تجوید وعلوم قرآن

فهرست کتاب

مقدمه‌ی مؤلف

مقدمه‌ی مؤلف

ستایش خدایی را که بر بنده (عبد) و پیامبرش حضرت محمد مصطفی  ج قرآن را نازل فرمود و در این کتاب کژی راه نداد و آن را برای مردم هدایت قرار داد و ما را امر فرمود که به کتاب آسمانی‌اش با تلاوت الفاظ آن و فهم معانی و اقامه‌ی حدودش تقرب جوییم.

درود خداوندی بر پیشوای عالم بشریت، ناجی انسان، حضرت محمد  ج که قرآن را از خداوند عزوجل به ما رساند و هرگز در آن حرفی از جانب خود افزون نساخت و شکلی از آن را تغییر و دگرگون نکرد و خود از هوی سخن نگفت[٤].

پروردگار راضی باشد از یاران آن حضرت  ج که قرآن را در سینه‌ها و در نوشته‌ها حفظ نمودند و حفظ آن برای‌شان از ارواح‌شان معززتر بود و باز همانطوری که خداوند نازل فرموده بود به ما رساندند.

آنگاه که ساحه‌ی اسلام در شهرها و مناطق بسیاری گسترش پیدا کرد با این که مردم آنجا زبان عربی را نمی‌دانستند و نیز در زیر پرچم اسلام اقوامی درآمدند و با زبان قرآن سخن گفتند حال آنکه زبان‌هایشان به حروف قرآن درست نمی‌گردید، از آن وقت بود که لهجه‌ها و اشتباهات در نحوه‌ی قرائت قرآن زیاد شد، دانشمندان و علمای اسلام درین برهه به این پی بردند و از عواقب این پیشآمد هراس بر آن‌ها دست داد و این ترس همانا ترس و هراس از تحریف و تغییر قرآن بود!!

همان بود که برخی از دانشمندان به وضع اصول و قواعدی که صحت نطق به قرآن را تضمین نماید پرداختند و این اصول و قواعد را «علم تجوید» مسمی نمودند.

یقیناً که این قواعد در محافظه بر کتاب خداوندی سودمند واقع گشت تا آنجا که قرآن به ما سالم از تحریف در مرور قرن‌ها و گذشت زمانه‌ها رسید.

صادق است و فرموده‌ی خداوند  أ آنجا که می‌فرماید:

﴿إِنَّا نَحۡنُ نَزَّلۡنَا ٱلذِّكۡرَ وَإِنَّا لَهُۥ لَحَٰفِظُونَ٩[الحجر: ٩].

«هرآینه ما فرو فرستادیم قرآن را و هرآیینه ما او را نگه‌بانیم».

به جا است بیان داریم که برخی نیز با سخت‌گیری که درباره‌ی تلاوت قرآن می‌نمایند در این فن مردم را از تلاوت قرآن دور ساخته‌اند و از مبالغه‌ای که کار گرفته‌اند دروازه‌ی‌ آموختن و فهم علم تجوید را بر روی مردم بستند، به نحوی که تألیفات بسیار درین باره نوشتند و شروط و قوانین صعبی را وضع کرده‌اند که حتی نه در قرآن آمده و نه در سنت پیامبر  ج است.

تا آنجا که بعضی‌شان نیز گفتند: آگاهی و عالم‌بودن به تجوید حتمی و لازم است.

و برخی‌شان نیز تلاوت را بر آن که اصول تجوید را حفظ نمی‌دارد حرام قرار دادند، البته این تشدید و سخت‌گیری ناجایز و باطل است، زیرا که رسول خدا  ج می‌فرماید:

آنکه در قرآن مهارت دارد (به تفسیر قرآن وارد است) در ردیف مردم نیکوکار و مقربین خداوندی حشر می‌شود و آن که قرآن را می‌خواند در حالی که به خاطر فهمیدن آن تلاش و تفحص می‌نماید و حال آنکه بر او سخت و مشکل است او را دو پاداش است[٥].

و خداوند تعالی می‌فرماید:

﴿وَلَقَدۡ يَسَّرۡنَا ٱلۡقُرۡءَانَ لِلذِّكۡرِ.

«حقا که قرآن را به خاطر فراگرفتن و پندگرفتن آسان و سهل گرداندیم».

پی‌آمد این تشدد و سخت‌گیری این بود که مردم در اثر آن به اوراد و ادعیه روی آوردند و تلاوت قرآن را از ترس غلط‌کردن در تلاوت آن ترک کردند؛ با این که قرائت قرآن قطعاً برترین و عالیترین عبادات است.

از جانب دیگر، واکنش برخی علما همانا الغاء مطلق این فن و بی‌نیازی کلی از علم تجوید بوده است، آن‌ها در این که با اطمینان و خشوع خوانده شود و تکاپویی در آموختن قرآن گردد اکتفا نموده‌اند.

چنانکه در صدر اسلام همینطور بوده است و دیگر این که قیود بسیار و مراعات شروط و قوانین در تلاوت، لابد قاری را از ادراک مفهومی که مقصود کلی است محروم می‌سازد و بلکه تا مرحله‌ای می‌رساند که قرائت قرآن کشانده می‌شود به درجه‌ی تحریف و بازی با کتاب الله  أ، ریاکاری و شنواندن به دیگران، همانطوری که در سایر سرودها مروج است که این البته از زمره گناهان کبیره است.

با این که در برهان این دسته دومی ظواهر قانع‌کننده است، اما به جاست که بگوییم نظر به بُعد عهد مردم این عصر با عصری که فصاحت زبان عربی هنوز هم در میان آن مردم محفوظ بود و همچنین به علت بروز تفاوت‌ها و اختلافات روشنی که میان لهجه‌ها در کشورهای اسلامی که لابد متأثر از عوارضی بوده است.

از جمله همجواربودن کشورهای اسلامی با بیگانگان و مستعمره‌بودن برخی مناطق مسلمان‌نشین و همینطور هجرت‌هایی که مسلمانان به دیگر کشورها نمودند.

در همه حال به عقیده‌ی ما فراگرفتن دستورات و قواعد اساسی علم تجوید سودمند و لازم است، به ویژه برای آنان که تازه به تعلیم قرآن شروع می‌نمایند. به شرط این که از تعقید (پیچیده کردن) و مبالغه‌ای که علمای متقدم در این فن، سخت‌گیری و تشدد به کار برده‌اند اجتناب شود.

روی این اساس است که به ارائه و نگارش این رساله اقدام کرده‌ایم و کوشیده‌ایم که معیار واضح و سهلی را در فراگرفتن این نوشتار (تجوید) ارائه کرده باشیم و از آنچه که در ذکر آن ضرورتی احساس نمی‌شود تذکری به عمل نیاورده‌ایم مانند قواعدی که در علم تجوید است:

چون اشمام (غنچه‌کردن دو لب) استفال (پایین) استعلاء (بالا) و همینطور از ذکر مواضع خروج حروف و امثال آن که ضرورتی نبوده است، خودداری کرده‌ایم.

و هدف ما این بود که استفاده‌ی شایانی از این جزوه گردد و کسالت و اشکالی در خواندن برخواننده‌ی محترم پیش نشود.

طوری که مطالعه خواهید فرمود چگونه در این رساله از موضوعاتی که لابد در آموختن این علم برای هر فرد مسلمان ضروری است سخن به میان آمده است.

امید دارم که معلمین و آموزگاران علم تجوید به نکات آتی توجه فرمایند!

اولاً: شاگردان را در این که آموختن تجوید بسیط و سهل است تشویق نمایند، چه این تشویق ذوقی شگرفی را در آن‌ها به وجود آورده است و در آموختن آن سعی زیاد می‌نمایند تا خوب در اداءکردن آن موفق باشند، هرچند که از این قواعد چیزی هم نیاموخته باشند، زیرا علم تجوید همانا راهی است برای بهترنمودن قرائت قرآن توسط هر شخصی است که به بهترساختن تلاوت شدت علاقه دارد.

ثانیاً: نباید طالب را جز به حفظ موضوعات از این قواعد که جداً مهم است وادار نمود. و لازم است که در آموزش و رعایت آن اهتمام زیادتر شود تا به جاآوردن حروف از جای خود بر او عادت شود.

ثالثاً: معلم نباید به مثال‌های وارده‌ی اینجا اکتفا نماید، بلکه باید خود بر قرآن قواعد را تطبیق دهد تا شاگردان در ساحه‌ی وسیعتری از این علم مستفید شوند.

آنگاه که به تدریس این رساله مشغول بودم برخی استادان را دیدم که توان این را دارند شاگردان را به همه‌ی احکام تجوید در چهار بخش نه اضافه‌تر ... عالم گردانند و بعداً باقی دروس عمومی‌شان تمرینات بود که شاگردان را با اشتیاق وافر در فراگرفتن این علم می‌خواند.

از خداوند توفیق همگان را به خیر خواهانیم.

عبدالبدیع صقر

١٠ / ١ / ١٢٩٨

[٤]- ﴿وَمَا يَنطِقُ عَنِ ٱلۡهَوَىٰٓ٣ إِنۡ هُوَ إِلَّا وَحۡيٞ يُوحَىٰ٤[النجم: ٣-٤].

[٥]- «الْمَاهِرُ بِالْقُرْآنِ مَعَ السَّفَرَةِ الْكِرَامِ الْبَرَرَةِ، وَالَّذِي يَقْرَأُ الْقُرْآنَ يَتَتَعْتَعُ فِيهِ، وَهُوَ عَلَيْهِ شَاقٌّ، فَلَهُ أَجْرَانِ» صحیح بخاری و صحیح مسلم، ابوداود، ترمذی، نسائی از حدیث عائشه  ل روایت نموده‌اند مفهوم حدیث اینست که برای وی یکی پاداش تلاوت و دیگر پاداش مجاهدت در طلب آموختن است.