بررسی تلبیس شیعه و خلط بین دو متعه نساء و حج
حیلهی شیعه این است که روایاتی را پشت سر هم از کتب اهل سنت میآورد که اولشان دربارهی متعهی نساء و باقی آن در بارهی متعهی حج است. در واقع میخواهد با مغلطه کردن، روایاتی که اصلا ربطی به متعهی نساء ندارد و در اصل دربارهی متعهی حج است، بیاورد و سپس به هدف خود دست یابد. و پر واضح است که برای چنین حیلهای هم مجبور است که اکثرا تنها ترجمهی روایت را بیاورد و از آوردن اصل متن عربی خودداری کند و یا متن آن را میآورد اما توجهی به باب کتاب و موضوع بحث نمیکند. برای مثال از موسسهی تحقیقاتی ولی عصر!!! و جهت آشنایی با حیلهی شیعه یک نمونه را ذکر کرده و در ادامه به طور مفصل، به آن میپردازیم.
شیعه در مقالهی مشروعیت ازدواج موقت در کتابهای اهل سنت میگوید:
در بخاری آمده است که عمر متعهی نساء را حرام کرد و عمران بن حصین صحابی پیامبر معتقد به متعهی نساء بود:
۴۲۴۶- «حَدَّثَنَا مُسَدَّدٌ حَدَّثَنَا يَحْيَى عَنْ عِمْرَانَ أَبِي بَكْرٍ حَدَّثَنَا أَبُو رَجَاءٍ عَنْ عِمْرَانَ بْنِ حُصَيْنٍ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُمَا قَال: أُنْزِلَتْ آيَةُ الْمُتْعَةِ فِي كِتَابِ اللَّهِ فَفَعَلْنَاهَا مَعَ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ وَلَمْ يُنْزَلْ قُرْآنٌ يُحَرِّمُهُ وَلَمْ يَنْهَ عَنْهَا حَتَّى مَاتَ قَالَ رَجُلٌ بِرَأْيِهِ مَا شَاءَ». [۱۱]
«آیهی متعه در کتاب خدا نازل شد. پس ما آن را در زمان رسول خدا ج انجام دادیم و قرآنی (آیهای) نازل نشد تا آن را حرام کند و رسول خدا هم از آن نهی نفرمودند. در این هنگام شخصی طبق نظر خودش هرچه خواست گفت (متعه را حرام کرد)».
اما حقیقت چیست؟؟ شیعه حدیثی را که دربارهی متعهی حج است، آورده و این روایت را در کنار روایاتی که دربارهی متعهی نساء است، قرار میدهد و سپس به نتیجهی فاسدش میرسد.
اما اگر عقل داشتند و یا به شعور خوانندگانشان احترام میگذاشتند بهتر بود. یا حداقل اسم موسسهی تحقیقاتی را از سایت ولیعصر حذف میکردند؛ چرا که جز جهل پراکنی و اشتباهات عمدی چیز دیگری نیست.
قبل از هر چیز به این علمای تدلیسگر و تلبیسگر گفته میشود که اصلا این حدیث در بابی که به آن استناد کردهاید وجود ندارد بلکه در باب دیگری است.
بخاری این حدیث را در باب ﴿فَمَن تَمَتَّعَ بِٱلۡعُمۡرَةِ إِلَى ٱلۡحَجِّ﴾ [البقرة: ۱۹۶] «پس هرکس با عمره به سوی حج بهره بگیرد» آورده است. و اصلا ارتباطی با متعهی نساء یا همان ازدواج موقت ندارد. ولی عجیب است که این روافض نادان اصلا به چه حسابی این روایت را نقل میکنند؟
شبیه این روایت در صحیح مسلم «باب جواز التمتع» نیز آمده است:
(۱۲۲۶) «حَدَّثَنَا حَامِدُ بْنُ عُمَرَ الْبَكْرَاوِيُّ وَمُحَمَّدُ بْنُ أَبِي بَكْرٍ الْمُقَدَّمِيُّ قَالَا حَدَّثَنَا بِشْرُ بْنُ الْمُفَضَّلِ حَدَّثَنَا عِمْرَانُ بْنُ مُسْلِمٍ عَنْ أَبِي رَجَاءٍ قَالَ: قَالَ عِمْرَانُ بْنُ حُصَيْنٍ: نَزَلَتْ آيَةُ الْمُتْعَةِ فِي كِتَابِ اللَّهِ يَعْنِي مُتْعَةَ الْحَجِّ وَأَمَرَنَا بِهَا رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ ثُمَّ لَمْ تَنْزِلْ آيَةٌ تَنْسَخُ آيَةَ مُتْعَةِ الْحَجِّ وَلَمْ يَنْهَ عَنْهَا رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ حَتَّى مَاتَ قَالَ رَجُلٌ بِرَأْيِهِ بَعْدُ مَا شَاءَ».
«عمران بن حصین میگوید: آیهی متعه در کتاب خدا نازل شد (یعنی متعهی حج) و پیامبر ج ما را به آن امر کرد سپس آیهای هم نازل نشد تا آیهی متعهی حج را نسخ کند و پیامبر نیز از آن نهی نکرد تا زمانی که وفات کردند؛ بعد از آن مردی با رأی خودش آنچه را خواست گفت».
پس همانگونه که واضح و مبرهن است، این روایات اصلا ارتباطی با متعهی نساء ندارند بلکه دربارهی متعهی حج است و اصلا چطور در حج، زنان را متعه میکنند؟ مگر نمیدانند که در حج، رفث زنان حرام است؟
خداوند متعال میفرماید: ﴿ٱلۡحَجُّ أَشۡهُرٞ مَّعۡلُومَٰتٞۚ فَمَن فَرَضَ فِيهِنَّ ٱلۡحَجَّ فَلَا رَفَثَ وَلَا فُسُوقَ وَلَا جِدَالَ فِي ٱلۡحَجِّۗ﴾ [البقرة: ۱۹۷]. «حجّ در ماههای معینی انجام میپذیرد. پس کسی که، حجّ را بر خویشتن واجب کرده باشد در حجّ آمیزش جنسی با زنان و گناه و جدالی نیست (و نباید مرتکب چنین اعمالی شود)».
آیا این جنابان معمم نمیدانند، روایتی که به آن استناد میکنند ارتباطی با متعهی نساء ندارد؟
و اگر بگویید که چرا از متعهی حج منع کرد، این موضوع دیگری است و هیچ ارتباطی با متعهی نساء ندارد ولی برای اینکه مختصر جوابی ارائه شده باشد چنین گفته میشود که:
ابتدا باید بدانیم متعهی حج چیست؟
در فتح الباری آمده است: «جمهور فقها گفتهاند: تمتع آن است که یک شخص، حج و عمره را در یک سال و در ماههای حج و در یک سفر انجام دهد و عمره را بر حج مقدم دارد و مکی باشد. هرکس به یکی از این شروط خلل برساند متمتع نیست».
سیدنا عمرس از چه چیزی نهی کرد؟
از متعهی حج. چرا؟
برای اینکه کسی که حج تمتع را انجام دهد، عمره را نیز انجام داده است یعنی تمتع شامل عمره نیز میباشد. و علت چه بود؟ علت این بود که سیدنا عمرس دوست داشت، همیشه و در هر ماهی مردم در مكه بخاطر ادای عمره حضور داشته باشند و فقط آن را محدود به ماههای حج نکنند. دوست داشت همیشه کعبه رنگی و پر از زائران و حاجیان در حال طواف باشد. پس به این خاطر حج تمتع را ممنوع کرد تا مردم عمره را در ماههای دیگر نیز انجام دهند.
و راه و روش خلفای راشدین بدعت نیست؛ چرا که پیامبر ج میفرماید:
«اِقْتَدُوا بِاَللَّذَيْنِ مِنْ بَعْدِي مِن أَصْحَابِيْ أَبِي بَكْرٍ وَعُمَرَ».
رسول الله ج فرمودند: «بعد از من، از دو دوست من، ابوبکر و عمر پیروی کنید». [۱۲]
در جایی دیگر میفرماید: «عَلَيْكُمْ بِسُنَّتِي وَسُنَّةِ الْخُلَفَاءِ الرَّاشِدِينَ بَعْدِي تَمَسَّكُوا بِهَا وَعُضُّوا عَلَيْهَا بِالنَّوَاجِذِ».
«به سنت من و سنت خلفای راشدین بعد از من، عمل کنید و به روش من و آنها محکم چنگ بزنید». [۱۳]
در ضمن، اهل سنت همه متفق القول هستند که میتوان متعهی حج را انجام داد.
پس تا به اینجا متوجه شدیم که هرگاه روافض به این دست از احادیث استناد کردند، در واقع سعی در مغلطه بلغور کردن و بازی با کلمات دارند. ای شیعیان عزیز هر گردی گردو نیست و هر متعهای هم متعهی نساء نیست.
[۱۱] صحیح بخاری (۴/۱۶۴۲)، کتاب التفسیر، باب قوله تعالى: ﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ لَا تُحَرِّمُواْ طَيِّبَٰتِ مَآ أَحَلَّ ٱللَّهُ لَكُمۡ﴾. [۱۲] سسلسة الأحادیث الصحیحة (۱۲۳۳)، همچنین ترمذی در سنن خود این حدیث را آورده و حسن دانسته است، همچنین احمد، ابن ماجه و ابن حبان نیز این حدیث را آوردهاند. [۱۳] احمد، ابوداود، ابن ماجه و ترمذی آن را آوردهاند و حاکم این حدیث را تصحیح کرده و گفته است که: صحیح بر شرط شیخین است