چرا با مرجع تقلید آیت الله محمد حسین فضلالله مخالف هستند؟! [۵۷]
هر کس به واقعیت امروز شیعه نگاه کند میبیند که بعد از خوابی طولانی که بیشتر از این ادمه نخواهد یافت بیداری و آگاهی به چشم میخورد.
افرادی که به میدان آمده و غلو موجود در مذهب را به باد انتقاد میگیرند و به پالایش روایاتی میپردازند که عزاداران و مدّاحان و سخنرانان منبرها و متعصبان مذهبی بدون دقت و بررسی آن را همواره بیان میکنند روز به روز بیشتر میشوند. دیروز آیتالله العظ میابوالفضل برقعی و احمد کسروی و علامه خوئینی و دکتر موسی موسوی و محمد یاسری و احمد کاتب بلند شدند، و امروز آیتالله العظمی محمد حسین فضلالله به پا خاسته است.
سید فضلالله دریافت که بعضی از موضوعات عقیدتی و تاریخی که در کودکی از آن دفاع میکرده است و آن را به عنوان مرجع و عالم بلندپایه شیعه توضیح میداد حقیقت ندارند.
در موضوع تاریخ سید فضلالله با پژوهش و ارزیابی به این نتیجه رسید که آنچه در مورد زهرا میگویند که به او تعدّی شده و مورد ضرب و شتم قرار گرفته و سقط جنین شده است اصلاً حقیقت ندارد.
سید فضلالله با انتقاد از آنچه در مورد کتکخوردن زهرا گفته میشود میگوید: «... اگر کسی بیاید و به زن شما حمله کند و بخواهد او را بزند، آیا در خانه و اتاق مینشینی و میگویی: لاحول و لاقوه الا بالله، یا اینکه به کسی که آمده که زنت را بزند حملهور میشوی؟!
علی بن ابیطالب÷آن مردی که قهرمانان را مقهور مینمود و شکست میداد، آیا اجازه میدهد که گروهی به این صورت به زهرا حمله کنند و او در خانه نشسته باشد و بگوید: لاحول و لاقوه إلا بالله العلی العظیم؟! کدام یک از شما چنین چیزی را برای خود میپسندد؟! مسلّماً هیچ کسی این را نمیپسندد.. .) [۵۸].
و میگوید: (چرا زهرا در را باز میکند... شما وقتی در خانه باشی و همسرت هم در خانه باشد اگر کسی در را خصوصاً اگر نیروهای امنیتی باشند که برای دستگیریات آمده باشند، آیا شما به زن خود میگویی تو بیرون برو؟... یعنی امام علی بزدل بوده و غیرت نداشته است؟! میگویند پیامبر به او سفارش کرده که در مورد خلافت جنگ و اختلاف را به راه نیندازد! نه اینکه از زنش هم دفاع نکند) [۵۹].
و درموضوع عقیده آیت الله فضلالله بعد از تأمل و تدبّر در نصوص قرآن و سنّت با تمام جرأت و با صراحت گفته است: امامت برای صحت اسلام و یا پذیرفتهشدن اعمال بندگان شرط نیست، و بلکه فقط نظریهای است که بعضی از مسلمین آن را قبول دارند و بعضی آن را قبول ندارند، و امامت از موارد اجتهادی و متغیرات است که میتوان آن را ضعیف قرارداد و میتوان آن را صحیح دانست.
و از جمله اموری که سید فضلالله مورد انتقاد قرار داده نسبتدادن علم غیب به ائمه است. او در تفسیر آیۀ: ﴿قُل لَّآ أَقُولُ لَكُمۡ عِندِي خَزَآئِنُ ٱللَّهِ وَلَآ أَعۡلَمُ ٱلۡغَيۡبَ وَلَآ أَقُولُ لَكُمۡ إِنِّي مَلَكٌۖ إِنۡ أَتَّبِعُ إِلَّا مَا يُوحَىٰٓ إِلَيَّۚ قُلۡ هَلۡ يَسۡتَوِي ٱلۡأَعۡمَىٰ وَٱلۡبَصِيرُۚ أَفَلَا تَتَفَكَّرُونَ ٥٠﴾[الأنعام: ۵۰].
«بگو: «من نمىگویم خزاین خدا نزد من است؛ و من، (جز آنچه خدا به من بیاموزد، ) از غیب آگاه نیستم! و به شما نمىگویم من فرشتهام؛ تنها از آنچه به من وحى مىشود پیروى مىکنم. » بگو: آیا نابینا و بینا مساویند؟! پس چرا نمىاندیشید؟!». بیان میکند که این آیه به وضوح بر این دلالت میکند که پیامبرصعلم غیب نداشته است و خداوند از پیامبرصنخواسته که بیاید و بایستد و به مردم بگوید که راز دلشان چیست، و هر یک در آینده با چه رخدادهایی روبرو خواهد شد، چنانکه بسیاری تصور میکنند که پیامبر غیب میدانسته و پیامبرصرا به یک کاهن تشبیه میدهند [۶۰].
اما متأسفانه کسی به سخنان او گوش نداد و در دل آنها رسوخ نکرد، بنابراین فضلالله با آرامش و میانهروی جهت جایدادن آنچه بعد از بررسی و پژوهش بدان دست یافته به گفتگو پرداخت. ولی در مقابل با انواع تهمتها و.. . مواجه شد!.
[۵۷] یکی از مراجع تقلید شیعیان لبنان است که در تمام گوشههای دنیا مقلّدانی دارد. [۵۸] الحوزة العلمیة تدین الانحراف، ص ۲۷ – ۲۸. [۵۹] همان. [۶۰] تفسیر من وحی القرآن، (الانعام، ۵۰).