مد لازم
عبارت از هر مدی است که ساکن، پیوست او باشد.
و لازم است که به اندازهی شش حرکت (کشش) کشیده شود تا که مد به وضوح ظاهر شود.
مثال:
﴿قٓۚ وَٱلۡقُرۡءَانِ ٱلۡمَجِيدِ١﴾ اصل آن حسب سماع (قاف) است.
﴿نٓۚ وَٱلۡقَلَمِ وَمَا يَسۡطُرُونَ١﴾ ما میشنویم (نون).
﴿الٓمٓ١ ذَٰلِكَ ٱلۡكِتَٰبُ﴾ اصل آن (الف، لام، میم) است.
مثال دیگر:
﴿ٱلۡحَآقَّةُ١﴾ اصل آن: «الحاقْـ قَة».
﴿ٱلطَّآمَّةُ﴾ اصل آن: «الطامْـ مَة».
﴿قُلۡ أَتُحَآجُّونَنَا فِي ٱللَّهِ﴾ اصل آن: «أتحاجـ جُوننا».
﴿وَلَا ٱلضَّآلِّينَ٧﴾ اصل آن: «الضالْ لين»[١٨].
و همین طور...
[١٨]- و هرگاه تجوید بر شنیدن اعتماد میشوند نه بر املاء، روی این اساس حرف مشدد به دو حرف اول از آنها ساکن اعتبار داده میشود و حرف دومی همانطور حسب تشکیل شده تلفظ میگردد.