س- چرا ما شیعیان امامی خود را ملزم به تبعیت از فقهاء در کلیه شئون حیات خود میدانیم؟
ج- شیعیان امامی بدون هیچ دلیل و برهانی در مقابل ادعاهای فقهاء در مورد فرمانبرداری و اطاعت کور کورانه از ایشان که آن را تقلید نامیدند، سر فرود آوردند. چنانکه فقهاءادعا کردند انجام فرائض دینی بدون پیروی فقیهی از فقهاء عاطل و باطل میباش. و بعضی از آنان نیز اینچنین اضافه کردند که اطاعت از فقهاء نه تنها در مورد مسائل شرعی بلکه باید در مورد همه مسائل دین و دنیا باشد. و اینگونه بود که بدعتی بنام «ولایت فقیه» به ظهور رسید. و شیعه بیچاره حتی یکبار نیز از خود سوال نکرد که چرا در صورت پایبندی به کتاب خداوند و سنت رسول وی و فقه روشن امام صادق باز هم اعمال ما عاطل و باطل میماند؟ و حتی یکبار از خود نپرسید که چرا نماز، روزه وحج ما در صورتیکه آن را همانند رسول خداجو مسلمانان دیگر انجام میدهیم باز هم باطل است؟ و از خود سوال نکرد که چرا حتی در صورتیکه بجای آنکسی که خود را آیت الله (و یا کمتر و بیشتر میخواند و در وجه تسمیه این القاب خداوند دلیلی نفرستاده)، مرجع تقلید ما رسول خداجو امام علی و امام صادق و پیروان آنها و صحابه حضرت رسولجهستند، باز هم اعمال ما باطل است. ما شیعیان امامی هر آنچیزی که فقهاء ادعا نمایند، حتی در صورت تعارض و مخالفت آن با کتاب خدا و سنت رسولشجرا قبول میکنیم، بدون اینکه از آنان دلیلی بخواهیم و آنان را به قضاوت و مقایسه با کتاب خداوند و سنت رسولشجبخوانیم.
ما این فقهاء را با چشمان بسته اطاعت کردیم وهر چیزی که آنان اعم از قداست و تکبر و جبروت به خود نسبت دادند، کور کورانه پذیرفتیم، ظلمت وتاریکی آنچنان چشمان ما را بسته بود که نور و منطق و دلیل را نفهمیده، و به آنچه ایشان اظهار نمودند تسلیم شدیم.
رهبران مذهبی و فقهاء از بدو حکمرانی بر ما، از سادگی ما شیعیان و عشق بیش از حدّ ما نسبت به اهل بیت حضرت رسولجآنچنان سوء استفاده کرده و در مذهب پاک و بیغل و غش و نورانی ما بدعتها و پیچیدگیها و خرافات بوجود آوردند که هر کدام از ما در یک مقطع زمانی خاص به مصالح آنان خدمت کرده و در ضمن ما را قربانی این دسیسهها گردانید. من از این بدعتها و پیچیدگیها و خرافات در کتابهای (شیعه و تصحیح) و (عقائد شیعه امامی) نام بردهام و نمیخواهم آنها را تکرار کنم، اما بصورت مختصر بگویم که هر کدام از این بدعتهای وارداتی در عقیده ما به نوبه خود در گذاشتن طوق بندگی به گردن ما و تحکم فقهاء بر زندگی و سرنوشت ما نقش اصلی و بسزائی را بازی کرده است که در آخر این مقاله رابطه نقش این بدعتها و حکمرانی فقهاء را بیان خواهم کرد. سادگی ما شیعیان به تنهائی نقش اصلی را بازی نمیکند سوء استفاده فقهاء از عشق شیعه نسبت به اهل بیت حضرت رسولجهمراه با بدعتهائی که آنان در عقیده ما بوجود آوردهاند، از ما بازیچهای ساخته است که ما را مطیع دستورات فقهاء گردانده و از ما قربانیانی ساخته است که در میادین جنگ و بلا از ما استفاده میکنند. فقهاء به تنهائی مسئول انحراف شیعه از راه راست متمثل در فقه امام صادق نبودهاند، بلکه در این پرواز از بالهای دیگری نیز کمک گرفتند که آنان روایت کنندگان حدیث و تفسیر کنندگان قرآن بودهاند. آنان انواع دروغ و بهتان را به ائمه ما نسبت دادند. و همگی این روایات و تفسیرها، بدعتها و پیچیدگیها و خشکیهای وارداتی توسط آنان را تایید میکنند.
و نتیجتا این روایات و تفاسیر قرآنی مطابق میل و هوس مفسران و خواستههای فقهاء، تبدیل به وسیله اصلی استبداد و استعمار شیعه توسط فقهاء، و گذاشتن طوق بندگی بر گردن آنان در طول تاریخ میگردد.