شرط وجود ولیّ در إنکاح زن و حکمت آن:
دادن حق انتخاب شوهر به زن به معنای افسار گسیختگی و آزادی مطلق نیست که به هر کس که بخواهد ازدواج کند، حتی اگر بوسیله این ازدواج ضرری متوجه خویشان و خانوادهاش شود، بلکه این آزادی انتخاب، تحت نظارت ولیّ و راهنمائیهای او صورت میگیرد، و عقد ازدواج او را نیز همین ولیّ سرپرستی میکند. پس جایز نیست زن خود را شخصاً به عقد نکاح مردی در بیاورد، و اگر چنین کاری کرد عقدش باطل است بنابر حدیثی که در سنن از عائشهلنقل شده است: «أَيُّمَا امْرَأَةٍ نَكَحَتْ نَفسَها بِغَيْرِ إِذْنِ وَلِيِّهَا فَنِكَاحُهَا بَاطِلٌ فَنِكَاحُهَا بَاطِلٌ فَنِكَاحُهَا بَاطِلٌ...».«هر زنی بدون اذن ولّیش خود را شخصاً به عقد نکاح کسی در آورد، نکاهش باطل است، نکاحش باطل است، نکاحش باطل است». ترمذی گفته است این حدیث حسن است.
و در سنن چهارگانه نیز آمده است: «لاَ نِكَاحَ إِلاَّ بِوَلِىٍّ».«بدون ولیّ نکاح جایز نیست».
این دو حدیث و احادیث دیگری مشابه آنها دلالت دارند بر اینکه نکاح بدون ولیّ صحیح نیست چون اصل در نفی، نفی صحت است. ترمذی گفته است، نزد اهل علم، از جمله عمر، علی، ابن عباس، ابوهریره و غیره به این احادیث عمل میشود، و همچنین از فقهاء تابعین روایت شده که گفتهاند: «لاَ نِكَاحَ إِلاَّ بِوَلِىٍّ».و این، رأی شافعی، احمد و اسحاق نیز هست به [المغنی] (۶/۴۴۹) مراجعه کن.