تراویح، بین ۱۱ تا ۲۳ رکعت
قاریان، حافظان و امامان تراویح، [و مقتدیان] مدتها با هم در خصوص تعداد رکعات تراویح بحث و مناقشات داغی داشتند؛ بر سر اینکه آیا رکعات تراویح عدد مشخصی دارد و نمیتوان بر آن چیزی افزود؟ یا اینکه امکان افزایش دارد و عدد آن مشخص نشده است؟
این موضوع و بحث و جدل بر سر آن ادامه یافت و تبدیل به مسئلهای جدلی و حساس شد! عجیب بود که عبادتی مشروع به منظور تجمع مسلمانان و نزدیک شدن دلهایشان به هم، تبدیل به اختلاف جدی و درگیری شد و کدورتی در دل مردم از همدیگر به وجود آمد که شایستۀ طالبان علم و اهل قرآن نبود.
دلیل این اختلافات آن بود که گروههای درگیر، هر کدام بر موضع خود پافشاری میکردند. گروهی صحبت از عدم جواز افزودن بر یازده رکعت میکردند و معتقد بودند افزودن بر رکعات، بدعتی حرام است، تراویح را باطل میکند و مانند رکعت پنجم در نماز ظهر، عصر و عشاء است!
گروه دیگر سخت میگرفتند و میگفتند: این سخن از حق دور است و معتقد بودند قائلین به این رأی، مخالف عمل مسلمانان پیشین هستند و آن را بدعت و تعصب ناپسند خواندند.
نظر دادن در این مورد، مستلزم آگاهی و یافتن حدیث و عملی ثابت شده از پیامبر ج: است، بدین شرح:
در خصوص عمل ایشان: در صحیح بخاری و مسلم، از عائشه ل چنین روایت است: «رسولالله ج در ماه رمضان و در دیگر ایام سال، چیزی بر یازده رکعت نمیافزودند» و نیز در صحیح بخاری و مسلم آمده است: «رسولالله ج شبها سیزده رکعت نماز میخواندند که پنج رکعت آخرش وتر بود، درحالیکه بهجز در رکعات آخر، استراحتی بین نمازها نداشتند.
در صحیح بخاری و مسلم از ابن عباسب روایت است که میگوید: «نماز شب رسولالله ج سیزده رکعت بود»، از زید بن خالد هم حدیثی مشابه روایت شده است.
شعبی میگوید: از عبدالله بن عباس و عبدالله بن عمرب در مورد نماز شب رسولالله ج پرسیدم، گفتند: سیزده رکعت بود، بدین ترتیب که پس از هشت رکعت، سه رکعت وتر میخواند و دو رکعت هم قبل از نماز صبح میخواندند.
این احادیث نحوه عمل آن حضرت علیه الصلاة و السلام در مورد قیام اللیل را ثابت کرده است و حدیث عائشهل در خصوص اینکه ایشان در رمضان و دیگر ایام سال چیزی بر آن نمیافزودند نیز صریح و روشن است؛ یازده تا سیزده رکعت.
البته اختلاف در کیفیت و تعداد رکعات نماز شب رسولالله ج باقی ماند و اینکه آیا سنت عشاء، سنت صبح و وتر هم با آن محاسبه میشده است یا خیر؟
اما سخن خود ایشان ج در جواب کسی که از او وقتی روی منبر بودند در مورد نماز شب سوال کردند: «نماز شب دو رکعت دو رکعت است، هرکس بیم آن داشت که نماز صبح را از دست بدهد، یک رکعت در پایان نمازهایش بخواند» (متفق علیه).
و این سخن ایشان ج که فرمودند: «دو رکعت دو رکعت» با مشخص نکردن تعداد رکعات، دال بر اختیاری بودن، امکان افزایش آن و مقید نبودن بر عدد است.
در اینجا دو موضوع وجود دارد، اول: فعل و عمل رسولالله ج که خودشان بر یازده تا سیزده رکعت نمیافزودند.
دوم: سخن ایشان ج: «نماز شب دو رکعت دو رکعت است»، بدون تعیین تعداد رکعات و مقید بودن بر آن.
از سوال سوالکننده مشخص نیست که از تعداد پرسیده یا از کیفیت؛ با این حال، در مییابیم که سوال، اجمالی بوده است – یعنی هر دو مورد را میتوان از آن برداشت نمود-، جواب هم به همین شکل داده شده است؛ یعنی کامل و بدون نیاز به توضیح بیشتر. پس اگر مشخص کردن تعداد رکعات امری ضروری بود، رسولالله ج بیان آن را به تأخیر نمیانداخت یا اینکه آن را به فعل و عمل و سنت خود محول میکرد. برای ما هم ثابت نشده است که سوال کننده از کسانی بوده که در زمینه سوال خود با سنت پیامبر ج آشنا بوده یا خیر، البته اگر آشنا بود سوال نمیکرد.
وقتی سوالکننده با سنت پیامبر ج در مورد نماز شب آشنا نبوده، پیامبر ج هم به او (از سنت خود) چیزی نگفته است و جوابی کلی و شامل به او داده است که: «نماز شب دو رکعت دو رکعت است»، دال بر آن است که تعداد رکعات در نماز شب مطرح نیست.
اما عدم افزودن بر سیزده رکعت، دلیل منع افزایش نیست؛ زیرا همانند این سخن نیست که: نماز شب را بیشتر از سیزده رکعت نخوانید! بلکه هدف این است که انتخاب پیامبر ج، سیزده رکعت بوده است؛ زیرا بهخاطر طول قرائت، رکوع و سجودش، نمیتوانسته بیشتر از آن بخواند، طوریکه تمام شب را در بر میگرفت.
و اینک - ای امام تراویح!- گزیدهای از عملکرد و سخنان برخی از گذشتگان در خصوص تراویح در ماه رمضان که بر برداشتهای متفاوت آنها از تعداد رکعات و عدم وجود مانعی برای افزودن بر یازده یا سیزده رکعت دلالت دارد، تقدیم به شما:
سائب بن یزید میگوید: عمر بن خطابس از ابی بن کعب و تمیم داری خواست تا با مردم یازده رکعت بخوانند. در روایتی دیگر میگوید: ما در زمان عمر بن خطابس، سیزده رکعت در ماه رمضان میخواندیم، اما به خدا قسم! سپیدهدم از مسجد خارج میشدیم؛ قاری در هر رکعت پنجاه تا شصت آیه میخواند.
محمد بن کعب روایت میکند: مردم در زمان عمرس بیست رکعت در ماه رمضان میخواندند، قرائتشان طولانی بود و سه رکعت هم وتر میخواندند.
همچنین از سائب نقل است: مردم در رمضان بیست رکعت میخواندند، در نمازشان سورههایی میخواندند که بیش از صد آیه داشت. آنها در زمان عمر بن خطابس به عصا تکیه میکردند؛ یعنی بهخاطر طولانی بودن قیام و آیاتی که در یک رکعت خوانده میشد، به عصایشان تکیه میکردند.
از یزید بن رومان روایت است: مردم در زمان عمر بن خطابس، بیست و سه رکعت در ماه رمضان میخواندند.
وهب بن کیسان میگوید: مردم در رمضان تا به امروز، همچنان سی و شش رکعت تراویح میخوانند، بهاضافۀ سه رکعت وتر.
زید بن وهب میگوید: عبدالله بن مسعودس با ما در ماه رمضان نماز میخواند و میرفت و شب هنوز تمام نشده بود. اعمش میگوید: او بیست رکعت میخواند، بهاضافۀ سه رکعت وتر.
عطاء نقل میکند: مردم را دیدم که در ماه رمضان بیست رکعت نماز میخوانند و وترشان سه رکعت بود.
داوود بن قیس روایت میکند: در زمان ابان بن عثمان و عمر بن عبدالعزیز دیدم، مردم مدینه سی و شش رکعت میخوانند و با سه رکعت وتر میکنند. مالک میگوید: ما در گذشته چنین میکردیم.
ابن ابی ذئب از صالح، غلام توأمه، روایت میکند: پیش از واقعه حَرّه، مردم را دیدم چهل و یک رکعت نماز میخواندند که پنج رکعتش وتر بود.
نافع میگوید: مردم را دیدم که سی و نه رکعت نماز میخواندند که سه رکعتش وتر بود.
و روایات دیگری که، امام مروزی در این مسئله بابی تحت عنوان: «باب تعداد رکعاتی که امام با مردم در ماه رمضان نماز گزارده است» اختصاص داده است. [مختصر کتاب قیام رمضان مقریزی: ۴۱-۴۵].
پس چهل و یک، سی و شش، سی و سه، بیست و سیزده. گنجایشی که این موضوع با توجه به عمل گذشتگان دارد، و این دال بر آن است که آنها مقید به عدد مشخصی نبودند و عقیده نداشتند که افزودن بر آن مجاز نیست، بلکه منظور این است که موضوع به توان مردم بستگی دارد و طبق فرموده رسول خدا ج: «نماز شب دو رکعت دو رکعت است».
امام شافعی میگوید: «مردم مدینه را دیدم که سی و نه رکعت نماز میخواندند، ایشان میافزاید: من بیست رکعت را میپسندیدم، میگوید: مردم مکه هم چنین میکردند، این قضیه حد و اندازه محدودی ندارد؛ زیرا نماز نافله است، اگر قیامش را طولانی کردند و سجدهها را کمتر، خوب است و من آن را میپسندم؛ اگر رکوع و سجودش را بیشتر کنند، باز هم نیکو است».
اسحاق بن منصور میگوید: به احمد بن حنبل گفتم: در ماه رمضان چند رکعت تراویح خوانده میشود؟ - خدایش بیامرزد- گفت: در روایات مختلف، حدود چهل رکعت آمده است، البته این موضوعی اختیاری است، اسحاق گفت: ما هم چهل رکعت را انتخاب میکنیم با قرائت کوتاهتر.
قاضی عیاض معتقد است: «در اینکه این نماز محدود نیست و میتوان بر آن افزود یا کاست، اختلافی وجود ندارد. نماز شبانه از عبادتهایی است که هر چقدر بیشتر شود، ثوابش هم بیشتر میشود، بلکه اختلاف در فعل و عمل پیامبر ج است و تعداد رکعاتی که ایشان میپسندید؛ و الله أعلم.
بحث را با این سخنان شیوا از شیخ الاسلام ابن تیمیه/ به پایان میبرم:
«رسولالله ج برای نماز شب در رمضان عدد مشخصی تعیین نکردند، خود ایشان در ماه رمضان و دیگر ایام سال سیزده رکعت میخواندند، اما طولانی. وقتی عمر بن خطابس مردم را پشت سر ابی بن کعبس جمع نمود، او بیست رکعت میخواند بهاضافه سه رکعت وتر. هرچه تعداد رکعات بیشتر میشد، قرائت را کوتاهتر میکرد؛ زیرا این کار برای مردم قابل تحملتر از طولانی کردن رکعات بود. برخی از ائمه سلف، چهل رکعت نماز میخواندند با سه رکعت وتر، برخی دیگر سی و شش رکعت میخواندند با سه رکعت وتر؛ همه اینها مجاز و رواست، به هر شکلی از این اشکال انجام شود، نیکو است؛ بهتر آن است که فراخور حال نمازگزاران متفاوت باشد. اگر احتمال میدهند که نمازشان طولانی شود، بهتر است ده رکعت بخوانند- همانگونه که رسولالله ج در رمضان و غیر آن نماز میخواند- بهاضافه سه رکعت وتر. اگر چنین احتمالی نمیدهند، بیست رکعت خواندن بهتر است و این روشی است که بیشتر مسلمانها اتخاذ میکنند؛ این مقدار، حد وسط ده و چهل نیز هست. اگر چهل رکعت یا مقداری دیگر نماز بخوانند، مجاز هست و مشکلی ندارد و بسیاری از امامان از جمله امام احمد و دیگران چنین کردهاند».
ایشان میافزاید: «هرکس گمان کند پیامبر خدا ج برای نماز شب در رمضان عدد مشخصی تعیین کرده، در اشتباه است. پس چون شریعت برای تعداد رکعات چنین گنجایشی قائل شده، حکم افزایش یا کاهش قیام با انجام یا ترک دعای قنوت چگونه خواهد بود؟ اینها همه خوب و روا هستند. برخی اوقات، شخص، پرانرژی است، پس بهتر است عبادت را طولانی کند؛ بعضی وقتها هم، نمازگزار سرحال و بانشاط نیست، پس بهتر است نمازش را کوتاه کند». [مجموع الفتاوی ۲۲/۲۷۱].