علاج کسانی که مبتلا به عمل قوم لوط هستند
کلینی از عمر بن یزید روایت کرده که در مجلس ابی عبدالله ÷بوده که مردی از وی سـؤال کرد و گفت: فدایت شوم من پسران را دوست دارم. ابو عبدالله گفت: با آنها چه میکنی؟ آن مرد گفت: آنـان را بـر پشت خود قرار میدهم (یعنی آنان فاعل و خودش مفعول). ابو عبدالله عصبانی شد و دست را بر پیشانـی خود گرفت آن مرد وقتی با عصبانیت ابو عبدالله مواجه شد به گریه افتاد. ابو عبدالله نظری به وی افکند و بـه حال وی ترحم نمود و گفت: هرگاه به دیار خود برگشتی شتر چاقی را بخر و دست و پایش را ببند و با یـک ضربه شمشیر کوهان وی را ببر؛ و پوستش را بکن سپس در حالیکه هنوز بدنش گرم است روی پشتش بنشین [۶٩]تا نجات یابی. آن مرد میگوید: به دیار خود برگشتم و کاری که ابو عبدالله به من گفته بود انجام دادم و هنـوز بر پشت شتر بودم که شیئی مانند کرم از بدنم خارج و آرام شدم [٧۰].
[۶٩] یعنی این نفر مخنّث است و دوست دارد که نوجوانان از دبر با او آمیزش کنند؛ چنانکه شیعهها خانمهای خود را از دُبر لواط میکنند، و الا مردان واقعی با زنهای خویش از عقب معاشرت نمیکنند. [٧۰] الکافی ج ۵ ص ۵۵۰.