نامه ای به امام تراویح (احکام، تذکرات و لطایف)

گرفتن دستمزد در ازای امامت تراویح

گرفتن دستمزد در ازای امامت تراویح

مردم در این زمینه دو دسته‌اند و عده‌ای هم حد وسط آن دو هستند، نظر گروه اول: این گروه بر گرفتن دستمزد مشروط برای امامت و بستن قرارداد قبلی اصرار دارند. برخی از ائمه ـ خداوند ما و ایشان را هدایت کند ـ کار را به جایی رسانده‌اند که اگر برای امامت تراویح در ازای دریافت مبلغ مشخصی با مسئولین مسجدی به توافق رسیدند و بعد جایی دیگر یافتند که دستمزد بیشتر و بهتری می‌دهند، مسجد اولی را ترک کرده، راه دومی را در پیش می‌گیرند! به خدا پناه می‌بریم، این بدبختی و زیان است و سرزنش و ملامت را در پی خواهد داشت.

و اما نظر گروه دوم: آن‌ها معتقد به جایز بودن دستمزد نیستند، چه به صورت مشروط و چه به‌صورت هدیه و کادو. این گروه دریافت هدیه و دستمزد برای امامت تراویح را مردود و از مبطلات نماز می‌دانند و معتقدند این کار اخلاص امام و نیت پاکش را از بین می‌برد و در حقیقت انحراف از روش سلف صالح است که توضیحش در ادامه خواهد آمد.

گروه حد وسط: معتقدند قرائت قرآن و امامت جماعت ـ چه در نماز فرض یا نفل ـ عبادت محسوب می‌شود و مسلمانان اتفاق نظر دارند که برای انجام چنین عبادت‌هایی نباید اجرتی گرفته شود؛ چراکه تنها هدف این عبادت کسب رضای خداوند متعال است، اما اگر بدون درخواست و چشم‌داشت، دستمزدی به امام دادند، اشکالی ندارد، بخصوص اگر نیازمند هم باشد و اگر امام نیازمند نباشد و آن دستمزد را نپذیرد و در آن سخت‌گیری و تحقیر شخصیت دیگران نباشد، آن هم نیکوست و مشکلی ندارد؛ اگر هم اجرت را بپذیرد، از آن استفاده کند و از آن ببخشد، پاداش می‌برد و این حالت هم اشکالی ندارد.

از حسن بصری/ در مورد مردمی که به صورت اجرت به شخصی پول می‌دهند تا برایشان امامت کند، سوال شد، جواب داد: نماز امام و آن مردم، هیچ‌کدام صحیح نیست.

مصعب از عبدالله بن معقل خواست در ماه رمضان برای مردم در مسجد جامع امامت کند، وقتی مردم افطار کردند ـ یعنی روز عید ـ و رمضان به پایان رسید، پانصد دینار (یا درهم) به اضافۀ یک دست لباس برای او هدیه فرستاد، عبدالله نپذیرفت و گفت: ما به‌خاطر (قرائت) کتاب خدا اجرت نمی‌گیریم.

در این زمینه، روایت‌های زیادی وجود دارد مبنی بر این‌که مسلمانان در گذشته نماز را صرفاً عبادت می‌دانستند و برای خواندنش دستمزدی نمی‌گرفتند. ما هم در اینجا به جوانان، حافظان و امامان تراویح امروزی می‌گوییم: هرکس که خداوند عزّوجل او را استطاعت مالی داده، چیزی دریافت نکند و چشم‌داشتی نداشته باشد، اما چنانچه بدون درخواست، چیزی به او دادند و او نیازمند بود، بگیرد و از آن استفاده کند؛ اما اگر نیازمند نبود و به‌خاطر رد آن از مردم عذرخواهی کرد، این شیوه مطلوبی است که جوانان، حافظان و امامان تراویح باید بر مبنای آن تربیت شوند؛ یعنی چشم‌داشتی نداشته باشند و نماز و قرآن را وسیله‌ای برای کسب معاش و دنیا طلبی قرار ندهند.

مهم این است تصویری که دوست نداریم از اهالی مسجد و ائمه در ماه رمضان و غیر آن ببینیم، از بین برود که همان مسئله شرط گذاشتن، قرارداد و بده بستان است، تا جایی‌که کار به مذاکره، کنار آمدن و چانه زدن رسیده است: این مبلغ کمی است، نه، زیاد است، فلان قدر بیشتر می‌دهیم، یا فلان امکانات را در اختیارت می‌گذاریم؛ آیا محل سکونت هم جزو اجرت است یا جدای از آن؟

قراداد و مذاکره، کم یا زیاد؛ به خدا قسم! این کارها به هیچ وجه شایسته اهل قرآن نیست، چه رسد به این‌که در مورد نماز باشد.

با این وجوهی که بیان شد، چگونه امید حضور قلب، خشوع و اثرپذیری از قرآن برای چنین امام و نمازگزاران پشت سرش داشته باشیم؟ بنابراین با این شرایط باید ناظر سُر خوردن پاهای اهل قرآن و امامان جماعت در این زمین لغزنده باشیم.