ازدواج موقت در فقه شیعه و تفاوت آن با ازدواج دائم
﴿وَمِنۡ ءَايَٰتِهِۦٓ أَنۡ خَلَقَ لَكُم مِّنۡ أَنفُسِكُمۡ أَزۡوَٰجٗا لِّتَسۡكُنُوٓاْ إِلَيۡهَا وَجَعَلَ بَيۡنَكُم مَّوَدَّةٗ وَرَحۡمَةًۚ إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَأٓيَٰتٖ لِّقَوۡمٖ يَتَفَكَّرُونَ٢١﴾ [الروم: ۲۱].
«و یکی از نشانههای خدا این است که از جنس خودتان همسرانی را برای شما آفرید تا در کنار آنان بیارامید و در میان شما و ایشان مهر و محبّت انداخت. مسلّماً در این، نشانهها و دلایلی است برای افرادی که میاندیشند».
و میفرماید:
﴿فَٱنكِحُواْ مَا طَابَ لَكُم مِّنَ ٱلنِّسَآءِ مَثۡنَىٰ وَثُلَٰثَ وَرُبَٰعَۖ فَإِنۡ خِفۡتُمۡ أَلَّا تَعۡدِلُواْ فَوَٰحِدَةً أَوۡ مَا مَلَكَتۡ أَيۡمَٰنُكُمۡۚ ذَٰلِكَ أَدۡنَىٰٓ أَلَّا تَعُولُواْ٣﴾[النساء: ۳]
«با زنان دیگری که برای شما حلالند و دوست دارید، با دو یا سه یا چهار تا ازدواج کنید. اگر هم میترسید که نتوانید میان زنان دادگری را مراعات دارید، به یک زن اکتفا کنید یا با کنیزان خود ازدواج نمائید. این (کار، یعنی اکتفاء به یک زن یا ازدواج با کنیزان) سبب میشود که کمتر دچار کجروی و ستم شوید و فرزندان کمتری داشته باشید».
طبق این آیه، خداوند به مردان اجازه داده است که تا چهار زن را به همسری برگزینند و یا با کنیزان ازدواج کنند.
واضح و آشکار است که زنان صیغهای نه جزو چهار زن رسمی هستند و نه از کنیزان میباشند.
تفاوت زن صیغهی موقت با زن صیغهی دائم بسیار است که از آن جمله میتوان اشاره کرد به اینکه تعداد زنان صیغهای موقت در فقه شیعه به طور همزمان محدود به عدد خاصی نیست در حالی که زنان صیغهی دائم از چهار نفر بیشتر نیستند.
از زراره روایت است که ایشان میفرمایند: «از امام جعفر صادق دربارهی متعه پرسیدم: آیا زنان متعه شده جزو زنان چهار گانهای هستند که در قرآن ذکر شدهاند؟ ایشان فرمودند: «تزوج منهن ألفا فإنهن مستأجرات» [۱]. «آن زنان کرایهای هستند اگر خواستی هزار تا از آنان را اجاره نما!!!!».
پس زنان صیغهای، زنان اجارهای و کرایهای هستند و منحصر به یک عدد خاص نیستند.
امروزه ازدواج موقت یک نوع تجارت برای زنان شیعه شده است و مغازهی کسب و کارشان میباشد و بعضی از این زنان شغل و منبع درآمدشان نیز تنها در تنفروشی و زنا کردن البته با سرپوش اسلامی میباشد. به این شکل که ساعاتی و یا روزهای خاصی را در مقابل مبالغی که دریافت میکنند و البته بدون با خبر کردن والدینشان از این عمل، تن خود را در اختیار شهوترانان قرار میدهند.
برای مثال این فتوای سیستانی را بخوانید:
السؤال ۱۶۴:
يوجد في مناطق تكون الحالة الاقتصادية فيها سيئة، والنساء في هذه المناطق يتمتعن من أجل كسب المال فقط لا من أجل الشهوة.. فهل يجوز التمتع بهن؟
الفتوى: يجوز لینک فتوا:
http://www.alseraj.net/ar/fikh/۲/?TzjT۸odmvl۱۰۷۵۰۹۴۳۶۵&۱۵۱&۱۸۰&۶
یعنی: مناطقی هستند که در آن یک حالت اقتصادی بدی وجود دارد و زنان در این مناطق تنها برای کسب مال و نه برای دفع شهوت ازدواج موقت میکنند... آیا این متعهها جایز است؟
سیستانی در جواب میگوید: بلی جایز است.
سبحان الله! بر هیچ کسی پوشیده نیست، ازدواج موقتی که در صدر اسلام هم بود، تنها در غزوات و برای دفع شهوات بود نه برای کسب و تجارت و بیش از سه روز نیز جایز نبود. و به این شکل که این علمای شیعه اجازهی باز کردن دکانهایی میدهند که در آن زنان شیعه با تن فروشی کسب درآمد کنند، نبوده است. واقعا فرق چنین عملی با زناکاران دوران جاهلیت در چیست؟ آنها نیز بر روی خانههایشان علامتی نصب میکردند تا مردم بفهمند که آنان زنان فاحشه هستند.
فرق دیگر ازدواج موقت با ازدواج دائم در نبود شاهد است. اسم کسی که صیغه میشود وارد شناسنامهی فرد نمیشود. نیازی به ثبت در هیچ محلی ندارد و چه دختر و چه پسر برای عمل به این فاحشهی اسلامی نیازی به اذن پدر و مادر خود ندارند به عبارت دیگر اذن پدر و ولی برای دختر شرط نیست.
برای مثال به فتاوای زیر از آیت الله گرامی توجه کنید:
سوال کننده میگوید: من با خانومی باکره آشنا شدم و همدیگر را دوست داریم و میخواهیم با هم به دلیل گناه نکردن(!) ازدواج موقت انجام دهیم. خیلی تحقیق کردم در مورد این مسائل و در مورد نظر مراجع میخواستم بدونم که آیا اگر ما بخواهیم، شما میتوانید برای ما عقد جاری کنید و به طور رسمی ما را زن و شوهر کنید؟
پاسخ حضرت آیت الله العظمی گرامی:
خودتان صیغه را بخوانید در رساله ما هست.
سبحان الله!!!. اصلا نیازی هم به آخوندی و دفتر ازدواجی ندارد خودشان میخوانند.
در فتوایی دیگر میگوید:
لینک فتوا:
http://www.ayat-gerami.ir/data.asp?L=۱&id=۲۷۴۶
با سلام پسری هستم ۲۶ ساله و دانشجوی کارشناسی ارشد علاقمند به یک دختر شدم و میخواستم تا موقعی که شرایط ازدواج برای هر دوی ما که داشنجو هستیم فراهم شود یک صیغهی محرمیت موقت بدون اذن پدر ایشان بخوانیم و بنویسیم در حالی که این دختر باکره و صلاح و فساد خویش را تشخیص میدهد میخواستم بدونم از نظر مرجع محترم و عالیقدر آیا صیغهی ما بدون اذن پدر ایشان صحیح میباشد یا نه؟
پاسخ حضرت آیت الله العظمی گرامی:
بنظر ما صحیح میباشد لیکن مراقب باشید ایذاء پدر و مادر نشود و نیز آبروی خودش صدمه نبیند به رساله اینجانب مسئله ۲۶۰۳ رجوع کنید.
سبحان الله!!! در این فتوا نیز دختر باکره را بدون اذن پدر و مادرش صیغه میکنند.
طوسی هم میگوید: «ولا بأس أن يتمتع الرجل بالفاجرة،...وليس على الرجل أن يسألها: هل لها زوج أم لا... وإن كانت بالغًا وقد بلغت حد البلوغ، وهو تسع سنين إلى عشر، جاز له العقد عليها من غير إذن أبيها» [۲].
«مشکلی نیست که مرد، با زن فاجره، متعه کند... برای مرد درست نیست دربارهی وضعیت تاهل وی سوال کند که آیا او زوجی دیگر دارد یا نه... و اگر زن بالغ بود یعنی بین نه تا ده سال (به بالا داشت)، جایز است که بدون اذن پدرش، با او عقد کرد».
اصلا تفاوتی بین زنا و ازدواج موقت وجود ندارد.
تصور کنید دختر و پسری میخواهند زنا کنند و چون شرایط ازدواج موقت کاملا شبیه زنا کردن است، یعنی مثلا نیاز به طلاق ندارد و ارث نمیبرند و زمانش محدود است و نیازی به شاهد ندارد و... این دختر و پسر خلافکار برای اینکه کارشان زنا نشود این جملات را با هم رد و بدل میکنند. مثلا توافق میکنند بر یک ساعت در ازای ۵۰ هزار تومان، دختر میگوید: «متعتكَ نفسي المدة المعلومة على المهر المعلوم» «خودم را برای مدتی معلوم و مشخص و در ازای مبلغی مشخص به متعهی تو درآوردم».
پسر هم میگوید: «قبلتُ هكذا» «باهمین شکل و شرایط، قبول کردم».
عجیب این است که اگر این اوراد را نمیخواندند، کارشان زنا میشد اما اگر این اوراد را بخوانند نه تنها زنا نیست بلکه بهشت را بر خود واجب کردهاند [۳] و به مقام حسینس نیز میرسند [۴] و از هر قطرهی آبی که بعد از غسل کردن میچکد، هفتاد فرشته به وجود میآیند و برای آن دو طلب مغفرت و دعای خیر میکنند [۵].
پس به عینه ازدواج موقت، زنای شرعی میباشد.
تصور کنید دختر و پسری در خانهای مشغول زنا کردن هستند سپس به ناگاه اولیای آنها و یا پلیس، آنها را کشف کرده و به جرم زنا میخواهد دستگیر کند. در این لحظه دختر و پسر نه تنها شرمگین نمیشوند بلکه با تمام حق به جانبی آنها را متهم میکنند و به خاطر اینکه قصد بی آبرو کردن آنها را داشتهاند از آنها شکایت نیز میکنند و میگویند ما ازدواج موقت یک ساعته کرده بودیم. پس به همین منوال نه تنها زنای آنها ثابت نمیشود بلکه ازدواج موقت حیلهای شرعی و بسیار کثیف برای ترویج زنا در جامعه است؛ وسیلهای برای بیناموس کردن دختران ساده لوح و شهوتچرانی مردان فاسد الاخلاق. ازدواج موقت را جز اشخاص فاجر، کسی دیگر انجام نمیدهد و نه تنها جامعه را سالم نگه نمیدارد بلکه فساد اخلاقی و قباحت فکری در اذهان جامعه ایجاد میکند. طوری که همه در فکر زنای یک ساعتی با مهر اسلامی خواهند بود. و بعضیها هم مغازهی تن فروشی باز میکنند و در قبال هر ساعت استمتاع، پولهای کلانی دریافت میکنند. ازدواج موقت کم کم دختر باکرهای را در جامعه باقی نخواهد گذاشت.
آیا فرقی بین آن زنا کاری که تنها اوراد و کلماتی عربی بر زبان نیاورده با دختر و پسری که ازدواج موقت میکنند وجود دارد؟ وجه تمایز این دو تنها دو جملهی عربی میباشد.
علمای شیعه به همین مقدار اکتفا نکردهاند بلکه اهتمام و عزم بسیار زیادی برای نشر فساد در جامعه دارند و راه را برای فساد بیشتر در داخل چترومها و مسنجرها نیز باز کرده و به کاربران اجازه دادهاند تا از طریق چت کردن، صیغهنامه را تایپ کنند و سپس پشت کامپیوترهایشان با هم به بحثهای غیر اخلاقی و حرام بپردازند و عکس و فیلم برای یکدیگر بفرستند و از ويبکم استفاده کنند.
به این فتوا از آیت الله العظمی سید محمد صادق روحانی دقت کنید
سوال:
آیا صیغه محرمیت از طریق چت، برای هم بنویسیم، باعث محرمیت میشود (با رعایت تعیین مدت و مهریه)؟
جواب: «باسمه جلت اسمائه».
بله، به شرط آنکه قصد و نیت واقعی طرفین، انشاء زوجیت باشد، نه مجرد وعده و قرار دوستی گذاشتن.
لینک فتوا:
http://www.istefta.net/question/۵۲۵۳
تفاوتهای بسیار زیاد دیگری نیز بین ازدواج موقت با دائم وجود دارد. در ازدواج دائم اذن پدر یا ولی او واجب است. همچنین واجب است سوال شود زنی که میخواهیم با او ازدواج دائم بکنیم خود، شوهری دارد یا نه؟ ولی در صیغهی موقت نیازی به چنین سوالاتی نیست.
و چنین فتواهایی را به امام جعفر صادق/ و دیگر امامان بزرگوار رحمهم الله به دروغ نسبت دادهاند.
برای مثال:
عن أبان بن تغلب قال: «قلت لأبي عبد الله: إني أكون في بعض الطرقات فأرى المرأة الحسناء و لا آمن أن تكون ذات بعل أو من العواهر. قال: ليس عليك هذا!! إنمـا عليك أن تصدِّقها في نفسها!!!» [۶].
ابان بن تغلب میگوید: «به امام صادق/ گفتم: گاهی اتفاق میافتد که در کوچه میروم و نگاهم به زنی زیبارو میافتد اما نمیدانم که آن زن شوهردار است یا از زنان بدکاره میباشد؟ امام گفت: این چیزها به تو ربطی ندارد تو تنها باید مهر او را بدهی».
وعن فضل مولى محمد بن راشد قال: «قلت لأبي عبد الله: إني تزوجت امرأة متعة، فوقع في نفسي أن لها زوجا ففتشت عن ذلك فوجدت لها زوجا!!! قال (أي أبو عبدالله): لم فتَّشت؟!!!» [۷].
از فضل مولی محمد بن راشد روایت است که میفرماید: «من از امام جعفر صادق پرسیدم: من با یک زنی متعه نمودم و سپس در قلبم این سوال پیش آمد که مبادا او شوهر داشته باشد و سپس پس از تحقیق او را شوهردار یافتم. امام جعفر صادق فرمودند: متعهی او اشکالی نداشت چرا از ازدواج او تحقیق به عمل آوردی نیازی به آن نبود!!!».
به به!!!
از مهران بن محمد روایت است که میگوید به امام جعفر صادق گفته شد: «فلانی زنی را متعه نموده است و او از اینکه مبادا زن، شوهر داشته باشد تحقیق کرد؛ امام صادق فرمودند: چرا تحقیق نموده است نیازی به تحقیق نیست؛ نکاح و متعهی او جایز است» [۸].
از علمای شیعه سوال دارم: آیا این ازدواج موقتی که مراجع بزرگ شیعه از قدیم و جدیدشان به آن فتوا میدهند، همان ازدواج موقتی که در حالت اضطرار آن هم در جنگهایی که زنان نبودند و برای دفع شهوت انجام میشد، است؟
لطفا به این فتوا دقت کنید:
سلام علیکم!
با عرض احترام و ارادت بنده جوانی ۲۸ ساله هستم که در منزل یکی از اقوام در تهران زندگی میکنم، ایشان دختری ۱۴ ساله دارند که گاهی من به ایشان در امور درسی کمک میکنم.
به علت علاقهای که بین من و ایشان ایجاد شده و رضایت خودش، خودمان به صورت مخفیانه(!) عقد موقت خواندهایم و رابطهی جنسی هم داشتهایم. البته شرط کردهایم که ایشان باکره باقی بماند.
این ارتباط که ما داریم آیا صحیح است یا باید جدا شده و توبه کنیم.
پاسخ:
بسمه تعالی:
اگر دختر، رشد فکری دارد و مراقب مصالح خود میباشد، به شرط اخفاء امر که موجب هتک حیثیت دختر نشود و پدر و مادر هم اذیت نشوند (هر چند به خاطر بی اطلاعی) اشکالی ندارد.
و اما در این سن تشخیص اینکه ایشان رشد فکری دارد یا خیر با شماست.
سبحان الله! فرق عمل این دختر و پسر که صیغه کردهاند و سپس زنا کردهاند با عمل دختر و پسری که صیغه نکردهاند و زنا کردهاند در چیست؟ تنها کلمات و اوراد عربی را بر زبان نیاوردهاند همین.
آیا جنابان پوشک به سر همین فتاوا را برای دختران و همسران خود نیز میپسندند؟ یعنی راضی هستند که یکی بدون اجازه از خودش، دخترش را صیغه کند؟ یا همسرش را صیغه کند و از وضعیت تاهلش سوالی نکند؛ چراکه نیازی به سوال کردن نیست؟
آیا آنچه را که برای دیگران میپسندند برای خود نیز میپسندند؟
تفاوتهای بسیار دیگری میان ازدواج دائم و موقت وجود دارد؛ برای مثال: زن و مرد در ازدواج موقت از یکدیگر ارث نمیبرند، نیازی به طلاق ندارد و بعد از گذشتن مدت، خود به خود نکاح فسخ میشود.
خداوند رستگاران را چنین معرفی میکند:
﴿قَدۡ أَفۡلَحَ ٱلۡمُؤۡمِنُونَ١ ٱلَّذِينَ هُمۡ فِي صَلَاتِهِمۡ خَٰشِعُونَ٢ وَٱلَّذِينَ هُمۡ عَنِ ٱللَّغۡوِ مُعۡرِضُونَ٣ وَٱلَّذِينَ هُمۡ لِلزَّكَوٰةِ فَٰعِلُونَ٤ وَٱلَّذِينَ هُمۡ لِفُرُوجِهِمۡ حَٰفِظُونَ٥ إِلَّا عَلَىٰٓ أَزۡوَٰجِهِمۡ أَوۡ مَا مَلَكَتۡ أَيۡمَٰنُهُمۡ فَإِنَّهُمۡ غَيۡرُ مَلُومِينَ٦ فَمَنِ ٱبۡتَغَىٰ وَرَآءَ ذَٰلِكَ فَأُوْلَٰٓئِكَ هُمُ ٱلۡعَادُونَ٧﴾ [المؤمنون: ۱-۷].
«براستی که اهل ایمان به پیروزی و رستگاری رسیدند. همان کسانیکه در نمازهای خود خاشع و فروتن هستند. و از امور بیهوده و باطل روی گردانند. و همان کسانی که زکات اموال خود را میپردازند. و همان کسانی که فرجهای خود را بجز از همسران و کنیزان خویش محفوظ نگاه میدارند که در این صورت بر آنان هیچ ملامت و سرزنشی نیست. اما آنانیکه بجز این راه (آمیزش با همسر و کنیز) راه دیگری در پیش گیرند، متعدی و متجاوز هستند».
خداوند متعال در این آیه به صراحت میگوید که مومنان رستگار شده کسانی هستند که فرجهایشان را محافظت میکنند مگر بر همسران و کنیزانشان.
پس ثابت شد که زنان متعه شده جزو چهار زن ازدواج دائم نیستند و میتوان زنان متعه شدهی بسیار زیاد و بیشماری داشت. و همچنین زنان متعه شده از کنیزان نیستند. برای اینکه کنیز ملک صاحبش است و قابل خرید و فروش است و در فقه شیعه حتی کنیز را میتوان بخشید. پس زن صیغهای تفاوتهای آشکاری با کنیزان دارد.
[۱] الکافی (جلد: ۵، ص: ۴۵۲)، الاستبصار طوسی (جلد: ۳، ص: ۱۴۳)، تهذیب الأحکام (جلد: ۷، ص: ۲۵۹). [۲] النهایة فی مجرد الفقه والفتاوى لشیخ الطائفة أبی جعفر محمد بن الحسن بن علی الطوسی (۳۸۵ - ۴۶۰ ه، ص: ۴۹۰)، انتشارات قدس محمدی قم خیابان ارم پاساژ قدس. [۳] المتعة من أعظم أسباب دخول الجنة بل إنها توصلهم إلى درجة تجعلهم یزاحمون الأنبیاء مراتبهم في الجنة. (من لایحضره الفقیه: ۳/۳۶۶). [۴] تفسیر منهج الصادقین، ملا کاشانی (۲/۴۹۳). [۵] «عن رسول الله ج قال: قال الله عز وجل: إني غفرت للمتمتعين من النساء»: «رسول الله ج فرمود: خداوند ﻷ میفرماید: من کسانی که زنان را متعه کنند، آمرزیدم». المستدرک (مستدرک الوسائل)، (۱۴/۴۵۲)، همچنین نک: من لا یحضره الفقیه (۳/۳۶۶). [۶] کافی (۵/۴۶۲). [۷] التهذیب (۷/۲۵۳)، الوسائل (۲۱/۳۱) ، نک: الاستبصار طوسی (۳/۱۴۵)، الکافی فی الفروع (۵/۴۶۳). [۸] التهذیب (۲/۱۸۷).