جمعآوری و تدوین قرآن
پیامبر خدا آنگاه که به رسالت مبعوث شد، خود امّی بود و خواندن و نوشتن نمیدانست.
آن حضرت برای نوشتن وحی در آن وقت نویسندگانی را تعیین فرمودند که هرگاه وحی نازل میشد، به دستور آن حضرت ج به نوشتن آیات قرآنی میپرداختند.
از جملهی کاتبان وحی حضرت علی بن ابی طالب، عثمان بن عفان، معاویه بن ابی سفیان و زید بن ثابت را میتوان نام برد.
پیامبر خدا نویسندگان وحی را به نوشتن قرآن امر فرمودند تا آنگاه که همهی قرآن نوشته شد و جبرییل ÷ همراه پیامبر ج چندین مرتبه قرآن را بازگردان نمود.
البته به علت عدم وافربودن کاغذ در آن وقت قرآن را بر «استخوانها» و پهلوهای شترها و قطعههای جلدها (پوستها) و پوستههای درخت خرما و امثال آن مینوشتند.
و مسلمانها سورههای قرآنی را در چنین چیزهای جدا جدا و کبیر الحجم مینگاشتند مثلاً سورهای بقره که مرقوم شده بود جز این که در اتاق بزرگی نگهداری شود، چارهای نبود.
و فراموش نشود که با آن هم بیشترین اعتماد بر حفظ صحابه بود که آیات قرآنی را در سینههای شان حفظ کرده بودند.
چون جنگهای رده و مسیلمهی کذاب به وقوع پیوست، شمار زیادی از حفاظ قرآن کریم که در آن نبردها شرکت داشتند و فی سبیل الله جهاد مینمودند به شهادت رسیدند.
زمان خلافت حضرت ابوبکر س فرا رسیده بود، حضرت عمر بن خطاب س چون این وضع را دید و مشاهده کرد که تعداد زیادی از حفاظ قرآن به شهادت رسیدهاند، این موضوع را با حضرت ابوبکر صدیق خلیفهی مسلمین در میان گذاشت و چنین گفت:
که وی اشخاصی را به جمع قرآن مکلف سازد تا آنگاه که حضرت ابوبکر صدیق س زید بن ثابت و جماعت دیگر را با وی به این مأموریت ثقیل مکلف فرمود...
آنها در این وقت به این کار عظیم اقدام نمودند و قرآن کریم را در صحیفهای جمعآوری کردند و اصحاب کبار به تطبیق آنچه که در سطور و صدور «سینههای» حفاظ است پرداختند و به دقت و امانت که در جمع آن شده بود، اجماع کردند که تاریخ مثیلی را به چنین اجماعی نمیشناسد.
چون خلافت حضرت عثمان س فرا رسید در آن وقت مردم در لهجات و قرائت آن اختلاف نظر پیدا کردند.
ناگفته نماند که رسول خدا ج برای مسلمین در این که با لهجات مختلف قرائت نمایند اجازه دادند به خاطر تسهیل بر مسلمین و این البته در ابتداء نزول قرآن بود. همانطوری که جبرییل ÷ به آن حضرت ج تعلیم داده بود اهل بصره از قرائت ابی موسی اشعری پیروی میکردند، اهل کوفه از قرائت عبدالله بن مسعود، اهل دمشق از قرائت ابی بن کعب و همینطور اهل حمص قرائت مقداد بن اسود را موافق برای خود پذیرفته بودند.
حضرت عثمان س در زمان خلافت خویش حذیفه بن یمان را به توحید این قرائتها در میان مسلمانها به خاطر جلوگیری از اختلافها که از سبب این ایجاد میشد موظف فرمود تا اختلاف مسلمانها چون یهود و نصاری بروز نکند...
در آن وقت مصاحفی را که حضرت ابوبکر س بنابر مشورۀ حضرت عمر س به جمع آن دستور داده بودند و نزد حضرت حفصه بود طلب کردند و تدوین آن را با مقارنت به مصاحفی که در پایتخت دولت اسلامی بود اعاده نمودند و قرائت مصاحف را به زبان قریش توحید ساختند؛ چون زبان قریش همان زبانی بود که قرآن به آن نازل گردید.
بعد از نوشتن چندین مصحف به سوختاندن دیگر مصاحف امر نمودند و از نسخهی جدید نسخههایی برای بلاد توزیع و انتشار دادند.
این همان نسخهای است که به نام مصحف عثمان[٨] و یا مصحف امام مسمی گردیده است.
در عهد عبدالملک بن مروان، حجاج بن یوسف دستور داد که بر حروف مصحف نقطهها و شکلهایی بگذارند و بدین ترتیب تلاشهای مسلمین بعد از آن تداوم یافت تا آنجا که اجزاء، ربعها و سجدهها در مصاحف مشخص و منظم گردید و مصحف در شکلی درآمد که هم اکنون در دست است و بیگمان محققین و دانشمندان مسلمان و غیر مسلمان در جهان در این که قرآن همانا اصح کتب در جهان است و در آن تبدیل و تحریفی عاید نشده باشد، اجماع نمودند. چقدر زیبا است فرمودهی خداوند:
﴿إِنَّا نَحۡنُ نَزَّلۡنَا ٱلذِّكۡرَ وَإِنَّا لَهُۥ لَحَٰفِظُونَ٩﴾[الحجر: ٩].
[٨]- لازم است که در این که میگوییم «مصحف عثمان» و یا «به خط حافظ عثمان» فرقی و تفکیک قایل شویم. چون اولی منسوب به خلیفه حضرت عثمان بن عفان است و شخص دومی خطاط ترکی است. و همینطور لازم است که میان «ابوحفص» که عمر بن خطاب است و قرائت «حفص» که یکی از علماء قرائت است و از زمرهی تابعین بوده است و در سال ٢٤٦ وفات یافته است فرق قائل شویم.