اصول و مبانی دعوت در سیرت تابعین اصحاب محمد

٢- موضع حسن بصری در برابر عمر بن هبیرة

٢- موضع حسن بصری در برابر عمر بن هبیرة

زمانی‌که عمر بن هبیره[١١] زمامدار عراق شد، به دنبال حسن فرستاد که حسن نزد وی آمده و عمر بن هبیره به او گفت: امیر مومنان یزید بن عبدالملک[١٢] نامه‌ای فرستاده که می‌دانم تنفیذ آن هلاکت و نابودی به همراه دارد. پس از حسن پرسید: در برابر چنین نامه‌هایی چه می‌کنند؟ حسن گفت: ای عمر بن هبیرة، نزدیک است فرشته‌ای از فرشتگان خداوند، درشتخوی و سنگدل، به‌سویت آمده و تو را از وسعت و فراخی قصر به تنگای قبر ببرد؛ اگر تقوای الهی پیشه کنی، خداوند متعال تو را از گزند یزید بن عبدالملک حفاظت می‌کند، اما یزید بن عبدالملک تو را در برابر (عذاب) خداوند متعال حفظ نمی‌کند. ای عمر بن هبیره، بر حذر باش از اینکه به خاطر اطاعت از یزید بن عبدالملک کاری انجام دهی که خشم خداوند را در پی داشته باشد و درِ مغفرت و آمرزش را به روی تو ببندد؛ ای عمر بن هبیره، از ابتدای این امت مردمانی را درک نمودم که به خدا سوگند بسیار بیشتر از اینکه شما به دنیا روی آورده‌اید و دنیا به شما پشت کرده است، به دنیا پشت کرده‌اند و دنیا خود به آنها روی آورده است. ای عمر بن هبیرة، تو را از مقام و عظمت و شوکتی می‌ترسانم که الله   تو را از آن ترسانیده و فرموده است: ﴿ذَٰلِكَ لِمَنۡ خَافَ مَقَامِي وَخَافَ وَعِيدِ[إبراهيم: ١٤]. «این از آن کسانی است که از جاه و جلال من بترسند و از تهدید من بهراسند».

ای عمر بن هبیرة، اگر از خداوند متعال اطاعت کنی و با او باشی، تو را در برابر شر یزید بن عبدالملک کفایت نموده و مصون می‌دارد. و اگر با یزید بن عبدالملک همراه شده و در نافرمانی خداوند از وی اطاعت نمودی، خداوند تو را به یزید بن عبدالملک می‌سپارد. پس عمر بن هبیره گریست و از نصایح وی عبرت گرفت[١٣].

این رفتار نیکو بر حکمت حسن و جایگاه و احترام وی نزد دیگران دلالت می‌کند؛ براستی در این موضع، حق را آشکارا بیان نمود و به ملامتِ ملامت کنندگان توجهی نکرده و اهمیتی نداد.

شایسته است دعوتگرانی که به‌سوی خداوند فرامی‌خوانند، چنین عمل کنند، لیکن با حکمت و به نحو احسن، زیرا چنین دعوتی قوت و احتمال پذیرش دعوت را بالا برده و افزایش می‌دهد. والله المستعان.

[١١]- وی عمر بن هبیرة بن معاویه بن بن سُکَین، امیر ابومثنی امیر عراق بود؛ او در سال ١٠٧ هجری وفات کرد. نگا: سیر أعلام النبلاء (٤/٥٦٢).

[١٢]- یزید بن عبد الملك بن مروان، مطابق عهد و پیمانی که برادرش سلیمان، برایش بسته بود، پس از عمر بن عبد العزیز به خلافت رسید. در سال ٧١ هجری به دنیا آمده و خلافتش چهار سال طول کشیده و در سال ١٠٥هجری وفات نمود. نگا: سیر أعلام النبلاء (٥/١٥٠ – ١٥٢).

[١٣]- نگا: حلیة الأولیاء (٢/١٤٩).