س- چرا بعضی از دول منطقه که از تهدیدات نظام مذهبی حاکم بر شیعه ایران رنج میبرند از مسئله تصحیح پشتیبانی نمیکنند؟
ج- همیشه به این مسئله عقیده کامل داشتهام که شاید با سقوط نظام مذهبی حاکم بر شیعه دول منطقه حتی بصورت موقت نفس راحتی کشیده و از این کابوس نجات یابند. اما اعتقاد دیگر من بر این است که رهائی منطقه از آثار نظام مذهبی حاکم تنها وقتی امکان پذیر است که شیعیان امامی روش تفکیر عام، و سادهاندیشی خود را کنار گذارده و پای در راه تصحیح بگذارند، که در مورد آن در کتابهایم «شیعه و تصحیح» و «عقیده شیعه امامیه در عصر ائمه و بعد از آن» بوضوح کامل سخن گفتهام. و دلیل این امر این است که نظام مذهبی حاکم بر شیعه از این بدعتها و خرافات موجود در عقیده شیعیان به نفع مقاصد خود استفاده کرده و این بدعتها و خرافات حکم قدرتی را پیدا کردهاند که عوام سادهاندیش شیعه نیز از آن پشتیبانی میکنند. و تا زمانیکه این بدعتها و خرافات موجود باشند، هر نظامی مذهبی که در آینده سلطه امور را در دست گیرد، میتواند از آنها بنفع خود استفاده کند. استفاده از این بدعتها و خرافات در تاریخ نمونههای بسیاری دارد، ممکن است یک نظام از بین برود و جای آن نظام معتدلی بگیرد، اما این امر زیاد بطول نمیانجامد چون نظام مذهبی جدید به علت وجود همین بدعتها و خرافات، بار دیگر از آنان استفاده کرده و از پلههای ظلم و استبداد بالا میرود. پس به این نتیجه میرسیم که اساس محنت و مصیبت، نظام حاکم نیست بلکه بدعتها، خرافات و معتقدان به آن هستند. و بدون شک اولین ثمره تصحیح، کنار گذاردن اختلافات و هر آنچیزی است که صفا و یکپارچگی امت اسلامی و وحدت مسلمانان را بر هم میزند. چون وحدت مسلمانان با سیاست استعماری «تفرقه بیانداز و حکومت کن» تناقض دارد و هیچ امری باندازه توحید مسلمانان، سود جویانی را که از اختلافات مذهبی استفاده کرده و از آب گل آلود ماهی میگیرند ناراحت نمیکند … و بدون شک فقط تصحیح است که این وحدت صفوت را تضمین میکند. در سطور گذشته به این امر اشاره کردیم که استعمار شرق و غرب از اختلافاتی که نظام مذهبی حاکم بر ایران در منطقه ایجاد نمود بسیار استفاده نمودند. نظام مذهبی حاکم باعث کشتار مسلمانان توسط مسلمانان گردید و با تهدیدات شبانه روزی خود به دول منطقه از زمان در دست گرفتن سلطه، باعث عمیق شدن دامنه اختلافات گشته، که این اختلافات منافع و مصالح دولتهای استعماری را تضمین میکرد. این دولتها هرگز اجازه نخواهند داد که فریادهای یگانگی و وحدت که در سایه تصحیح امکان میپذیرد در فضای منطقه طنین افکن شود. پس به این خاطر است که بسیاری از کشورهای منطقه که از دست نظام مذهبی شیعه مصیبتها کشیدهاند، با وجود اینکه باطناً وحدت و یکپارچگی را آرزو داشته و آن را جهت حیات دول منطقه ضروری میبینند، اما ناچارا قادر به گشودن روزنه ای برای تصحیح نبوده و همه درها را بروی آن میبندند. پس بگذارید صریح بگویم و تاریخ این گفته من را به ثبت برساند: اگر من بجای کتاب تصحیح که ضامن وحدت و یکپارچگی مسلمانان و ارتفاع شان و علو کلمه ایشان است، و شیعه و مذاهب اسلامی دیگر را از جنگ و جدالی که هزار و دویست سال بطول انجامیده است خلاص میسازد، کتاب دیگری مینوشتم که شکاف بین مسلمانان و اختلاف شیعه و سنی را دامن میزد، بخدا این کتاب در میلیونها نسخه چاپ میشد بدست یکایک افراد منطقه میرسید. و سازمانهای تبلیغاتی نیز به تنور آن آنچنان هیزم میریختند، که آتش آن همه منطقه را میسوزاند. و قدرتهای استعماری از این کتاب با شادی و شغف استقبال میکردند، و در راه ترویج و توزیع آن همه همّ و کوشش خود را بکار میبستند. من نمیخواهم دولتهای منطقه را سرزنش کنم، چون وحدت شیعه و سنت و تحقیق عهد رسول اللهجو سلف صالح و ائمه، با خواستههای قدرتهائی که بر مصالح ملتهای منطقه و جهان اسلام تحکم میکنند تناقض دارد.
بگذارید بیش از این به این امر نپردازیم چون نمیخواهم وارد بحثهای سیاسی بشوم، برای درک این مواضیع، عاقل را اشارهای کافی است.