اهداف دعوتی داستان آدم، نوح و ابراهیم

(۱-۳-۳-۲) ترک گناهان

(۱-۳-۳-۲) ترک گناهان

انجام گناه و معصیّت توسط انسان دروازه‌های نفوذِ شیطان بر انسان را باز می‌کند، در این حالت وجود انسان محل مناسبی بر بذرپاشی شیطان بر آن می‌گردد، خداوند تعالی می‌فرمایند:

﴿إِنَّمَا سُلۡطَٰنُهُۥ عَلَى ٱلَّذِينَ يَتَوَلَّوۡنَهُۥ وَٱلَّذِينَ هُم بِهِۦ مُشۡرِكُونَ١٠٠[النحل: ۱۰۰]. «تنها تسلّط شیطان بر کسانی است که او را به دوستی می‌گیرند و به واسطۀ او شرک می‌ورزند.»

منظور از کسانی که شیطان را به دوستی می‌گیرند؛ افرادی است که از شیطان تبعیّت می‌کنند و به جای خداوند، این موجودِ خبیث و ملعون را به دوستی می‌گیرند و از وی پیروی می‌کنند. [۲۷]

از جمله مواردی که خداوندـ، داستان آن‌را تعریف می‌نماید، و شیطان از کوتاهی مؤمنان سوء استفاده کرده، سرکشی برخی از مؤمنان در غزوۀ اُحُد می‌باشد، خداوند تعالی می‌فرمایند:

﴿إِنَّ ٱلَّذِينَ تَوَلَّوۡاْ مِنكُمۡ يَوۡمَ ٱلۡتَقَى ٱلۡجَمۡعَانِ إِنَّمَا ٱسۡتَزَلَّهُمُ ٱلشَّيۡطَٰنُ بِبَعۡضِ مَا كَسَبُواْۖ وَلَقَدۡ عَفَا ٱللَّهُ عَنۡهُمۡۗ إِنَّ ٱللَّهَ غَفُورٌ حَلِيمٞ١٥٥[آل عمران: ۱۵۵]. «آنان که در روز رویارویی دو گروه (مسلمانان و کافران در جنگ احد) فرار کردند، بیگمان اهریمن به سبب پاره‌ای از آنچه کرده بودند (که سرکشی از فرمان خدا بود) آنان را به لغزش انداخت و خداوند ایشان را بخشید، چرا که خداوند آمرزنده و شکیبا است.»

کاملاً محرز است که شیطان از هر فرصت و حالت و شرایطی سوء استفاده می‌کند که انسان را به لغزش اندازد و نافرمانی خالقِ بی‌همتا و عظیم خود را بنماید، پس بر انسان است که از گناهان دوری گزیند؛ چرا که گناه، گناه می‌آورد و اطاعت، اطاعت به دنبال دارد، پس باید به این ندای باری تعالی با جان و دل لبیک گفت که می‌فرمایند:

﴿وَلَا تَتَّبِعُواْ خُطُوَٰتِ ٱلشَّيۡطَٰنِۚ إِنَّهُۥ لَكُمۡ عَدُوّٞ مُّبِينٌ١٦٨ إِنَّمَا يَأۡمُرُكُم بِٱلسُّوٓءِ وَٱلۡفَحۡشَآءِ وَأَن تَقُولُواْ عَلَى ٱللَّهِ مَا لَا تَعۡلَمُونَ١٦٩[البقرة: ۱۶۸-۱۶۹]. «و پا به پای اهریمن راه نیفتید (و از شیطان پیروی نکنید)، بی‌گمان او دشمن آشکار شماست. او تنها شما را به سوی زشتکاری و گناهکاری فرمان می‌دهد (و بدی‌ها را در نظرتان می‌آراید و شما را وا می‌دارد بر) اینکه آنچه را نمی‌دانید به خدا نسبت دهید.»

منظور از ﴿خُطُوَٰتِ ٱلشَّيۡطَٰنِۚهرگونه معصیّتی به خداوند تعالی را در بر می‌گیرد. [۲۸]ترک گناه برای دعوتگران از دو جهت اهمیّت خاص دارد:

اوّل: در صورتی که دعوتگر غوطه‌ور در گناه باشد و با این حال مردم را به ترک گناه دعوت کند، بی‌شک تضادِّ رفتاری وی با گفتارش آثار بس سوء و منفی در بین مردم ایجاد می‌کند و مردم این عالمانِ بی‌عمل و دعوتگرانِ عاصی را نقد می‌کنند و در مواردی این عملکرد آنان عاملِ فساد در جامعه می‌شود، این به خاطر تضاد در اقوال و کردار آن‌هاست. این عملکرد جدای از داشتن آثار و نتایج منفی، گناه بس بزرگی برای دعوتگر خواهد بود و موجب خشمِ عظیم خداوندـ، زیرا خداوند تعالی می‌فرمایند:

﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ لِمَ تَقُولُونَ مَا لَا تَفۡعَلُونَ٢ كَبُرَ مَقۡتًا عِندَ ٱللَّهِ أَن تَقُولُواْ مَا لَا تَفۡعَلُونَ٣[الصف: ۲-۳]. «ای مؤمنان! چرا سخنی (به دیگران) می‌گویید که خودتان برابر آن عمل نمی‌کنید؟ اگر سخنی را بگویید و خودتان برابر آن عمل نکنید، موجب کینه و خشم عظیم خدا می‌گردد.»

دوّم: ترک گناهان تقوای الهی را حاصل می‌کند. از دیدگاه علما تقوا به ترک همۀ گناهان و انجام عبادات و طاعات در حدّ توانایی انسان اطلاق می‌شود. تقوای دعوتگر قلب تپندۀ دعوت است، که آثار و ثمرات بس شگرف و زیادی را به بار می‌آورد، از جمله:

الف) کسب فرقان: خداوند ـمی‌فرمایند:

﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُوٓاْ إِن تَتَّقُواْ ٱللَّهَ يَجۡعَل لَّكُمۡ فُرۡقَانٗا وَيُكَفِّرۡ عَنكُمۡ سَيِّ‍َٔاتِكُمۡ وَيَغۡفِرۡ لَكُمۡۗ وَٱللَّهُ ذُو ٱلۡفَضۡلِ ٱلۡعَظِيمِ٢٩[الأنفال: ۲۹]. «ای مؤمنان! اگر از خدا (بترسید و از مخالفت فرمان او) بپرهیزید، خدا بینش ویژه‌ای را به شما می‌دهد که در پرتو آن حق را از باطل می‌شناسید، و گناهانتان را می‌زداید و شما را می‌آمرزد؛ چرا که یزدان دارای فضل و بخشش فراوان است.»

مفسران "فرقان" را به معنای (مُخرِج) یعنی؛ خارج کننده در دنیا و قیامت و به معنای (نجات از سختی‌ها) و نیز (نصر و یاری) دانسته‌اند، ولی کلمۀ فرقان اعم از این معانی است، به معنای وجود بینش و روش‌بینی است؛ که انسان مُتّقی در سایۀ آن حق را از باطل جدا می‌سازد و در پرتو آن به اهداف مذکور نیز می‌رسد، ابن کثیر آن را چنین تفسیر کرده است: هرکس تقوای خداوندرا با انجام اوامرش و ترک زواجرش داشته باشد، خداوندوی را نائل به معرفت و شناختِ جداسازی حق از باطل می‌کند، و این سببِ نصرت و نجات وی و خارج شدن وی از امور و سختی و امتحان‌های دنیا و سعادت وی در قیامت می‌شود، و نیز گناهانش بخشیده می‌شوند، و تقوا گناهان را محو و مایۀ غفران آن‌ها می‌شود و سببی برای نیل به ثواب بیکران خداونداست. [۲۹]

و این بینش دعوتگر را به قله‌های رفیعِ اهدافِ دعوت می‌رساند؛ زیرا هر دعوتگری در مسیر کار خود دچار عَقَبِه‌ها و گردنه‌های صعب‌العبوری می‌شود که بدون وجود این بینش که نصرت و نجات را در بر دارد، نمی‌تواند از آن‌ها عبور کند و این بر هر دعوتگری دیکته می‌کند که از انجام اعمال صالح همچون التزام واقعی به نمازهای فرض، نماز شب، انفاق، تضرّع و خشوع در برابر خالق منّان، نیکی به والدین و .... غافل نگردد.

ب) نجات و کسب رزق نکو: خداوند ـمی‌فرمایند:

﴿وَمَن يَتَّقِ ٱللَّهَ يَجۡعَل لَّهُۥ مَخۡرَجٗا٢ وَيَرۡزُقۡهُ مِنۡ حَيۡثُ لَا يَحۡتَسِبُۚ[الطلاق: ۲-۳]. «و هرکس از خدا بترسد و پرهیزگاری کند، خدا راه نجات (از هر تنگنایی) را برای وی فراهم می‌سازد. و به او از جایی که تصوّرش را نمی‌کند روزی می‌رساند.»

بی‌شک هر دعوتگری در تنگناهای دعوت خود با تکیّه بر قدرت و تفکّرِ خود به تنهایی نمی‌تواند از مصائب رهایی یابد لذا تقوای وی وسیله‌ای برای نجات اوست و همچنین رزق ـ مادّی و معنوی ـ از نیازهای اولیه و اصلی هر مسلمانی است، پس تقوا یکی از راه‌های کسب رزق برای وی است البته از جایی هم که خودش تصوّرش را نمی‌کند، پس هر دعوتگر و مسلمانی می‌تواند با تقوا خود را پیش خدای خود که صادق‌تر از او وجود ندارد، بیمه کند و بنابر این قانون تغییرناپذیر خود را با تقوایش همیشه در ساحل نجات و غوطه‌ور در رزق الهی تصوّر کند.

ج) آسان شدن کارها: خداوند ـمی‌فرمایند:

﴿وَمَن يَتَّقِ ٱللَّهَ يَجۡعَل لَّهُۥ مِنۡ أَمۡرِهِۦ يُسۡرٗا٤[الطلاق: ۴]. «هرکس از خدا بترسد و پرهیزگاری کند، خدا کار و بارش را ساده و آسان می‌سازد.»

کسی جز خداوندأنمی‌تواند راه را برای دعوتگر هموار و راحت کند، تقوا از جمله راه‌هایی می‌باشد که خداوندأراه‌ها و مشکلاتِ سنگین و طاقت‌فرسای دعوت را بوسیلۀ آن آسان می‌گرداند. مقاتل می‌گوید: کسی که در اجتناب معصیّتش از خداوندأبترسد، خداوندأدر توفیق وی برای عبادت، کارش را آسان و سهل می‌کند. [۳۰]

د) بخشیده شدن گناه و کسب پاداش: خداوند ـمی‌فرمایند:

﴿وَمَن يَتَّقِ ٱللَّهَ يُكَفِّرۡ عَنۡهُ سَيِّ‍َٔاتِهِۦ وَيُعۡظِمۡ لَهُۥٓ أَجۡرًا٥[الطلاق: ۵]. «و هرکس از خدا بترسد و پرهیزگاری کند، بدی‌ها و گناهان او را محو کرده و می‌زداید، و پاداش وی را بزرگ می‌نماید.»

از جمله آثار بس خوشایند و نویدبخش تقوا، بخشیده شدن گناهان و کسب پاداش زیاد است، این پیامد غیرِ قابل وصفِ تقوا به هر دعوتگر و مسلمانی کمک می‌کند، که در هر لحظه که دچار خطا شد با تقوای خویش خط بطلان بر گناهان خود بکشد و به آرامش دست یابد و خود را مشمول این مژده و هدیۀ زیبا و بزرگ الهی کند.

[۲۷] ابن کثیر، تفسیرالقرآن العظیم، ۴/۶۰۲؛ بغوی، تفسیرالبغوی، ۵/۴۳. [۲۸] ابن کثیر، تفسیرالقرآن العظیم، ۱/۴۷۸؛ طبری، تفسیرالطبری، ۳/۳۰۰. [۲۹] ابن کثیر، تفسیر القرآن العظیم، ۴/۴۳. [۳۰] قرطبی، تفسیر قرطبی، ۱۸/۱۶۵؛ شوکانی، فتح‌الغدیر، ۵/۲۶۰.