که سر حسین نزد یزید برده شده است رد میکنند، وی میگوید [۵۳۲]: این ثابت است و در صحیح بخاری [۵۳۳]آمده که سر حسین را نزد عبیدالله بن زیاد بردند و او با چوبی در حضور انس بن مالک با دندانهای حسین بازی میکرد و در مسند آمده که در حضور ابی برزهی اسلمی [۵۳۴]..بوده است، لیکن برخی با سندی منقطع نقل کردهاند که این در محضر یزید بن معاویه بوده، که این باطل و بیاساس است؛ زیرا ابو برزه و انس بن مالک هر دو در عراق بودند نه در شام و یزید بن معاویه هنگام قتل حسین در شام بود نه در کوفه. بنابراین هر کس نقل کرده که یزید با چوبدستی خود در حضور انس و ابوبرزه با دندانهای حسین بازی کرده است قطعا دروغ میگوید و دروغ بودن این گفته با نقل متواتر ثابت است.
و در ادامه (مجموع الفتاوی جلد ۲٧ صفحهی: ۴٧٩) میگوید: آشکار شد که داستانی که میگویند سر حسین را نزد یزید بردند و او با چوبی با دهان حسین بازی میکرد، دروغ است بلکه آن را نزد ابن زیاد بردند واین ثابت است و با سند معروفی نیامده که سر حسین را نزد یزید برده باشند، فقط یک سند منقطع وجود دارد که روایات ثابتتر و قویتر با آن معارض هستند.
و پس از ذکر اظهار همدردی یزید میگوید: این و امثال این را با سند صحیحتر و ثابتتر ازآن سند مجهول و منقطع نقل کردهاند. مقصود این است که انتقال سر حسین به شام در زمان یزید هیچ اصلی ندارد، پس چگونه پس از یزید به شام برده میشود، فقط ثابت است که آن را از کربلا نزد امیر عراق عبیدالله بن زیاد در کوفه بردند، و علماء آوردند که در کوفه دفن گردید.
روایات دیگری نیز در مورد بردن سر حسین نزد یزید وجود دارد که خالی از ضعف نیست [۵۳۵].
پس از آن ترجیح دادیم که سر حسین به دمشق فرستاده نشده است، اکنون به اماکنی دیگر میپردازیم که گفته شده سر حسینس آن جا دفن شده است:
کربلا ۲- رقه ۳- عسقلان ۴- قاهره ۵- مدینه
برای آن که بتوانیم دقیقا محل دفن سر حسینس را مشخص کنیم، تمامی این شهرها را که گفته شده سر حسین آن جاست، و روایاتی راکه در این باره آمده، بررسی میکنیم و پس از نقد و تحلیل این روایات محل سر حسینس را تعیین خواهیم نمود.
[۵۲۵] صحیح بخاری (۳٧۴۸) [۵۲۶] المعجم الکبیر ۳/۱۰۴ [۵۲٧] نگا: سیر أعلام النبلاء ۱۵/۱۳٧ [۵۲۸] الجرح والتعدیل ٧/۱۸۲. [۵۲٩] التاریخ الدوری ۳/۳۶۶. [۵۳۰] میزان الاعتدال ۱/۳۶۳. [۵۳۱] أنساب الأشراف ۳/۴۲۲-۴۲۴؛ طبری ۵/۳٩۳؛ والأباطیل والمناکیر ۱/۱۶۵. [۵۳۲] مجموع الفتاوی ۲٧/۴۶٩. [۵۳۳] صحیح بخاری ۳۵۳۸. [۵۳۴. ] - آن را در مسند نیافتم، حافظ در فتح ۱۱/۴٩ گفته است، طبرانی از زید بن ارقم آورده... این حدیث را طبرانی در ۵/۲۰۶ از زید بن ارقم آورده که: هنگامی که سر حسین بن علیس را آوردند با چوبی با دست و چشم و بینیاش بازی میکرد، زید گفت چوب را بردار من دهان رسول الله صدر همین محل دیدهام. هیثمی (٩/۱۲٩) گفته: طبرانی آن را روایت کرده و در سندش حرام بن عثمان وجود دارد که متروک است و در المیزان ۱/۴۶۸ آمده که مالک و یحیی گفتند: ثقه نیست، احمد گفته: مردم حدیث او را ترک کردهاند، شامل و دیگران گفتهاند: روایت از حرام حرام است. [۵۳۵] این نتیجهای است که من به آن رسیدهام، والله اعلم، لازم به ذکر است که برخی از علما مانند حافظ ابن کثیر ترجیح دادهاند که سر حسین س نزد یزید فرستاده شده است وی در البدایة والنهایة (۸/۲۸۵) میگوید: دربارهی سر حسین س نزد اهل تاریخ و سیر مشهور است که ابن زیاد آن را نزد یزید بن معاویه فرستاد و برخی از مردم منکر این هستند و از نظر من قول اول مشهورتر است، والله اعلم.