رجوع ابن عباسب از جواز متعه
و البته لازم به ذکر است که علما دربارهی قول آخر ابن عباس سخنانی دارند و روایاتی وجود دارد که میگویند او در آخر از نظر خود برگشته است و قول اجماع صحابه بر حرام بودن متعه را برگزیده است.
أبو الفتح نصر المقدسي در كتابش «تحريم نكاح المتعة» با تحقيق الشيخ حماد الأنصاريس صفحه: ۲۰۳ از أبي الجوزاء روایتی آورده است که: «أن ابن عباس جمعهم قبل موته بأربعين يوماً، ثم قال : إني كنت أقول لكم في المتعة ما قد علمتم وإن جميع أصحاب رسول الله ج قد رأوا تقويمي، وإني رأيت رأياً، وقد رجعت عن ذلك الرأي».
«ابن عباس چهل روز قبل از مردنش مردم را جمع کرد سپس گفت: همانا من دربارهی متعه چیزی را گفته بودم که خود میدانید و جمیع اصحاب پیامبر ج نیز نظرشان معلوم است و رای و نظرشان را دیدم و بدانید از این نظرم (درباره متعه) رجوع کردم».
ترمذی در کتاب سنن خویش در باب تحریم نکاح المتعة بعد از ذکر اینکه اصحاب پیامبر ج و غیر از آنها بر حرمت نکاح متعه متفق هستند میگوید:
«وإنما روي عن ابن عباس شيء من الرخصة في المتعة، ثم رجع عن قوله حيث أخبر أن النبي ج حرّمها» [۲۹].
«از ابن عباسب روایت شده که قایل به رخصت متعه بود، سپس چون با خبر شد که پیامبر ج آن را حرام اعلام کرده است، از قول و نظرش رجوع کرد».
الباجی هم در المنتقى شرح الموطأ دربارهی رای نهایی ابن عباسب میگوید:
«قد روى ابن حبيب أن ابن عباس وعطاء كانا يجيزان المتعة ثم رجعا عن ذلك، ولعل عبد الله بن عباس إنما رجع لقول علي له» [۳۰].
«از ابن حبیب روایت است که ابن عباس و عطاء متعه را جایزمیدانستند ولی سپس از این نظر رجوع کردند و شاید ابن عباس به سبب قولی که علی بن ابی طالبس به او گفت، رجوع کرد».
القرطبی در الجامع لأحکام القرآن میگوید:
«قال ابن العربي: وقد كان ابن عباس يقول بجوازها، ثم ثبت رجوعه عنها، فانعقد الإجماع على تحريمها» [۳۱].
«ابن العربی میگوید: ابن عباس متعه را جایز میدانست سپس ثابت شده که از قولش برگشته است و اجماع بر حرام بودن آن منعقد گشته است».
البغوی در شرح السنة میگوید:
«روي عن ابن عباس شيء، جواز نكاح المتعة مطلقًا، وقيل عنه بجوازها عند الضرورة، والأصح عنه الرجوع إلى تحريمها» [۳۲].
«از ابن عباسب روایت شده که او نکاح متعه را به طور مطلق جایز میدانست و همچنین گفته شده که او در حالت اضطرار، متعه را جایز میدانست، و قول صحیح آن است که وی به تحریم متعه رجوع کرد».
و دهها قول دیگر که برای اختصار ذکر نخواهم کرد.
اما باز نکتهای مهم که اگر تمام این روایات و اقوال را نیز صحیح ندانیم و باز بگوییم که ابن عباسب از قول خود برنگشت باز هم آب از آب تکان نخواهد خورد؛ چرا که اجماع صحابه مخصوصا سیدنا علیس بر تحریم متعه میباشد و قول یک نفر دربرابر بقیه قابل قبول نخواهد بود. و همچنین رای و نظر ابن عباسب دربارهی متعه با رای و نظر علمای شیعه به هیچ وجه شبیه هم نیستند. و هیچ وقت ابن عباسب متعه را دین خود و دین پدرانش نمیدانست و برای آن اجرهایی کلان قایل نبود. [۳۳]
و همچنین فقط در حالت اضطرار به آن معتقد بود. برای مثال او نمیگفت: «هرکس در طول زندگی خود یکبار صیغه کند یک سوم بدنش از آتش جهنم نجات خواهد یافت. و هر کس دوبار صیغه کند دو سوم و هر کس سه بار صیغه کند تمام بدنش از آتش جهنم نجات مییابد» [۳۴].
یا اینکه نمیگفت: «مومن تا آن زمان که صیغه نکرده است، کامل نخواهد شد» [۳۵].
پس فرق این دو بسیار زیاد است.
[۲۹] سنن ترمذی (جلد: ۵، ص: ۴۹). [۳۰] المنتقى شرح الموطأ (جلد: ۳، ص: ۳۳۴). [۳۱] الجامع لأحکام القرآن (جلد: ۵، ص: ۱۳۲ و ۱۳۳). [۳۲] شرح السنة (جلد: ۹، ص: ۱۰۰). [۳۳] من لایحضره الفقیه (۳/۳۶۶)، تفسیر منهج الصادقین (۲/۴۹۵). [۳۴] تفسیر منهج الصادقین ملا کاشانی (۲/۴۹۳). [۳۵] من لا یحضره الفقیه، ابن بابویه قمی (۳/۳۶۶).