نخست: اسانید این کتاب و رجال إسناد آن
کلینی در کافی به نقل از علی بن ابی طالب سذکر نموده که عُفیر خر رسول الله جخود کشی کرد، علی گفت: این خر با رسول خدا حرف زده و گفت: پدر و مادرم فدای تو ای رسول الله جپدرم به نقل از پدرش و او هم به نقل از جدش به من خبر داد، که پدر وی با نوح ÷در کشتی نشسته بودند و حضرت نوح ÷به نزد وی رفت و دستی به پهلوی وی کشید سپس گفت: از نسل این خر، خری متولد میشود که سیّد و خاتم پیامبران †بر وی سوار میشود، الحمدلله خداوند چنین افتخاری را نصیب من نموده [۱۵].
توجه کنید، این حدیث را با اسناد که کلینی گفته ذکر نمودیم و عجب اسنادی که سلسلهی راویان آن به جز خر کسی دیگر نیست و در مهمترین کتاب آنها آمده است. در سند تنها یک خر نیست بلکه مسلسل خر هستند؛ زیرا عفیر از پدرش از جد پدرش و او از پدرش، و خداوند علی سبزرگتر از این داشته که از خری و از پدرانش روایت کند.
در اسناد آن، راوی مجهول وجود دارد؛ زیرا معلوم نیست که این خرها موثق و حافظ حدیث بودهاند یا نه!! و زندگی و هویت هیچ یک از آنها مشخص نیست و باید خواننده به خاطر شناخت مشخصات و زندگانی آنها به کتاب حیات الحیوان دمیری یا حیات الحیوان جاحظ مراجعه کند.
دوم: چگونه خری برای پیامبر جمیگوید: (پدر و مادرم فدایت باد)؟؟!! پدرش کی بوده و مادرش چه ارزشی داشته؟ تا فدای رسول الله شوند و شکی در آن نیست چنین امری بیادبی و طعن دربارهی رسول الله جاست که چنین سخن مزخرفی را به سیّد الخلق نسبت میدهند که خری برایش میگوید پدر و مادرم فدایت باد.
سوم: در حدیث راوی دروغگو وجود دارد که جد پدر عفیر است؛ زیرا هیچ گاه نوح را ملاقات نکرده در حالیکه ادعا میکنند نوح ÷پهلوی وی را مسح نموده.
و این به نسبت اسناد که در این کتاب وجود دارد ...
و اما یاوهگوی و خرافات داخل آن را هم با هم ببینیم:
[۱۵] الکافی ج۱ ص۲۳٧ با تحقیق علی اکبر غفاری طبع دارالأضواء در بیروت سال۱۴۰۵هجری.