احکام ویژه بانوان

فهرست کتاب

اطاعت زن از همسرش واجب و نافرمانی او حرام است:

اطاعت زن از همسرش واجب و نافرمانی او حرام است:

ای خواهر مسلمان! بر تو واجب است که از همسرت فرمانبرداری کنید. از ابو هریره سنقل شده که پیامبر جفرموده است: «إِذَا صَلَّتِ الْمَرْأَةُ خَمْسَهَا وَصَامَتْ شَهْرَهَا وَحَفِظَتْ فَرْجَهَا وَأَطَاعَتْ زَوْجَهَا قِيلَ لَهَا ادْخُلِى الْجَنَّةَ مِنْ أَىِّ أَبْوَابِ الْجَنَّةِ شِئْتِ» [۵۷].

«هر گاه زن، نماز پنجگانه را به جا آورد، و ماه رمضان را روزه گرفت، و آبرویش را حفظ کرد، و از همسرش اطاعت نمود، از هر دری که بخواهد داخل بهشت می‌شود».

ابو هریرهسروایت می‌کند که پیامبر جفرمود: «لاَ يَحِلُّ لِلْمَرْأَةِ أَنْ تَصُومَ وَزَوْجُهَا شَاهِدٌ إِلاَّ بِإِذْنِهِ، وَلاَ تَأْذَنَ فِى بَيْتِهِ إِلاَّ بِإِذْنِهِ» [۵۸]. «جایز نیست برای زنی که شوهرش در خانه است، روزۀ مستحب بگیرد مگر به اجازه شوهرش. و همچنین جایز نیست کسی را به منزل راه دهد مگر اینکه از شوهش اجازه گرفته باشد».

از ابوهریرهسنقل شده که پیامبر فرموده است: «إِذَا دَعَا الرَّجُلُ امْرَأَتَهُ إِلَى فِرَاشِهِ فَلَمْ تَأْتِهِ فَبَاتَ غَضْبَانَ عَلَيْهَا لَعَنَتْهَا الْمَلاَئِكَةُ حَتَّى تُصْبِحَ».«هرگاه مرد، همسرش را به بستر خوابش فراخواند و او نیاید و بدین سبب شوهرش بر او خشم گیرد، تا صبح ملائکه بر این زن لعنت کنند». و امام بخاری و مسلم روایت کنند که پیامبر فرمود ج: «وَالَّذِى نَفْسِى بِيَدِهِ مَا مِنْ رَجُلٍ يَدْعُو امْرَأَتَهُ إِلَى فِرَاشِهَا فَتَأْبَى عَلَيْهِ إِلاَّ كَانَ الَّذِى فِى السَّمَاءِ سَاخِطًا عَلَيْهَا حَتَّى يَرْضَى عَنْهَا». «قسم به کسی که جان من در دست اوست اگر مردی همسرش را به بسترش فراخواند و او امتناع ورزد، خداوندى که در آسمان است بر او خشمگین می‌شود تا زمانیکه مرد راضی شود».

از حقوق مرد بر همسرش این است که زن سرپرستی منزل شوهرش را به عده گیرد و بدون اجازه او از آن خارج نشود. پیامبر جفرموده است: «والـمرأة راعية في بيت زوجها ومسئوولة عن رعيتها» [۵۹]. «زن سرپرست و محافظ منزل شوهرش است و در برابر آن مسئول است».

و از حقوق مرد بر همسرش این است که کارهای منزل را انجام دهد و مرد را نیازمند خدمتکار نکند که بدین وسیله مرد و فرزندانش در معرض خطر قرار گیرند.

شیخ الإسلام ابن تیمیّه/در [مجموع الفتاوی: ۳۲/۲۶۰، ۲۶۱] می‌گوید: خداوند که می‌فرماید: ﴿فَٱلصَّٰلِحَٰتُ قَٰنِتَٰتٌ حَٰفِظَٰتٞ لِّلۡغَيۡبِ بِمَا حَفِظَ ٱللَّهُ[النساء: ۳۴].

«و زنان صالح، زنانى هستند که متواضعند، و در غیاب (همسر خود)، اسرار و حقوق او را، در مقابل حقوقى که خدا براى آنان قرار داده، حفظ می‌‏کنند».

اقتضا می‌کند که زن بطور مطلق از شوهرش فرمانبرداری کند. او را خدمت نماید با او به سفر رود و خود را تسلیم او کند و غیره، همچنانکه سنت رسول الله جنیز بر این مسأله دلالت دارد.

علاّمه ابن القیم در [الهدی: ۵/۱۸۸، ۱۸۹] می‌گوید: کسانى که خدمتکارى زن را واجب می‌دانند، می‌گویند این امر از کلام الله که آنان را مخاطب قرار داده است ظاهر و آشکار است، اما خوشگذرانی و راحت طلبی زن، خدمتکاری مرد برای زن، جارو زدن، خمیر کردن آرد، شستشو و انجام کارهای منزل برای مرد از اعمال ناشایست است. خداوند می‌فرماید: ﴿وَلَهُنَّ مِثۡلُ ٱلَّذِي عَلَيۡهِنَّ بِٱلۡمَعۡرُوفِ[البقرة: ۲۲۸].

«و براى همسران، همانند وظایفى که بر دوش آن‌هاست، حقوق شایسته‏اى قرار داده شده است».

و همچنین خداوند متعال فرموده است: ﴿ٱلرِّجَالُ قَوَّٰمُونَ عَلَى ٱلنِّسَآءِ[النساء: ۳۴]. «مردان، سرپرست و نگهبان زنانند».

اگر زن به شوهرش خدمت نکند بلکه برعکس، مرد خدمتکار همسرش شود، در این صورت زن سرپرست مرد می‌شود. تا آنجا که می‌گوید به این خاطر خداوند تهیۀ خوراک، پوشاک و مسکن را بر مرد واجب کرده است تا در مقابل، زن به شوهرش خدمت کند، و به او اجازۀ استمتاع دهد.

و در ادامه می‌گوید: پیمان و قراردادهای عمومی تسلیم عرف و عادت هستند و عرف و عادت بر این جاری است که زن به شوهرش خدمت کند، و کارهای داخلی منزل را به انجام رساند، و گفته است که جایز نیست بین زن سرشناس و گمنام، دارا و ندار فرق و جدایی گذاشته شود. چرا که شریف‌ترین زن دنیا فاطمهلبه شوهرش خدمت می‌کرد، و باری پیش پیامبر جآمد و از فراوانی کار و زحمت منزل شکایت کرد، اما پیامبر جشکایتش را نپذیرفت.

س: هرگاه زن احساس کرد که شوهرش نسبت به او بی‌رغبت شده است حال آنکه زن علاقمند است که به زندگی با او ادامه دهد، چگونه این موضوع را حل و فصل کند؟

ج: خداوند می‌فرماید: ﴿وَإِنِ ٱمۡرَأَةٌ خَافَتۡ مِنۢ بَعۡلِهَا نُشُوزًا أَوۡ إِعۡرَاضٗا فَلَا جُنَاحَ عَلَيۡهِمَآ أَن يُصۡلِحَا بَيۡنَهُمَا صُلۡحٗاۚ وَٱلصُّلۡحُ خَيۡرٞ[النساء: ۱۲۸].

«و اگر زنى، از طغیان و سرکشى یا اعراض شوهرش، بیم داشته باشد، مانعى ندارد با هم صلح کنند (و زن یا مرد، از پاره‏اى از حقوق خود، بخاطر صلح، صرف نظر نماید). و صلح، بهتر است».

حافظ ابن کثیر گفته است: هرگاه زن ترسید که شوهرش از او بی‌زار یا رویگردان شود، جایز است که زن از حقوق خود یا از برخی از آن‌ها از قبیل نفقه، پوشاک، همبستری با خود و غیره صرف نظر کند، و برای شوهر نیز جایز است که آن را از همسرش بپذیرد. پس بر همسر هیچ گناهی نیست که حقوق خود را به شوهرش ببخشد، و بر شوهر نیز هیچ گناهی نیست که آن را قبول کند و به همین خاطر خداوند فرمود: ﴿فَلَا جُنَاحَ عَلَيۡهِمَآ أَن يُصۡلِحَا بَيۡنَهُمَا صُلۡحٗاۚ وَٱلصُّلۡحُ خَيۡرٞ[النساء: ۱۲۸]. یعنی، سازش از جدائی بهتر است .... سپس داستان سوده بنت زمعه را لذکر کرده است که وقتی او به سنّ پیری رسید و پیامبر جتصمیم گرفت از او جدا شود، سوده با پیامبر جسازش کرد بر اینکه نوبت همبستری خود را به عائشهلببخشد به شرط اینکه پیامبر جاو را نزد خود نگاه دارد، و پیامبر نیز پذیرفت. به [تفسر ابن کثیر: ۲/۴۰۶] چاپ آخر مراجعه کنید.

س: هرگاه زن، شوهرش را دوست نداشته باشد و نخواهد با او زندگی کند، باید چه کار کند؟

ج: خداوند می‌فرماید: ﴿فَإِنۡ خِفۡتُمۡ أَلَّا يُقِيمَا حُدُودَ ٱللَّهِ فَلَا جُنَاحَ عَلَيۡهِمَا فِيمَا ٱفۡتَدَتۡ بِهِۦ[البقرة: ۲۲۹].

«اگر بترسید که حدود الهى را رعایت نکنند، مانعى براى آن‌ها نیست که زن، فدیه و عوضى بپردازد (و طلاق بگیرد)».

حافظ، ابن کثیر در تفسیرش (۱/۴۸۳) گفته است : هرگاه زن و شوهر با هم ناسازگار شدند و همسر به وظایف خود در برابر شوهرش عمل نمی‌کرد و او را دوست نمی‌داشت و نمی‌توانست با او زندگی کند، زن می‌تواند آنچه را که از شوهرش گرفته است باز پس دهد و بدینوسیله خود را نجات دهد و بر زن گناهی نیست که اموالش را به شوهرش ببخشد، و بر مرد نیز گناهی نیست که آنرا از همسرش بپذیرد و این، همان خلع است که در فقه به آن اشاره شده است.

س: هرگاه زن بدون عذر از شوهرش بخواهد که از او جدا شود چه تهدیدهای از جانب خداوند متوجه او می‌شود؟

ج: از ثوبانسنقل شده که پیامبر جفرمود: «أَيُّمَا امْرَأَةٍ سَأَلَتْ زَوْجَهَا طَلاَقًا فِى غَيْرِ مَا بَأْسٍ فَحَرَامٌ عَلَيْهَا رَائِحَةُ الْجَنَّةِ» [۶۰].

«هر زنی بدون عذر بخواهد از شوهرش طلاق بگیرد، بوی بهشت از وی حرام می‌گردد». چون ناپسندترین حلال نزد خدا طلاق است، و فقط به هنگام نیاز به آن روی آورده می‌شود، و بدون آن بخاطر ضررهای که به دنبال دارد، و بر کسی مخفی نیست، طلاق مکروه است. نیازی که زن را وادار می‌کند از شوهرش درخواست طلاق کند، این است که مرد از وظایف خود نسبت به همسرش خودداری کند، به گونه‌ای که اگر زن به این زندگی ادامه دهد، متضرر شود.

خداوند می‌فرماید: ﴿فَإِمۡسَاكُۢ بِمَعۡرُوفٍ أَوۡ تَسۡرِيحُۢ بِإِحۡسَٰنٖ[البقرة: ۲۲۹].

«باید به طور شایسته همسر خود را نگاهدارى کند (و آشتى نماید)، یا با نیکى او را رها سازد».

و دوباره خداوند می‌فرماید: ﴿لِّلَّذِينَ يُؤۡلُونَ مِن نِّسَآئِهِمۡ تَرَبُّصُ أَرۡبَعَةِ أَشۡهُرٖۖ فَإِن فَآءُو فَإِنَّ ٱللَّهَ غَفُورٞ رَّحِيمٞ ٢٢٦ وَإِنۡ عَزَمُواْ ٱلطَّلَٰقَ فَإِنَّ ٱللَّهَ سَمِيعٌ عَلِيمٞ ٢٢٧[البقرة: ۲۲۶-۲۲۷]. «کسانى که زنان خود را «ایلاء» می‌‏نمایند (سوگند یاد می‌‏کنند که با آن‌ها، آمیزش‏جنسى ننمایند،) حق دارند چهار ماه انتظار بکشند. (و در ضمن این چهار ماه، وضع خود را با همسر خویش، از نظر ادامه زندگى یا طلاق، روشن سازند.) اگر (در این فرصت،) بازگشت کنند، (چیزى بر آن‌ها نیست، زیرا) خداوند،آمرزنده و مهربان است. و اگر تصمیم به جدایى گرفتند، (آن هم با شرایطش مانعى ندارد،) خداوند شنوا و داناست».

[۵۷] ابن حبان در صحیحش آن را روایت کرده است. [۵۸] امام بخاری و سلم روایت کرده‌اند. [۵۹] امام بخاری و مسلم آن را روایت کرده‌اند. [۶۰] أبو داود و ترمذی آن را روایت کرده‌اند، و ابن حبان در صحیحش آن را حسن دانسته است.