بخش اول: روایات کلینی و صدوق
۱- کلینی [۳]در کتاب کافی از ابو جعفر [۴](÷) نقل میکند که فرمود: الله عزوجل رسول خود را به ولایت على(÷) امر کرد و این آیه را نازل فرمود: ﴿إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ ٱللَّهُ وَرَسُولُهُۥ وَٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ ٱلَّذِينَ يُقِيمُونَ ٱلصَّلَوٰةَ وَيُؤۡتُونَ ٱلزَّكَوٰةَ وَهُمۡ رَٰكِعُونَ ٥٥﴾[المائدة: ۵۵]. «تنها الله و پیامبر او و مومنانی یاور شمایند که خاشعانه و خاضعانه نماز را بجای میآورند و زکات مال میدهند».
و نیز ولایت ولی امر را بر امت اسلام واجب کرد و چون مردم نفهمیدند مقصود از ولایت چیست؟ رسول اکرمصرا دستور داد تا برایشان ولایت را تفسیر کند همانطورى که معناى نماز و زکات و حج و روزه را تفسیر فرموده است، وقتى این دستور رسید، رسول اللهصسخت دلتنگ و پریشان شد، و ترسید مردم از شنیدن این فرمان از دین بیزارى جویند و مرتد شوند و او را تکذیب کنند، ناچار به پروردگار خویش رجوع کرد و الله متعال هم این آیه را نازل فرمود: ﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلرَّسُولُ بَلِّغۡ مَآ أُنزِلَ إِلَيۡكَ مِن رَّبِّكَۖ وَإِن لَّمۡ تَفۡعَلۡ فَمَا بَلَّغۡتَ رِسَالَتَهُۥۚ وَٱللَّهُ يَعۡصِمُكَ مِنَ ٱلنَّاسِ﴾[المائدة: ۶٧].
«ای پیامبر! هر آنچه از سوی پروردگارت برتو نازل شده است برسان، و اگر چنین نکنی، رسالت الله را نرساندهای و الله تو را از مردمان محفوظ میدارد».
بعد از نزول این آیت، رسول اکرمصقیام به امتثال و انجام دستور الله متعال نمود، یعنى در روز غدیر خم ولایت على(÷) را بر مردم ابلاغ کرد. دستور فرمود تا ندا کنند که: «الصلوة جامعة» یعنی مردم آماده نماز شوند، آنگاه دستور پروردگار را مبنى بر ولایت على(÷) به مردم گوشزد نمود و فرمود تا حاضرین ماجرا را به غائبین برسانند. ابو جعفر(÷) فرمود: فرایض یکی پس از دیگری نازل میشد و ولایت، آخرین تکلیفی بود که از جانب الله متعال بر آنحضرتصنازل گردید. سپس الله متعال این آیه را نازل فرمود: ﴿ٱلۡيَوۡمَ أَكۡمَلۡتُ لَكُمۡ دِينَكُمۡ وَأَتۡمَمۡتُ عَلَيۡكُمۡ نِعۡمَتِي وَرَضِيتُ لَكُمُ ٱلۡإِسۡلَٰمَ دِينٗا﴾[المائدة: ۳].
«امروز دین شمارا برایتان کامل کردم و نعمت خود را بر شما تکمیل نمودم».
آنگاه ابو جعفر(÷) فرمود: الله تعالى مىفرماید: بعد از این دیگر فریضه اى براى شما مسلمین نازل نمىکنم، براى اینکه فرایض شما تکمیل شد.
۲- همچنان کلینی در کافی به تعقیب این حدیث حدیثی دیگری را با سند دیگری از ابو عبد الله [۵](÷) نقل میکند که در مورد این فرموده الله عزوجل فرمود: ﴿إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ ٱللَّهُ وَرَسُولُهُۥ وَٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ﴾ «تنها الله و پیامبر او و مومنانی یاور شمایند».
پس مراد از (إنما): یعنی «اولویت بیشتر به شما دارد» به این معنا که الله تعالی و رسول اوصدر جان و مال و همه امورتان حق تصرف بیشتری دارند. و منظور از ﴿وَٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ﴾على(÷) و اولاد او، ائمّه اطهار†تا روز قیامت هستند.
سپس الله تعالی ایشان را چنین ستوده فرمود: ﴿ٱلَّذِينَ يُقِيمُونَ ٱلصَّلَوٰةَ وَيُؤۡتُونَ ٱلزَّكَوٰةَ وَهُمۡ رَٰكِعُونَ ٥٥﴾.
«کسانیکه خاشعانه و خاضعانه نماز را بجای میآورند و زکات مال میدهند».
علی(÷) در نماز ظهر بود و دو رکعت نماز را هم خوانده بود و کسایی که قیمت آن هزار دینار بود و نجاشی آن را به پیامبر اکرمصهدیه داده بود سپس آنحضرت علی را پوشانید، بر تن داشت که سایلی آمد و گفت: السلام علیک یا ولی الله، و اولویت بیشتر به مومنان دارد نسبت به جانهای خودشان، بر مسکین صدقه کن؟ علی کسا را بسویش پرتاب کرد و با دست اشاره کرد که بلند کن. و الله تعالی این آیت را نازل کرد و نعمت او را بر اولادش نیز معطوف داشت پس هر کس از اولاد او به جایگاه امامت رسید با این ویژگى مثل او خواهند بود، آنان صدقه مىدهند در حال رکوع. و گدایی که از امیر مومنان(÷) سوال کرد از فرشتگان بود و کسانی که از اولاد او ائمه علیهم السلام سوال کنند از فرشتگان خواهند بود [۶].
فیض کاشانی [٧]میگوید: «و نعمت او را بر اولادش نیز معطوف داشت» یعنی: پس از آنکه نعمت اولاد على÷را شبیه و همگونه و پیوسته به نعمت او ساخت، صیغه جمع را آورد».
۳- کلینی میافزاید: شیخ صدوق [۸]- روحش شاد باد- در کتاب عرض المجالس در ذیل آیه ﴿إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ ٱللَّهُ وَرَسُولُهُۥ وَٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ﴾از ابى الجارود از حضرت ابى جعفر(÷) روایت مىکند که فرمود: طایفهاى از یهود مسلمان شدند از آن جمله عبدالله بن سلام، اسد، ثعلبه، ابن امین و ابن صوریا بودند که همگى خدمت رسول اکرمصعرض کردند یا نبى الله حضرت موسى وصیت کرد به یوشع بن نون و او را جانشین خود قرار داد، وصى شما کیست یا رسول الله؟ و بعد از تو ولى و سرپرست ما کیست؟ در پاسخ این سؤال این آیه نازل شد: ﴿إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ ٱللَّهُ وَرَسُولُهُۥ وَٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ ٱلَّذِينَ يُقِيمُونَ ٱلصَّلَوٰةَ وَيُؤۡتُونَ ٱلزَّكَوٰةَ وَهُمۡ رَٰكِعُونَ ٥٥﴾[المائدة: ۵۵]. آنگاه رسول الله صفرمود برخیزید، همه برخاسته و به مسجد آمدند، مردى فقیر و سائل از مسجد بطرف آنحضرت مىآمد، حضرت فرمود: اى مرد آیا کسى بتو چیزى داده؟ عرض کرد: آرى، همین اکنون این انگشتر را به من داد، حضرت پرسید چه کسى؟ عرض کرد آن مردى که مشغول نماز است، پرسید در چه حالى بتو داد؟ عرض کرد در حال رکوع، حضرت تکبیر گفت . اهل مسجد همه تکبیر گفتند، حضرت رو به آن مردم کرد و فرمود: پس از من على(÷) ولى شماست، آنان نیز گفتند ما به خداوندى الله تعالى و به نبوت محمدصو ولایت على(÷) راضى و خشنودیم، آنگاه این آیه نازل شد: ﴿وَمَن يَتَوَلَّ ٱللَّهَ وَرَسُولَهُۥ وَٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ فَإِنَّ حِزۡبَ ٱللَّهِ هُمُ ٱلۡغَٰلِبُونَ ٥٦﴾[المائدة: ۵۶]. «و هر کس که الله و پیامبر او و مومنان را به دوستی و یاری بپذیرد (از زمرۀ حزب الله است و) بیتردید حزب الله پیروز است».
و از عمر بن خطاب(س) نقل میکند که فرمود: «قسم به الله که چهل انگشتر را در وقت رکوع صدقه دادم تا آنچه در مورد علی بن ابیطالب نازل شده در مورد من هم نازل گردد اما نازل نشد».
[۳] سال وفات ۳۲۸ یا ۳۲٩ هـ. [۴] محمد الباقر پسر زین العابدین سال وفات ۱۱۴هـ. [۵] جعفر الصادق پسر محمد الباقر سال وفات ۱۴۸هـ. [۶] الوافی: حدیث شماره ٧۴٧ جلد ۲ ص ۲٧۶-۲٧٧. [٧] ملا محمد محسن سال وفات ۱۰٩۱هـ. [۸] ابن بابویه قمی سال وفات ۳۸۱هـ.